Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (46 milliseconds)
English
Persian
innervate
دارای پی کردن
Search result with all words
bodies
دارای جسم کردن
body
دارای جسم کردن
populate
دارای جمعیت کردن
populates
دارای جمعیت کردن
populating
دارای جمعیت کردن
fulcrum
دارای نقطه اتکاء کردن
furnish
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
furnishes
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
furnishing
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
pane
دارای جام شیشه کردن
panes
دارای جام شیشه کردن
index
:دارای فهرست کردن
indexed
:دارای فهرست کردن
indexes
:دارای فهرست کردن
edge
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edges
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
shoe
دارای کفش کردن نعل زدن به
shoeing
دارای کفش کردن نعل زدن به
shoes
دارای کفش کردن نعل زدن به
bell
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
bells
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
tackle
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackling
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
curb
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
dovetail
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
dovetailing
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
dovetails
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
bedevil
دارای روح شیطانی کردن
bedevilled
دارای روح شیطانی کردن
bedevilling
دارای روح شیطانی کردن
bedevils
دارای روح شیطانی کردن
nationalised
دارای ملیت کردن
nationalises
دارای ملیت کردن
nationalising
دارای ملیت کردن
nationalize
دارای ملیت کردن
nationalizes
دارای ملیت کردن
nationalizing
دارای ملیت کردن
woof
پارچه کتانی دارای پود کردن
woofs
پارچه کتانی دارای پود کردن
rehabilitate
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitated
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitates
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitating
دارای امتیازات اولیه کردن
embrasure
دارای منفذ کردن
embrasures
دارای منفذ کردن
wig
دارای گیس مصنوعی کردن
wigs
دارای گیس مصنوعی کردن
mastermind
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminded
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminding
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminds
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
prong
دارای چنگک یا چنگال کردن
prongs
دارای چنگک یا چنگال کردن
inflame
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflaming
دارای اماس کردن ملتهب کردن
tinkle
دارای طنین کردن
tinkled
دارای طنین کردن
tinkles
دارای طنین کردن
tinkling
دارای طنین کردن
fortifies
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
personified
دارای شخصیت کردن
personifies
دارای شخصیت کردن
personify
دارای شخصیت کردن
personifying
دارای شخصیت کردن
fret
دارای نقشههای پیچ در پیچ کردن
frets
دارای نقشههای پیچ در پیچ کردن
zigzag
دارای پیچ و خم کردن
zigzagged
دارای پیچ و خم کردن
zigzagging
دارای پیچ و خم کردن
zigzags
دارای پیچ و خم کردن
motivate
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivated
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivates
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivating
تهییج کردن دارای انگیزه شده
varnish
دارای فاهرخوب کردن
varnished
دارای فاهرخوب کردن
varnishes
دارای فاهرخوب کردن
varnishing
دارای فاهرخوب کردن
grate
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grates
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
tongues
گفتن دارای زبانه کردن
tooth
دارای دندان کردن
gift
دارای استعداد کردن
gifts
دارای استعداد کردن
thread
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
threads
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
incorporate
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporates
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporating
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
ravine
دارای دره تنگ کردن
Other Matches
personate
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
militarize
جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
reman
دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
catalyze
دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
nitrogenize
دارای نیتروژن کردن
whipstitch
دارای مرز کردن
systemize
دارای همست کردن
potentialize
دارای استعداد کردن
insoul
دارای روح کردن
rampart
دارای استحکامات کردن
vallum
دارای استحکامات کردن
vitaminize
دارای ویتامین کردن
fluoridate
دارای فلورید کردن
ensoul
دارای روح کردن
freckle
خال دارای کک مک کردن
substantivize
دارای ماهیت کردن
hydrogenate
دارای هیدروژن کردن
transistorize
دارای ترانسیتور کردن
crenelate
دارای کنگره کردن
crenellate
دارای کنگره کردن
personalize
دارای شخصیت کردن
hydroxylate
دارای هیدروکسیل کردن
castellate
دارای استحکامات کردن
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
reengine
دارای موتور تازه کردن
methodize
دارای روش یاقاعدهای کردن
tat
دارای حاشیه توری کردن
to p a thing for a person
کسی را دارای چیزی کردن
to p a thing person with athing
کسی را دارای چیزی کردن
criss-crosses
دارای نقش چلیپایی کردن
ravines
دارای دره تنگ کردن
granulate
دارای ذرات ریز کردن
sanitate
دارای لوازم بهداشتی کردن
criss-crossed
دارای نقش چلیپایی کردن
flyspeck
دارای لکه مگس کردن
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
criss-cross
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossing
دارای نقش چلیپایی کردن
retrench
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
substantialize
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
russify
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
systemmatize
دارای روش یاقاعده کردن اسلوب دادن
systematize
دارای روش یا قاعده کردن اسلوب دادن به
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
to piss off the wrong people
<idiom>
آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
air condition
دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
incrust
با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
corn-effect
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
three legged
دارای سه پا
odoriferous
دارای بو
iodic
دارای ید
glochidiate
دارای مو
three-legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
fraught with
دارای
trilinear
دارای سه خط
bilabiate
دارای دو لب
tricuspidate
دارای سه لخت
inflorescent
دارای گل اذین
of that ilk
دارای همان جا
in force
دارای اعتبار
allergic
دارای حساسیت به
nucleate
دارای هسته
triconered
دارای سه گوشه
twofold
دارای دو چیز
woolly headed
دارای سر پشمالو
geniculate
دارای زانویی
tricone
دارای سه شاخ
head
دارای سرکردن
handy
[useful]
<adj.>
دارای مزیت
cuspidal
دارای برامدگی
intercommunicate
دارای مراوده
in flower
دارای شکوفه
tricyclic
دارای سه چرخ
zygomorphic
دارای تقارن
serviceable
<adj.>
دارای مزیت
nitrous
دارای شوره
expedient
<adj.>
دارای مزیت
dartrous
دارای تبخال
zonate
دارای مدار
glary
دارای تشعشع
insectile
دارای حشره
beneficial
<adj.>
دارای مزیت
trichotomous
دارای سه قسمت
patenting
دارای حق انحصاری
instinct with force
دارای زور
helpful
<adj.>
دارای مزیت
triatomic
دارای سه اتم
indued with charm
دارای فریبندگی
tricorn
دارای سه شاخ
in power
دارای اختیارات
patents
دارای حق انحصاری
superabundant
دارای وفور
declinatory
دارای تمایل
glanduliferous
دارای غد دکوچک
patented
دارای حق انحصاری
rifled
دارای خان
short range
دارای برد کم
humous
دارای موادالی
backed
دارای پشت
equivocal
دارای دومعنی
curvy
دارای انحنا
proper
<adj.>
دارای مزیت
handy
<adj.>
دارای مزیت
miasmal
دارای دمه بد بو
haired
دارای موی ...
helping
<adj.>
دارای مزیت
short-range
دارای برد کم
palmy
دارای نخل
family man
دارای نانخور
parenthetical
دارای کمانک
heterogamous
دارای مادگی ها
homolographic
دارای قرینه
infatuated
دارای داوری بد
portentous
دارای فال بد
papillose
دارای برامدگی
deadbeats
دارای سکون
deadbeat
دارای سکون
hearted
دارای قلب ...
family men
دارای نانخور
weighted
دارای وزن
auxiliary
<adj.>
دارای مزیت
in defect
دارای کاستی
convenient
<adj.>
دارای مزیت
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
دارای مزیت
ill neighboured
دارای محیط بد
valuable
<adj.>
دارای مزیت
patent
دارای حق انحصاری
utilitarian
[useful]
<adj.>
دارای مزیت
overbusy
دارای کارزیاد
trinomial
دارای سه عبارت
utile
[archaic]
[useful]
<adj.>
دارای مزیت
functional
<adj.>
دارای مزیت
practicable
<adj.>
دارای مزیت
practical
<adj.>
دارای مزیت
assistant
<adj.>
دارای مزیت
administrable
<adj.>
دارای مزیت
adjuvant
<adj.>
دارای مزیت
suitable
<adj.>
دارای مزیت
purposive
<adj.>
دارای مزیت
purposeful
<adj.>
دارای مزیت
crepitant
دارای صدای خش خش
purpose-built
<adj.>
دارای مزیت
cretaceous
دارای گچ فراوان
prerogative
دارای حق ویژه
ill neighboured
دارای همسایه بد
useful
<adj.>
دارای مزیت
alcoholic
دارای الکل
undersigned
دارای امضاء
underweight
دارای کسروزن
longheaded
دارای سردراز
foliolate
دارای برگچه
entitative
دارای وجودخارجی
assiduous
دارای پشتکار
unidirection
دارای یک جهت
lobated
دارای نرمه
unidirectional
دارای یک جهت
lobate
دارای نرمه
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
lippy
پر رو دارای لب اویزان
unifoliate
دارای یک برگ
umbrageous
دارای سوفن
two way
دارای دو راه
prerogatives
دارای حق ویژه
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
energetic
دارای انرژی
alcoholics
دارای الکل
isogenous
دارای یک منبع
wapper jawed
دارای ارواره کج
legitimating
دارای حق مشروع
monogamous
دارای یک همسر
melodic
دارای ملودی
melodious
دارای ملودی
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
unipod
دارای یک پایه
univalent
دارای یک فرفیت
squib
دارای صدای فش فش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com