English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
popeyed دارای چشمان برامده
Other Matches
dry-eyed دارای چشمان بیسرشک
stalk eyed دارای چشمان جلوامده
haggard دارای چشمان فرورفته
fire eyed دارای چشمان افروخته یادرخشان
wild eyed دارای چشمان وحشی وخیره
sloe eyed دارای چشمان ابی پرنگ
beady دارای چشمان ریز وگرد
verrucose برامده دارای زگیل
biggest دارای شکم برامده
venous دارای وریدهای برامده
verrucous برامده دارای زگیل
bigger دارای شکم برامده
big دارای شکم برامده
bleary دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
cheeky دارای گونههای برامده گستاخ
knuckle kneed دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
english toy spaniel نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
dilated eges چشمان بادکرده
d. eyes چشمان بادکرده
die away چشمان خماریابیحال
hazel eyes چشمان میشی
streaming eyes چشمان اشکبار
languishing eyes چشمان خمار
expressive eyes چشمان با حالت
languideyes چشمان بی حال
languideyes چشمان بیمار
blear eyes چشمان قی گرفته
asquint با چشمان لوچ یاچپ
beady eyes چشمان ریز براق
coma vigil اغماء با چشمان باز
f.eyes چشمان فتان یاگیرنده
sunken eyes چشمان فرو رفته
gibbous برامده
snaggy برامده
knotted برامده
fermented برامده
convex برامده
pulvinated برامده
callose برامده
excrescent برامده
pulvinate برامده
protuberant برامده
raised برامده
bouffant برامده
protrusive برامده
biconvex از دو سو برامده
bulgy برامده
bloods hot eyes چشمان قرمز و خون گرفته
raise edges لبههای برامده
apogean برامده اوجی
exsert برامده بودن
popeyed چشم برامده
stud welding جوش برامده
convexo convex دوسو برامده
move to tears اشک از چشمان کسی جاری شدن
nose نوک برامده هر چیزی
noses نوک برامده هر چیزی
gearbox flange لبه برامده جعبه دنده
cantle قسمت برامده کمانی عقب زین
fly gallery قسمت برامده کنار صحنه تاتر
strawberry marks لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
strawberry mark لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged دارای سه پا
bilabiate دارای دو لب
glochidiate دارای مو
iodic دارای ید
odoriferous دارای بو
fraught with دارای
trilinear دارای سه خط
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
dipolar دارای دو قطب
iodous دارای یود
dyslogistic دارای خاطرات بد
dolose دارای قصدجرم
dipteran دارای دو بال
double tongued دارای دوقول
entitative دارای وجودخارجی
far reaching دارای اثرزیاد
in defect دارای کاستی
in flower دارای شکوفه
in force دارای اعتبار
in power دارای اختیارات
indued with charm دارای فریبندگی
inflorescent دارای گل اذین
innervate دارای پی کردن
insectile دارای حشره
instinct with force دارای زور
intercommunicate دارای مراوده
invested with power دارای اختیار
isogenous دارای یک منبع
keyed دارای جاانگشتی
keeled دارای تبر ته
ill neighboured دارای محیط بد
ill neighboured دارای همسایه بد
humous دارای موادالی
febile دارای حالت تب
feldspathic دارای فلدسپار
fibrinous دارای مودلیفی
floaty دارای اب نشین کم
foliolate دارای برگچه
geniculate دارای زانویی
umbrageous دارای سوفن
glanduliferous دارای غد دکوچک
glary دارای تشعشع
haired دارای موی ...
hearted دارای قلب ...
heterogamous دارای مادگی ها
hexameter دارای شش وزن
homolographic دارای قرینه
keratinous دارای موادشاخی
diplopodous دارای هزار پا
antithetical دارای ضد ونقیض
behind دارای پس افت
ambivalence دارای دو جنبه
isometrics دارای یک میزان
isometric دارای یک میزان
bifocals دارای دو کانون
bifocal دارای دو کانون
divans دارای دوفرفیت
divan دارای دوفرفیت
bodily دارای بدن
behinds دارای پس افت
hectic دارای تب لازم
antithetic دارای ضد ونقیض
amphibolic دارای دو معنی
aluminous دارای زاج
adamantean دارای تلئلو
acetylize دارای ریشهء
acetylate دارای ریشهء
accentual دارای تاکید
prurient دارای فکرشهوانی
privileged دارای امتیاز
overlapping دارای اشتراک
hook-nosed دارای بینی کج
melodic دارای ملودی
melodious دارای ملودی
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
stilted دارای چوب پا
energetic دارای انرژی
portentous دارای فال بد
deadbeats دارای سکون
deadbeat دارای سکون
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
hook nosed دارای بینی کج
electives دارای حق انتخاب
elective دارای حق انتخاب
twofold دارای دو چیز
splashing دارای ترشح
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
weighted دارای وزن
dipetalous دارای دوگلبرگ
cirrous دارای اویز
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
chinned دارای چانه
cephalous دارای کله
capitated دارای سرمجزا
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
bumpiness دارای برامدگی
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
copperbottomed دارای ته مسی
dimply دارای فرورفتگی
dimorphic دارای دو شکل
dichotomous دارای دو بخش
diandrous دارای دوپرچم
declinatory دارای تمایل
dartrous دارای تبخال
cuspidal دارای برامدگی
cretaceous دارای گچ فراوان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com