Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
blear
دارای چشم پراب تار
Other Matches
ripest
پراب
riper
پراب
ripe
پراب
waterlogged
پراب
tumid
پراب وتاب
tumescent
پراب وتاب مطنطن
swamping
پراب شدن قایق یا ناو
swamps
پراب شدن قایق یا ناو
swamped
پراب شدن قایق یا ناو
swamp
پراب شدن قایق یا ناو
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
دارای سه خط
three legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
fraught with
دارای
odoriferous
دارای بو
glochidiate
دارای مو
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
three-legged
دارای سه پا
squibs
دارای صدای فش فش
portentous
دارای فال بد
nitrous
دارای شوره
myrrhy
دارای بوی مر
myrrhic
دارای بوی مر
multilineal
دارای چندین خط
multiflorous
دارای بیش از سه گل
multifid
دارای چندشکاف
muciferous
دارای مخاط
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
energetic
دارای انرژی
deadbeats
دارای سکون
deadbeat
دارای سکون
nucleate
دارای هسته
squib
دارای صدای فش فش
stannous
دارای قلع
palmy
دارای نخل
overbusy
دارای کارزیاد
straight line
دارای خط مستقیم
of that ilk
دارای همان جا
weighted
دارای وزن
strontic
دارای استرونیوم
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
monopetalous
دارای یک گلبرگ
stilted
دارای چوب پا
monometallic
دارای یک فلز
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
mammilate
دارای پستان
syntonic
دارای بسامدمشابه
prerogative
دارای حق ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
magneto
دارای مغناطیس
salaried
دارای حقوق
formal
دارای فکر
splash
دارای ترشح
miasmal
دارای دمه بد بو
preferable
دارای رجحان
miasmatic
دارای دمه بد بو
synonymous
دارای ترادف
monogamous
دارای یک همسر
synonymous
دارای تشابه
sulfureous
دارای گوگرد
monoclinal
دارای یک شیب
monatomic
دارای یک جوهرفرد
monandrous
دارای یک شوهر
alcoholics
دارای الکل
alcoholic
دارای الکل
swell butted
دارای ته گنده
longheaded
دارای سردراز
legitimates
دارای حق مشروع
rifled
دارای خان
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
legitimate
دارای حق مشروع
social minded
دارای افکاراجتماعی
reversioner
دارای حق رجوع
sonant
دارای اهنگ
reboant
دارای واکنش
rattly
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
دارای زیبائی
quartziferous
دارای در کوهی
legitimated
دارای حق مشروع
handy
<adj.>
دارای مزیت
legitimating
دارای حق مشروع
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
silicifoeous
دارای در کوهی
shoaly
دارای جاهای کم اب
shelterer
دارای حفاظ
sexagenary
دارای سن 06 تا96
equivocal
دارای دومعنی
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
pulsatile
دارای تپش
pulsant
دارای تپش
pinnular
دارای بالچه
low-spirited
دارای روحیه بد
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
low spirited
دارای روحیه بد
staminate
دارای جرثومه نر
petiolated
دارای دمگل
petiolate
دارای دمگل
stannic
دارای قلع
self abnegating
دارای کف نفس
pelliculate
دارای پوسته
plumose
دارای دسته پر
polygamous
دارای چند زن
pseudonymous
دارای تخلص
redundant
دارای اطناب
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
deficient
دارای کمبود
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
spiriferous
دارای عضومارپیچی
spirituous
دارای الکل
splashy
دارای ترشح
papillose
دارای برامدگی
fibrinous
دارای مودلیفی
dolose
دارای قصدجرم
azotic
دارای ازت
basined
دارای ابگیر
dipteran
دارای دو بال
dipolar
دارای دو قطب
diplopodous
دارای هزار پا
dipetalous
دارای دوگلبرگ
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
dimply
دارای فرورفتگی
dimorphic
دارای دو شکل
dichotomous
دارای دو بخش
diandrous
دارای دوپرچم
aulait
دارای شیر
double tongued
دارای دوقول
feldspathic
دارای فلدسپار
febile
دارای حالت تب
far reaching
دارای اثرزیاد
adamantean
دارای تلئلو
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
entitative
دارای وجودخارجی
dyslogistic
دارای خاطرات بد
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
cretaceous
دارای گچ فراوان
crepitant
دارای صدای خش خش
buckish
دارای خوی بز
bumpiness
دارای برامدگی
calcareous
دارای کلسیم
calcic
دارای اهک
copperbottomed
دارای ته مسی
capitated
دارای سرمجزا
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
cirrous
دارای اویز
cephalous
دارای کله
cingulate
دارای کمربند
chymiferous
دارای کیموس
bodied
دارای بدن
cuspidal
دارای برامدگی
bimotored
دارای دوموتور
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
binucleate
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
biradial
دارای دوشعاع
biramous
دارای دو شاخه
bisulcate
دارای دوشکاف
bizonal
دارای دومنطقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com