Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
card-carrying
دارای کارت عضویت
Other Matches
card
کارت تبریک کارت عضویت
cards
کارت تبریک کارت عضویت
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
name tag
کارت معرفی کارت اسم
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
memberships
عضویت
fellowships
عضویت
fellowship
عضویت
membership
عضویت
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
group membership
عضویت گروهی
maintenance of membership
حمایت از عضویت
membership group
گروه عضویت
membership of the parliament
عضویت پارلمان
membership character
ویژگی عضویت
secedes
از عضویت خارج شدن
secede
از عضویت خارج شدن
seceding
از عضویت خارج شدن
enter
داخل عضویت شدن
adhesion
انضمام قبول عضویت
enters
داخل عضویت شدن
seceded
از عضویت خارج شدن
entered
داخل عضویت شدن
membership of legislative assembly
عضویت مجلس مقننه
ipso facto
عضویت خود بخودی
enroll
عضویت دادن درفهرست واردکردن
clubbabble
قابل عضویت درباشگاه یامجمع
enrolling
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolled
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolls
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrols
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrol
عضویت دادن درفهرست واردکردن
closed shop
قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed shops
قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
yellow dog contract
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
panels
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panel
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
noblemen
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
nobleman
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
presbytery
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
maintenance of membership
هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
union shop
یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
stub card
ته کارت
card code
کد کارت
paste board
کارت
cards
کارت
card
کارت
identification document
کارت شناسایی
paper card
کارت کاغذی
yello card
کارت زرد
postcard
کارت پستال
postcards
کارت پستال
ID card
کارت شناسایی
interface card
کارت رابط
picture postcard
کارت پستال
input card
کارت ورودی
punch card
کارت منگنه
magnetic card
کارت مغناطیسی
job card
کارت کار
red card
کارت قرمز
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
green cards
کارت سبز
ledger card
کارت معین
carte blanche
کارت سفید
post card
کارت پستال
green card
کارت سبز
magnacard
کارت مغناطیسی
job card
کارت برنامه
logic card
کارت منطقی
card
یک کارت پانچ
card field
میدان کارت
card face
رویه کارت
card deck
دسته کارت
card stacker
کارت پشته کن
card stacker
مخزن کارت
card verification
بازبینی کارت
card verifier
بازبین کارت
carte
کارت ویزیت
card column
ستون کارت
card code
رمز کارت
card field
فیلد کارت
cards
یک کارت پانچ
card rack
طاقچه کارت
card rack
جای کارت
card punch
کارت منگنه کن
card reader
کارت خوان
card loader
کارت بارکن
cartle blanche
کارت بلانش
card row
سطر کارت
card image
تصویر کارت
card hopper
ناودان کارت
card guide
راهنمای کارت
card format
قالب کارت
card cage
محفظه کارت
punched card
کارت منگنه
debit card
کارت بدهی
get a long with you
بروپی کارت
comment card
کارت توضیحی
credit cards
کارت اعتباری
credit card
کارت اعتباری
card feed
خورد کارت
continuation card
کارت ادامه
range card
کارت برد
ibm card
کارت 08 ستونی
identification card
کارت شناسایی
visiting card
کارت ویزیت
badge
کارت شناسایی
visting card
کارت ویزیت
control card
کارت کنترل
coulmn card
کارت 69 ستونه
account card
کارت حساب
summary card
کارت خلاصه
calling card
کارت ویزیت
hollerith card
کارت هالریت
binary card
کارت دودویی
card deck
دستینه کارت
circuit card
کارت مدار
tape to card
از نوار به کارت
smart card
کارت هوشمند
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
controller card
کارت کنترل کننده
card sorter
دستگاه کارت جورکن
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
data card
کارت ثبت اطلاعات
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
visiting card
کارت اسم درفرانسه
card punch
دستگاه کارت منگنه
index card
کارتشاخص - کارت Index
billet slip
کارت محلهای افراد
edge punched card
کارت لب منگنه شده
eighty column card
کارت هشتاد ستونی
end of job card
کارت انتهای کار
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
trailer card
کارت پشت بند
key card
کارت کلید کامپیوتر
safety card
کارت تامین اتشبار
row binary card
کارت دودویی سطری
y punch
سوراخ کارت ستونی .
punched card control
کنترل کارت پانچ
punched card
کارت پانچ شده
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
card aligner
هم تراز کننده کارت
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
magnetic ledger card
کارت معین مغناطیسی
magnetic card computer
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
card loader
بار کننده کارت
card jam
گیر کردن کارت
card hopper
قسمت جهنده کارت
punch card machine
ماشین کارت منگنه
punched card
کارت منگنه شده
network interface card
کارت میانجی شبکه
object deck
دسته کارت مقصود
card
کارت ویزیت بلیط
cards
کارت ویزیت بلیط
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
passes
گذرگاه کارت عبور گذراندن
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
decks
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
passed
گذرگاه کارت عبور گذراندن
pasteboard
کارت ویزیت ورق بازی
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
to deal
کارت دادن
[ورق بازی]
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
to deal out
[card game]
کارت دادن
[ورق بازی]
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
credit card
کارت یاورقه خرید نسیه
safety card
کارت تامین جنگ افزار
picture postcard
کارت پستال عکس دار
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
credit cards
کارت یاورقه خرید نسیه
pass
گذرگاه کارت عبور گذراندن
bin card
کارت مصرف محتویات فرف
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
key card
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com