Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
in defect
دارای کاستی
Other Matches
faults
کاستی
deficiencies
کاستی
defect
کاستی
defected
کاستی
defecting
کاستی
defects
کاستی
flaws
کاستی
shortcomings
کاستی
faulted
کاستی
fault
کاستی
minimum flow
اب کاستی
extenuation
کاستی
shortcoming
کاستی
flaw
کاستی
deficiency
کاستی
wane
افول کم و کاستی
waned
افول کم و کاستی
waning
افول کم و کاستی
caste system
نظام کاستی
attention deficit
کاستی توجه
deficiency motives
انگیزههای کاستی
wanes
افول کم و کاستی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
footy
دارای پا
odoriferous
دارای بو
trilinear
دارای سه خط
bilabiate
دارای دو لب
three-legged
دارای سه پا
glochidiate
دارای مو
iodic
دارای ید
plumose
دارای دسته پر
keyed
دارای جاانگشتی
strontic
دارای استرونیوم
acetylize
دارای ریشهء
humous
دارای موادالی
energetic
دارای انرژی
polygamous
دارای چند زن
muciferous
دارای مخاط
petiolated
دارای دمگل
keeled
دارای تبر ته
alcoholics
دارای الکل
sulfureous
دارای گوگرد
stilted
دارای چوب پا
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
electives
دارای حق انتخاب
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
straight line
دارای خط مستقیم
amphibolic
دارای دو معنی
aluminous
دارای زاج
adamantean
دارای تلئلو
spirituous
دارای الکل
multilineal
دارای چندین خط
knarred
دارای برامدگی
low spirited
دارای روحیه بد
splashy
دارای ترشح
deficient
دارای کمبود
low-spirited
دارای روحیه بد
staminate
دارای جرثومه نر
homolographic
دارای قرینه
stannic
دارای قلع
isogenous
دارای یک منبع
elective
دارای حق انتخاب
febile
دارای حالت تب
multifid
دارای چندشکاف
multiflorous
دارای بیش از سه گل
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
stannous
دارای قلع
far reaching
دارای اثرزیاد
kibed
دارای شکاف
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
monandrous
دارای یک شوهر
testate
دارای وصیت
ternal
دارای سه تغییر
wordy
دارای اطناب
double tongued
دارای دوقول
monatomic
دارای یک جوهرفرد
knobby
دارای برامدگی
azotic
دارای ازت
dolose
دارای قصدجرم
superabundant
دارای وفور
pinnular
دارای بالچه
basined
دارای ابگیر
miasmal
دارای دمه بد بو
miasmatic
دارای دمه بد بو
titlist
دارای عنوان
tintinnabulary
دارای طنین
head
دارای سرکردن
tinctorial
دارای ته رنگ
tinct
دارای ته رنگ
monoclinal
دارای یک شیب
musical
دارای اهنگ
preferable
دارای رجحان
antithetical
دارای ضد ونقیض
antithetic
دارای ضد ونقیض
synonymous
دارای ترادف
swell butted
دارای ته گنده
monometallic
دارای یک فلز
artiodactyl
دارای سم شکافته
bifocal
دارای دو کانون
monopetalous
دارای یک گلبرگ
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
syntonic
دارای بسامدمشابه
synonymous
دارای تشابه
musicals
دارای اهنگ
starchy
دارای نشاسته
terahenous
دارای 4 مادگی
aulait
دارای شیر
bifocals
دارای دو کانون
keratinous
دارای موادشاخی
dyslogistic
دارای خاطرات بد
accredited
دارای اعتبارنامه
artiodactylous
دارای سم شکافته
alcoholic
دارای الکل
petiolate
دارای دمگل
self abnegating
دارای کف نفس
weighted
دارای وزن
of that ilk
دارای همان جا
inflorescent
دارای گل اذین
pelliculate
دارای پوسته
isometrics
دارای یک میزان
geniculate
دارای زانویی
prerogatived
دارای حق ویژه
indued with charm
دارای فریبندگی
reversioner
دارای حق رجوع
rugose
دارای رکه
sabulous
دارای شن ریزه
insectile
دارای حشره
overlapping
دارای اشتراک
preemptor
دارای حق شفعه
prurient
دارای فکرشهوانی
privileged
دارای امتیاز
isometric
دارای یک میزان
innervate
دارای پی کردن
hectic
دارای تب لازم
rifled
دارای خان
glanduliferous
دارای غد دکوچک
glary
دارای تشعشع
primipara
دارای یک اولاد
in force
دارای اعتبار
pseudonymous
دارای تخلص
haired
دارای موی ...
quartziferous
دارای در کوهی
behinds
دارای پس افت
behind
دارای پس افت
pulsatile
دارای تپش
pulsant
دارای تپش
in flower
دارای شکوفه
in power
دارای اختیارات
bodily
دارای بدن
primiparous
دارای یک اولاد
papillose
دارای برامدگی
impotent
<adj.>
دارای ضعف
hearted
دارای قلب ...
reboant
دارای واکنش
rattly
دارای صدای تق تق
palmy
دارای نخل
rarely beautiful
دارای زیبائی
overbusy
دارای کارزیاد
ambivalence
دارای دو جنبه
handy
<adj.>
دارای مزیت
lobate
دارای نرمه
social minded
دارای افکاراجتماعی
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
ill neighboured
دارای همسایه بد
fibrinous
دارای مودلیفی
ill neighboured
دارای محیط بد
iodous
دارای یود
divans
دارای دوفرفیت
silicifoeous
دارای در کوهی
legitimating
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
redundant
دارای اطناب
spiriferous
دارای عضومارپیچی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com