English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
freewheeling دارای کلاج جغجغهای
Other Matches
ratchets اچار جغجغهای دنده جغجغهای
ratchet plunger شیطانک جغجغهای
ratchet brace مته جغجغهای
ratchet purchase جرثقیل جغجغهای
clutch کلاج
driving clutch کلاج محرکه
magnetic clutch کلاج مغناطیسی
fluid clutch کلاج روغنی
declutch کلاج را رهاکردن
pilot bearing بلبرینگ کلاج
clutch coupling پیوست کلاج
clutch coupling تزویج کلاج
clutch facing صفحه کلاج
clutch pedal پدال کلاج
plate clutch کلاج صفحهای
plate clutch کلاج دیسکی
overload clutch کلاج بار زیاد
expanding ring clutch کلاج اصطکاکی یا مالشی
dry plate clutch کلاج صفحه خشک
to declutch کلاج عوض کردن
freewheel clutch کلاج در حالت خلاص
clutch pressure plate صفحه فشاردهنده کلاج
magnetic friction clutch کلاج مالشی مغناطیسی
clutch تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
clutches تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
clutched تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
clutching تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
double multiple disc clutch کلاج چند صفحه- دوبل
discs صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
disc صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three-legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
footy دارای پا
three legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
papillose دارای برامدگی
formal دارای فکر
palmy دارای نخل
magneto دارای مغناطیس
pelliculate دارای پوسته
splash دارای ترشح
mammilate دارای پستان
petiolate دارای دمگل
miasmal دارای دمه بد بو
deadbeat دارای سکون
weighted دارای وزن
prerogative دارای حق ویژه
stilted دارای چوب پا
muciferous دارای مخاط
synonymous دارای ترادف
synonymous دارای تشابه
monopetalous دارای یک گلبرگ
monometallic دارای یک فلز
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
miasmatic دارای دمه بد بو
melodious دارای ملودی
multifid دارای چندشکاف
multiflorous دارای بیش از سه گل
overbusy دارای کارزیاد
nitrous دارای شوره
of that ilk دارای همان جا
salaried دارای حقوق
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
prerogatives دارای حق ویژه
nucleate دارای هسته
myrrhy دارای بوی مر
myrrhic دارای بوی مر
energetic دارای انرژی
multilineal دارای چندین خط
melodic دارای ملودی
petiolated دارای دمگل
sulfureous دارای گوگرد
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
social minded دارای افکاراجتماعی
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
silicifoeous دارای در کوهی
spirituous دارای الکل
splashy دارای ترشح
low-spirited دارای روحیه بد
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
low spirited دارای روحیه بد
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
sexagenary دارای سن 06 تا96
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
polygamous دارای چند زن
entitative دارای وجودخارجی
plumose دارای دسته پر
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pulsatile دارای تپش
quartziferous دارای در کوهی
rarely beautiful دارای زیبائی
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
rifled دارای خان
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
pileate دارای کلاهک
foliolate دارای برگچه
dyslogistic دارای خاطرات بد
basined دارای ابگیر
double tongued دارای دوقول
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
dolose دارای قصدجرم
dipteran دارای دو بال
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
azotic دارای ازت
aulait دارای شیر
floaty دارای اب نشین کم
fibrinous دارای مودلیفی
adamantean دارای تلئلو
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
far reaching دارای اثرزیاد
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
calcareous دارای کلسیم
calcic دارای اهک
declinatory دارای تمایل
dartrous دارای تبخال
cuspidal دارای برامدگی
capitated دارای سرمجزا
cretaceous دارای گچ فراوان
cephalous دارای کله
crepitant دارای صدای خش خش
chinned دارای چانه
copperbottomed دارای ته مسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com