English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
engrailed دارای کنگرههای هلالی
Other Matches
crenelated دارای کنگرههای کوچک
crenellated دارای کنگرههای کوچک
crenulated دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس
crenulate دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس
lunulate دارای اجزاء هلالی شکل
acroter انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
drawbore کنگرههای موجود بین کام وزبانه که باهم جفت شده ومحکم میشود
half moon هلالی
mooned هلالی
meniscus هلالی
embowed هلالی
sigmoid هلالی
arciform هلالی
falcated هلالی
semilunar هلالی
lunular هلالی
toric هلالی
lunate هلالی
meniscus lens عدسی هلالی
mikazuki دروی هلالی
crescents هلالی شکل
meniscus نگارنده هلالی
mikazuki uke ushiro geri دفاع هلالی
moon knife چاقوی هلالی
crescent هلالی شکل
squinch طاق هلالی
lunette هلالی شکل
convergent meniscus lens عدسی هلالی همگرا
scimitar شمشیر هلالی شکل
lunulate شبیه هلال هلالی
diverging meniscus lens عدسی هلالی واگرا
half-moon سنگر نیم هلالی
lunule هر عضو هلالی هلال
ravelin نیم هلالی سنگر
synodic period دوره تناوب هلالی
croissants نان شیرینی هلالی شکل
torus گچ بری بزرگ هلالی ته ستون
eyebrow گچ بری هلالی بالای پنجره
eyebrows گچ بری هلالی بالای پنجره
lunar month ماه هلالی ,priod synodic lunation :syn
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous دارای بو
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
glochidiate دارای مو
footy دارای پا
trilinear دارای سه خط
three-legged دارای سه پا
three legged دارای سه پا
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
monogamous دارای یک همسر
swell butted دارای ته گنده
handy <adj.> دارای مزیت
alcoholics دارای الکل
alcoholic دارای الکل
basined دارای ابگیر
rifled دارای خان
short-range دارای برد کم
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
aulait دارای شیر
equivocal دارای دومعنی
strontic دارای استرونیوم
sexagenary دارای سن 06 تا96
sulfureous دارای گوگرد
short range دارای برد کم
azotic دارای ازت
acetylize دارای ریشهء
syntonic دارای بسامدمشابه
ternal دارای سه تغییر
accredited دارای اعتبارنامه
reboant دارای واکنش
terahenous دارای 4 مادگی
bichrome دارای دو رنگ
bicentric دارای دومرکز
reversioner دارای حق رجوع
preferable دارای رجحان
glary دارای تشعشع
glanduliferous دارای غد دکوچک
geniculate دارای زانویی
rugose دارای رکه
sabulous دارای شن ریزه
accentual دارای تاکید
acetylate دارای ریشهء
entitative دارای وجودخارجی
backed دارای پشت
rattly دارای صدای تق تق
shelterer دارای حفاظ
legitimating دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
antithetic دارای ضد ونقیض
legitimated دارای حق مشروع
legitimate دارای حق مشروع
spiriferous دارای عضومارپیچی
fibrinous دارای مودلیفی
stannous دارای قلع
spirituous دارای الکل
staminate دارای جرثومه نر
splashy دارای ترشح
stannic دارای قلع
redundant دارای اطناب
low spirited دارای روحیه بد
deficient دارای کمبود
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
sonant دارای اهنگ
adamantean دارای تلئلو
shoaly دارای جاهای کم اب
foliolate دارای برگچه
far reaching دارای اثرزیاد
silicifoeous دارای در کوهی
straight line دارای خط مستقیم
floaty دارای اب نشین کم
aluminous دارای زاج
artiodactylous دارای سم شکافته
artiodactyl دارای سم شکافته
squib دارای صدای فش فش
amphibolic دارای دو معنی
social minded دارای افکاراجتماعی
squibs دارای صدای فش فش
self abnegating دارای کف نفس
flabby دارای عضلات شل
rectilinear دارای مسیرمستقیم
low-spirited دارای روحیه بد
invested with power دارای اختیار
stilted دارای چوب پا
keeled دارای تبر ته
synonymous دارای ترادف
synonymous دارای تشابه
muciferous دارای مخاط
overlapping دارای اشتراک
keratinous دارای موادشاخی
hook-nosed دارای بینی کج
hook nosed دارای بینی کج
monopetalous دارای یک گلبرگ
kibed دارای شکاف
multifid دارای چندشکاف
multiflorous دارای بیش از سه گل
keyed دارای جاانگشتی
iodous دارای یود
divans دارای دوفرفیت
nucleate دارای هسته
divan دارای دوفرفیت
nitrous دارای شوره
bodily دارای بدن
isogenous دارای یک منبع
myrrhy دارای بوی مر
myrrhic دارای بوی مر
energetic دارای انرژی
multilineal دارای چندین خط
monometallic دارای یک فلز
knarred دارای برامدگی
splashing دارای ترشح
mammilate دارای پستان
electives دارای حق انتخاب
magneto دارای مغناطیس
elective دارای حق انتخاب
lean to دارای چارطاقی
ledgy دارای طاقچه
twofold دارای دو چیز
longheaded دارای سردراز
lippy پر رو دارای لب اویزان
lobate دارای نرمه
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
knock kneed دارای زانوی کج
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
miasmatic دارای دمه بد بو
salaried دارای حقوق
miasmal دارای دمه بد بو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com