Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1 milliseconds)
English
Persian
homogamic
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
homogamous
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
Other Matches
heterogamous
دارای گلهای دوجوره
paniculate
خوشهای دارای گلهای افشان
tubulose
دارای گلهای کوچک لولهای
tubulous
دارای گلهای کوچک لولهای
discifloral
دارای گلهای صفحه مانند
tubuliferous
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
rosulate
روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
tubulifloral
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
flame tree
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
vulval
دارای شکافی شبیه فرج
vulvar
دارای شکافی شبیه فرج
chalybeate
دارای مزه شبیه باهن
subhuman
دارای صفاتی شبیه انسان
vulvate
دارای شکافی شبیه فرج
ulotrichous
دارای موهای شبیه پشم
diatomaceous
دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
squeaker
دارای صدای شبیه جغد یا موش
drupaceous
دارای میوه الویی شبیه الو
homogamy
وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
ribby
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
leg of mutton
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
conchoidal
دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
squeaky
جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
hardtop
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
zincy
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
gregarious
گلهای
swarming
حرکت گلهای
gowan
گلهای زرد و سفیدصحرایی
hibernaculum
گلخانه گلهای زمستانی
substantive
شبیه اسم دارای خواص اسم
physalis
عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
thistledown
پرز اطراف گلهای خاربن یا ژاژ
fuji
درخت گیلاسی که گلهای گلی رنگ ی دارد
venosity
شبیه ورید دارای ورید
basket hanger
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
gooseneck
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated
شبیه برگچه شبیه بالچه
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
near-
شبیه
more like;most like
شبیه تر
simulant
شبیه
neared
شبیه
similar to that
شبیه به ان
feathery
شبیه به پر
wifelike
شبیه زن
similar
<adj.>
شبیه
alike
<adj.>
شبیه
near
شبیه
simile
شبیه
similes
شبیه
imitations
شبیه
quasi
شبیه
makes
شبیه
nearer
شبیه
make
شبیه
pygidial
شبیه دم
womanlike
شبیه زن
similar
شبیه
analogous
شبیه
akin
<adj.>
شبیه
luteous
شبیه گل
imitation
شبیه
nearing
شبیه
nears
شبیه
anthoid
شبیه به گل
papilionaceous
شبیه
medal
شبیه
medals
شبیه
personator
شبیه
nearest
شبیه
similiar
شبیه
related
<adj.>
شبیه
like
<adj.>
شبیه
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
take after
شبیه بودن
vapory
شبیه بخار
adenoidal
شبیه غده
berrylike
شبیه توت
the profession
اهل شبیه
b
هرشکلی شبیه به B
oleaginous
شبیه روغن
humanoid
شبیه انسان
assimilated
شبیه ساختن
nomological
شبیه قانون
sylphlike
شبیه جن هوایی
anthropomorphic
شبیه انسان
humanoids
شبیه انسان
equals
همرتبه شبیه
equalling
همرتبه شبیه
osteal
شبیه استخوان
equaled
همرتبه شبیه
equal
همرتبه شبیه
assimilating
شبیه ساختن
the drama
فن شبیه سازی
the d.
فن شبیه سازی
assonant
شبیه در صدا
argillaceous
شبیه خاک رس
ophidian
شبیه مار
equaling
همرتبه شبیه
rivalling
نظیر شبیه
assimilate
شبیه ساختن
equalled
همرتبه شبیه
tafia
مشروبی شبیه رم
taffia
مشروبی شبیه رم
assimilates
شبیه ساختن
asteroid
شبیه ستاره
asteroids
شبیه ستاره
ophitic
شبیه مار
tonsillar
شبیه لوزتین
vee
شبیه حرف v
ungual
سم دار شبیه سم
limacine
شبیه نرم تن
limaciform
شبیه نرم تن
lilied
شبیه سوسن
bent
علف شبیه نی
liker to god than man
شبیه تر بخداتاادم
uncial
شبیه یک دوازدهم
waterish
هر چیزی شبیه اب
wavelike
شبیه موج
libriform
شبیه لیف
carinal
شبیه زورق
crystalloid
شبیه بلور
typal
شبیه نمونه
molluscoid
شبیه نرم تن
cervine
شبیه گوزن
virgulate
شبیه میله
vestibular
شبیه اتاقک
liverish
شبیه جگر
vaulty
شبیه طاق
computer simulation
شبیه سازی
lupin
شبیه گرگ
vermiform
شبیه کرم
lupine
شبیه گرگ
claustral
شبیه حجره
citied
شبیه شهر
pithy
شبیه مغز
ursine
شبیه خرس
vestibular
شبیه رخت کن
chylaceous
شبیه کیلوس
chochleate
شبیه صدف
chartaceous
شبیه کاغذ
butyraceous
شبیه کره
gipsies
شبیه کولی
dermoid
شبیه پوست
trichoid
شبیه موی
dermoidal
شبیه پوست
trapezium
شبیه ذوذنقه
simulation
شبیه سازی
simulations
شبیه سازی
keel shaped
شبیه ته کشتی
woodsy
شبیه چنگل
spongy
شبیه اسفنج
more like;most like
شبیه ترین
gypsies
شبیه کولی
gypsy
شبیه کولی
steamy
شبیه بخار
whippy
شبیه شلاق
steamiest
شبیه بخار
steamier
شبیه بخار
lacertilian
شبیه مارمولک
simulators
شبیه ساز
simulator
شبیه ساز
trochal
شبیه چرخ
ovine
شبیه گوسفند
sagittate
شبیه تیر
cattier
شبیه گربه
likenesses
شکل شبیه
screwlike
شبیه اچار
snuffy
شبیه انفیه
sculpturesque
شبیه مجسمه
snakelike
شبیه مار
polypous
شبیه بواسیرلحمی
sloughy
شبیه دله
spidery
شبیه تارعنکبوت
spidery
شبیه عنکبوت
astral
شبیه ستاره
polypose
شبیه بواسیرلحمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com