English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
I am looking for work ( ajob). دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
Other Matches
I shall be back this day month . درست یک ماه دیگه برمی گردم
Could you watch my bag [for me] until I get back? آیا می توانی مواظب کیف من باشی تا من بر گردم؟
iam p to of knowing him از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
iam proud to know him از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
I have a carton of cigarettes من یک ... دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم.
i intend to stay here خیال دارم که ...
close the door please خواهش دارم
I agree. قبول دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم
I have a headache. من سر درد دارم.
I have tobacco. من یک توتون دارم.
I am standing by you . I am right behind you . هوایت را دارم
i maintain عقیده دارم که ...
it is in my recollection یاد دارم
my a is 0 years من 04سال دارم
own a house خانهای دارم
I need my e من دوست دارم
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
i wish to stay here میل دارم ...
I'm in doubt about it. من بهش شک دارم.
I have a question. من یک سئوال دارم.
dangler دنبال رو
rear دنبال
reared دنبال
rears دنبال
philanderers زن دنبال کن
rearing دنبال
philanderer زن دنبال کن
pursuit دنبال
player [American E] زن دنبال کن
pursuits دنبال
attachment دنبال
pickup artist زن دنبال کن
pick-up artist زن دنبال کن
in the wake of در دنبال
parsmip nose دنبال چه
pope's nose دنبال چه
I have a pain in my chest. سینه درد دارم
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
i yearn for ارزوی استراحت دارم
iam ill bested موقعیت بدی دارم
i have a hunch that بیم یافن ان دارم که ...
i am famishing از گرسنگی دارم می میرم
i stand to it that جدا عقیده دارم که
I am in a great hurry . I am pressed for time . خیلی عجله دارم
I am deae beat . I am tired out . از خستگی دارم غش می کنم
i am busy at the moment اکنون کار دارم
i am on the wrong side of 0 من بیش از 05 سال دارم
i am rials in pocket سه ریال در جیب دارم
I am beginning to realize ( understand ) . کم کم دارم متوجه می شوم
i am purposed to go قصد دارم بروم
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
i am purposed to go در نظر دارم بروم
i am reluctant to go اکراه دارم از رفتن
I have cigar من یک سیگار برگ دارم.
i have a hunch that سخت گمان دارم که
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i have a suit to the shah به شاه عرض دارم
I owe her a grudge حق دارم که با اولج باشم
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
I have an appointment with the dentist. با دندانساز قرار دارم
I feel like throwing up. <idiom> دارم بالا میارم.
I am staying at the hotel. در هتل منزل دارم.
I am over 50 years old. من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I feel nauseated. حالت تهوع دارم.
I believe in God. من به خدا ایمان دارم.
I am positive that ... من اطمینان کامل دارم که ...
reopening دنبال کردن
reopened دنبال کردن
chase دنبال کردن
reopens دنبال کردن
graph follower دنبال گر گراف
reopen دنبال کردن
to give chase دنبال کردن
roil دنبال هم دویدن
What are you looking for ? دنبال چی؟ می گردی ؟
tandom connection اتصال دنبال هم
continue دنبال کردن
He is looking for trouble. دنبال شر می گردد
continues دنبال کردن
course :دنبال کردن
coursed :دنبال کردن
courses :دنبال کردن
chaser دنبال کننده
chasers دنبال کننده
pursuant دنبال کننده
dogging دنبال کردن
tracked دنبال کردن
traced دنبال کردن
traces دنبال کردن
tracks دنبال کردن
track دنبال کردن
dogs دنبال کردن
dog دنبال کردن
trace دنبال کردن
tracker دنبال کننده
pursued دنبال کردن
pursues دنبال کردن
pursuing دنبال کردن
continuator دنبال کننده
pursue دنبال کردن
trackers دنبال کننده
chases دنبال کردن
chased دنبال کردن
give chase دنبال کردن
chasing دنبال کردن
much as I'd like to <idiom> با اینکه اینقدر دوست دارم
I would like to know the truth. من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
He owes me some money. از او پول می خواهم (طلب دارم )
I have all kinds of problems. هزار جور گرفتار ؟ دارم
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
I am thinding of going to Europe. خیال دارم به اروپ؟ بروم
I have to study من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I have a date with my fiandee. با نامزدم قرار ملاقات دارم
I like it. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
It pleases me. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I am very busy today . امروز خیلی کار دارم
I'm working on it. دارم روش کار میکنم.
I'll need a plot of land . یک قطعه زمین لازم دارم
I live a very regular life . زندگی خیلی منظمی دارم
I am going on twenty. دارم می روم توی 20سالگی ؟
I love her with my whole being . با تمام وجود دوستش دارم
i have a suit to the shah عریضه برای شاه دارم
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
i heed your help به مساعدت شما احتیاج دارم
i own to having done it اقرار دارم که ان کار را کرده ام
i have worse to tell you بدتر از این دارم که بشمابگویم
i intend to stay here قصد دارم اینجا بمانم
do tell me خواهش دارم بمن بگویید
i have come on business کاری دارم اینجا امدم
i am in a hurry for it عجله دارم یا در شتاب هستم
stick with <idiom> دنبال کردن کاری
phliander دنبال زنی افتادن
let sleeping dogs lie <idiom> [دنبال دردسر نگرد]
look (someone) up <idiom> به دنبال کسی گشتن
To follow up (trace) a matter (case). موضوعی را دنبال کردن
pound the pavement <idiom> دنبال کار گشتن
follow the ball دنبال توپ فرستادن
To be on someone trail. To trace someone. رد کسی را دنبال کردن
hunt down دنبال کردن و گرفتن
One must let sleeping dogs lie. دنبال شر نباید رفت
hitch one's wagon to a star <idiom> دنبال هدف رفتن
tows دنبال خود کشیدن
tow دنبال خود کشیدن
careerism دنبال کردن شغل
run close سخت دنبال کردن
ask for trouble <idiom> دنبال دردسر گشتن
tagger تنکه دنبال کننده
attends از دنبال امدن منتظرشدن
attending از دنبال امدن منتظرشدن
to follow ones nose دنبال قسمت خودرفتن
attend از دنبال امدن منتظرشدن
dog مثل سگ دنبال کردن
to pursue a plan نقشهای را دنبال کردن
dogs مثل سگ دنبال کردن
follow in one's footsteps (tracks) <idiom> دنبال روی دیگری
to run on chapters فصل ها را دنبال هم انداختن
dogging مثل سگ دنبال کردن
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
i p to arrange an intrriew قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
I'm sure we can come to some arrangement. من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
I'm starving [to death] . از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
I would like to learn the truth. من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
I have a son your age. پسری دارم بسن ( وسال) شما
I am working here non-stop. یک بند دارم اینجا کار می کنم
i please to do it خوش دارم که این کار را بکنم
i life that better انرا بیشتر از همه دوست دارم
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
i insist that he is innocent جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
I intend to buy a car . خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
i insist on his innocence جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i have as many books as you کتاب شما دارید منهم دارم
to pursue pleasure دنبال خوش گذرانی رفتن
I'll look into the matter. من موضوع را دنبال خواهم کرد.
fool's errands فرستادن دنبال نخود سیاه
fool's errand فرستادن دنبال نخود سیاه
to always look for things to find fault with همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
tracked دنبال کردن یک مسیر به درستی
track دنبال کردن یک مسیر به درستی
to run any one hard کسیرا سخت دنبال کردن
philander زن بازی کردن دنبال زن افتادن
To go about ones business. دنبال کار خود رفتن
tracks دنبال کردن یک مسیر به درستی
sink one's teeth into <idiom> با جدیت دنبال کاری رفتن
look (something) up <idiom> به دنبال کلمهای (دردیکشنری)گشتن
practise or tice دنبال کردن مشق دادن
I sent him on an errand. اورا دنبال یک کاری فرستادم
follow out اخذ نتیجه دنبال کردن
pursuit of happiness به دنبال رضایت خاطر [خرسندی]
to hang on the rear برای حمله دنبال کردن
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I have a free hand in this matter. دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
My clothes are a witness to my poverty. لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
i intend my son for the bar خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
We are hunting for a vacant flat. دربدر دنبال آپارتمان خالی می گردیم
The dinner will be followed by a concert. به دنبال شام کنسرتی اجرا می شود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com