Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (10 milliseconds)
English
Persian
I'm working on it.
دارم روش کار میکنم.
Search result with all words
request modify
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
Now I'm starting to believe it.
دارم یواش یواش قبولش میکنم.
Other Matches
iam p to of knowing him
از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
iam proud to know him
از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
i wonder he did not catch cold
تعجب میکنم
i suppose so
گمان میکنم
I'd like to think that ...
من فرض میکنم که ...
really
احساس میکنم
I'll let you know when the time comes ( in due time ) .
وقتش که شد خبر میکنم
i will note it down
یاد داشت میکنم
I'm proud of you.
من بهت افتخار میکنم.
i wonder at him
از دست او تعجب میکنم
Looking forward to it
پیشبینی اش میکنم
[میشود]
anticipating it
پیشبینی اش میکنم
[میشود]
I am just passing through.
از اینجا عبور میکنم.
please take a seat
خواهش میکنم بفرمایید
Have a seat, please!
خواهش میکنم بفرمایید !
i have got him on my brain
همیشه به اوفکر میکنم
i imagine he is my friend
من تصور میکنم او دوست من است
i suspect him to be a liar
گمان میکنم دروغگو باشد
my sentiment toward him
انچه من راجع باواحساس میکنم
i rely or your secrecy
من به رازداری شما اطمینان میکنم
I've got the munchies.
یکدفعه احساس گرسنگی میکنم.
Am I right in assuming that ...?
آیا درست فرض میکنم که ...
i imagine him to be my friend
من تصور میکنم که او دوست من است
Am I right in thinking ...
آیا درست فکر میکنم که ...
I am leaving early in the morning.
من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
now nonsense now
خواهش میکنم چرند گفتن رابس کن
Please take my suitcase.
خواهش میکنم چمدانم را برایم بیاورید.
Have a seat, please!
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
Please take that bag.
خواهش میکنم آن کیف را برایم بیاورید.
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
Ah, what the heck!
اه مهم نیست!
[اه با وجود این کار را میکنم!]
I'm putting you through now.
شما را الان وصل میکنم.
[در مکالمه تلفنی]
I think we are out of the woods.
<idiom>
فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
I assume that you did read this article.
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
would you mind ringing
اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
I premise that you did read this article.
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
Please send me information on ...
خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
My name is "Oliver Pit" and live in Berlin.
اسم من الیور پیت هست و در برلین زندگی میکنم.
Please take this luggage.
خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
I'll take a leap of faith.
من آن را باور میکنم
[می پذیرم]
[چیزی نامشهود یا غیر قابل اثبات]
I'm doing it on my own account, not for anyone else.
این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now.
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
I have a carton of cigarettes
من یک ... دارم.
I'm in doubt about it.
من بهش شک دارم.
close the door please
خواهش دارم
it is in my recollection
یاد دارم
I need my e
من دوست دارم
I have a question.
من یک سئوال دارم.
my a is 0 years
من 04سال دارم
i maintain
عقیده دارم که ...
I agree.
قبول دارم.
i wish to stay here
میل دارم ...
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
I'm in a hurry.
من عجله دارم
I am standing by you . I am right behind you .
هوایت را دارم
I have tobacco.
من یک توتون دارم.
I have a headache.
من سر درد دارم.
own a house
خانهای دارم
i intend to stay here
خیال دارم که ...
I'm in a hurry.
من عجله دارم.
i stand to it that
جدا عقیده دارم که
I am staying at the hotel.
در هتل منزل دارم.
i am famishing
از گرسنگی دارم می میرم
I feel nauseated.
حالت تهوع دارم.
I am over 50 years old.
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
i humbly request that
خواهش عاجزانه دارم که ...
I believe in God.
من به خدا ایمان دارم.
iam ill bested
موقعیت بدی دارم
i yearn for
ارزوی استراحت دارم
I feel like throwing up.
<idiom>
دارم بالا میارم.
i am rials in pocket
سه ریال در جیب دارم
I am deae beat . I am tired out .
از خستگی دارم غش می کنم
I owe her a grudge
حق دارم که با اولج باشم
I'm on a diet.
من رژیم غذایی دارم.
I am in a great hurry . I am pressed for time .
خیلی عجله دارم
I have cigar
من یک سیگار برگ دارم.
I am positive that ...
من اطمینان کامل دارم که ...
I have a pain in my chest.
سینه درد دارم
i am reluctant to go
اکراه دارم از رفتن
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
i am busy at the moment
اکنون کار دارم
I have an appointment with the dentist.
با دندانساز قرار دارم
I am beginning to realize ( understand ) .
کم کم دارم متوجه می شوم
i have a suit to the shah
به شاه عرض دارم
i have a silk rug Štoo
یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i have a hunch that
بیم یافن ان دارم که ...
i have a hunch that
سخت گمان دارم که
i am purposed to go
در نظر دارم بروم
i am purposed to go
قصد دارم بروم
i am on the wrong side of 0
من بیش از 05 سال دارم
I would like to know the truth.
من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
i intend to stay here
قصد دارم اینجا بمانم
It pleases me.
دوست دارم
[ آن چیز را یا کار را]
.
i have a suit to the shah
عریضه برای شاه دارم
i have worse to tell you
بدتر از این دارم که بشمابگویم
i heed your help
به مساعدت شما احتیاج دارم
i am in a hurry for it
عجله دارم یا در شتاب هستم
do tell me
خواهش دارم بمن بگویید
I like it.
دوست دارم
[ آن چیز را یا کار را]
.
I have to study
من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
i have come on business
کاری دارم اینجا امدم
I am very busy today .
امروز خیلی کار دارم
thank tou for that book
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
much as I'd like to
<idiom>
با اینکه اینقدر دوست دارم
please dont forget it
خواهش دارم فراموش نکنید
I have a steady monthly income.
درآمد ماهیانه ثابتی دارم
I have all kinds of problems.
هزار جور گرفتار ؟ دارم
I love her with my whole being .
با تمام وجود دوستش دارم
I live a very regular life .
زندگی خیلی منظمی دارم
I'll need a plot of land .
یک قطعه زمین لازم دارم
I have a date with my fiandee.
با نامزدم قرار ملاقات دارم
i own to having done it
اقرار دارم که ان کار را کرده ام
I am going on twenty.
دارم می روم توی 20سالگی ؟
I am thinding of going to Europe.
خیال دارم به اروپ؟ بروم
He owes me some money.
از او پول می خواهم (طلب دارم )
I am looking for work ( ajob).
دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
I intend to buy a car .
خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I have a position ( post ) of great responsibility in this company .
دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
pray consider my case
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
I have a son your age.
پسری دارم بسن ( وسال) شما
I am working here non-stop.
یک بند دارم اینجا کار می کنم
I'm sure we can come to some arrangement.
من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
i life that better
انرا بیشتر از همه دوست دارم
i rely solely on god...
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i insist on his innocence
جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i please to do it
خوش دارم که این کار را بکنم
i p to arrange an intrriew
قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
I'm starving
[to death]
.
از گرسنگی دارم میمیرم.
[اصطلاح مجازی]
i insist that he is innocent
جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i have as many books as you
کتاب شما دارید منهم دارم
I would like to learn the truth.
من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
I have a free hand in this matter.
دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
i intend my son for the bar
خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
Could I have a word with you ?
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
My clothes are a witness to my poverty.
لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
Is there enough time to change trains?
آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix.
بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
iam impatient to go
دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
From your lips to God's ears!
<idiom>
امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
i insist on your being present
جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
i am thankful to god
خدا را شکر میکنم خدا را شکرانه میگویم
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings.
عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK
خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
it is not t.
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
state tiger
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
i suffer from headache
سردرد دارم دچار سردرد هستم
I like to be friends with you.
من دوست دارم با تو دوست باشم.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com