English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (4 milliseconds)
English Persian
owner دارنده
owners دارنده
holder دارنده
holders دارنده
Other Matches
holders دارنده برات
holders نگاه دارنده
bid holder دارنده ضمانتنامه
bona fide holder دارنده مجاز
enactive مقرر دارنده
interdictive باز دارنده
vociferator اعلام دارنده
termor دارنده حق عمری
stater افهار دارنده
promulgator اعلام دارنده
policy holder دارنده بیمه
licentiate دارنده پروانه
licencee دارنده جواز
licencee دارنده پروانه
This page owner دارنده این برگه
holder دارنده برات
termor دارنده حق رقبی
licensees دارنده مجوز
licensees دارنده پروانه
licensee دارنده مجوز
promulgation اعلام دارنده
licensee دارنده پروانه
holder نگاه دارنده
upholders نگاه دارنده
upholder نگاه دارنده
titles دارنده عنوان قهرمانی
strait jacket روپوش باز دارنده
loan holder دارنده سهام وام
policy holder دارنده بیمه نامه
world record holder دارنده رکورد جهانی
strait jackets روپوش باز دارنده
title دارنده عنوان قهرمانی
key concrete بتن نگاه دارنده
stabilisers ثابت نگه دارنده
stabilizer ثابت نگه دارنده
having بدست اوردن دارنده
letterman دارنده معرفی نامه
have بدست اوردن دارنده
mealy mouthed دریغ دارنده ازراست گویی
mealy-mouthed دریغ دارنده ازراست گویی
licensee صاحب جواز دارنده پروانه
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
licensees صاحب جواز دارنده پروانه
celebrator نگاه دارنده جشن و عید
incarcerator توقیف کننده نگاه دارنده
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
premonitory تحذیر کننده برحذر دارنده
rentlen دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
bondholder دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
high goal polo چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
blank endorsement حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
share holder دارنده سهام صاحب سهام
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com