English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
English Persian
haematic دارویی که درخون موثراست
Other Matches
to bathe in blood درخون غلتیدن
To welter in ones blood . درخون خود غلتیدن
to bathe in blood درخون غوطه خوردن یا اغشتن
red-handed دست درخون هنگام ارتکاب جنایت
hyperinsulinism درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
recrement ابگونهای که از خون دفع ودوباره درخون جذب میشود
pharmacological دارویی
medicamental دارویی
officinal دارویی
medicinal دارویی
drug addiction اعتیاد دارویی
phamaceutical chemistry شیمی دارویی
medics مواد دارویی
medic دارویی طبیب
chemotherapy درمان دارویی
medicate دارویی کردن
drug dependency وابستگی دارویی
pharmaceutical دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceutic دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceuticals دارویی وابسته به داروسازی
chemicals ماده شیمیایی دارویی
nepenthes دارویی که غم را از بین میبرد
biologic ماده دارویی وحیاتی
chemical ماده شیمیایی دارویی
medicals مواد دارویی و پزشکی
physic garden باغ گیاهان طبی یا دارویی
sirup محلول غلیظ قندی دارویی
nervine دارویی که پی ها را ارام سازدیا نیرودهد
acetum استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
syrup محلول غلیظ قندی دارویی
syrups محلول غلیظ قندی دارویی
dispensatory کتاب ترکیبات دارویی داروخانه
pastile قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
palliative مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
palliatives مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
pastille قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastilles قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastil قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
haematogen دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
hemostat اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
ipomoea حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
LSD لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
nostrum دارویی که علاج هر درد باشد علاج هر چیز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com