English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
ataractic داروی ارام کننده
ataraxic داروی ارام کننده
Other Matches
methadon داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
detergents داروی پاک کننده
detergent داروی پاک کننده
anesthetic داروی بی هوشی بی هوش کننده
calefacient داروی گرم کننده گرمی ده
psychoactive drug داروی فعال کننده روان
propitiable ارام کننده
alleviative ارام کننده
calmative ارام کننده
antalgic ارام کننده
quieter ارام کننده
assuasive ارام کننده
anodyne ارام کننده
baffle platform کف ارام کننده
tetanic داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
baffles دیوار ارام کننده
baffled دیوار ارام کننده
baffle دیوار ارام کننده
stilling basin حوضچه ارام کننده
baffling دیوار ارام کننده
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
exsiccant داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
decompress ارام ارام بالا امدن با مکثهای موقت
quasi smooth flow جریان نیمه ارام یا شبه ارام
antimalarial داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
antipyretic داروی تب بر
pulmonic داروی شش
pyretic داروی تب بر
antifebrine داروی تب بر
febrifnge داروی تب بر
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
eyewash داروی چشم
patent medicine داروی اختصاصی
patent medicine داروی اسپسیالیته
bute داروی ضد درد
patent medicines داروی اسپسیالیته
anesthetic داروی بیحسی
wormroot داروی ضد کرم
roborant داروی نیروبخش
eye wash داروی چشم
pain killer داروی درد کش
vomitoryt داروی قی اور
patent medicines داروی اختصاصی
ataractic داروی مسکن
ataraxic داروی مسکن
downers داروی مسکن
haematogen داروی خون زا
jalap داروی مسهل
galenical داروی گیاهی
psychoactive drug داروی روانگردان
psoric داروی جرب
downer داروی مسکن
rubella داروی محمره
anorexic داروی اشتها کم کن
gossypium داروی فشار
liverwort داروی جگر
psychedelic داروی توهم زا
pep pills داروی انگیزان
pep pill داروی انگیزان
tickicide داروی کنه کش
corrobrant داروی نیروبخش
galactopoietic داروی شیرزا
stimulant drug داروی محرک
toxicant داروی سمی
relaxant داروی بیحالی
all heal داروی هردرد
anesthetic داروی بیهوشی
wormseed داروی ضد کرم
allheal داروی هر درد
depilatory داروی ازاله مو
digestant داروی گوارنده
miticide داروی موش کش
nepenthe داروی غمزدا
obstruent داروی قابض
nepenthes داروی غمزدا
anticonvulsive داروی ضد تشنج
cholagogue داروی زرداب کش
sedative داروی مسکن
narcitic داروی مخدر
cephalalgic داروی سردرد
drug داروی مخدر
aperient داروی ملین
carminative داروی ضد نفخ
drugs داروی مخدر
drugged داروی مخدر
antiparalytic داروی ضدفلج
antimanic ru داروی ضد شیدایی
drugging داروی مخدر
anodyne داروی دردزا
antihistamine داروی ضد هیستامین
antidepressant داروی ضد افسردگی
sedatives داروی مسکن
antidepressive داروی ضد افسردگی
downer داروی خواب آور
dopes اگاهی داروی مخدر
anti-histamine داروی ضد حساسیت یا آلرژی
narcotize داروی مسکن دادن
anti-histamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
emetic داروی استفراغ اور
narcitic داروی خواب اور
narcotism اثر داروی مخدر
tranquilizer داروی تسکین دهنده
astringent سفت داروی قابض
elixir of life داروی زندگی بخش
cure-alls داروی همه درد
cure-all داروی همه درد
antihistamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
acopon داروی نیرو بخش
downers داروی خواب آور
parturifacient داروی درد تند کن
anaesthesia بی حسی داروی بیهوشی
ophthalmic داروی چشم درد
antiphlogistic داروی اماس نشان
aphrodisiac داروی مقوی غرایزجنسی
emetics داروی استفراغ اور
aphrodisiacs داروی مقوی غرایزجنسی
soporific داروی خواب اور
anaesthetic بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics بی حسی داروی بیهوشی
permissible dosage میزان داروی مجاز
panacea داروی همه درد
panaceas داروی همه درد
alleviative داروی تسکین دهنده
restrictive داروی پیش گیر
patent medicine داروی ثبت شده
odontalgic داروی دندان درد
injection داروی تزریق کردنی
sudatory داروی عرق اور
dope اگاهی داروی مخدر
escharotic داروی سوزاننده یا خشکاننده
psychedelic داروی روان گردان
anaesthetics بی حسی داروی بیهوشی
truth drug داروی کشف حقیقت
haemostatic داروی خون بند
vomitive برگرداننده داروی قی اور
patent medicines داروی ثبت شده
salve داروی تسکین دهنده
overdoses داروی بیش از حد لزوم
overdose داروی بیش از حد لزوم
splenetic اسپرزی داروی اسپرز
suppressant داروی جلوگیر [مثال اشتها]
toxins ترکیب زهردار داروی سمی
toxin ترکیب زهردار داروی سمی
elaterium داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
vulnerary بهبود دهنده داروی زخم
sternutator داروی عطسه واشک اور
disinfectant داروی ضد عفونی ماده گندزدا
sympathomimetic drug داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
hydragogue داروی پیشاب اور یادافع اب
arcanum راز کیمیاگری داروی سری
styptic داروی بند اور خون
mercurochrome داروی ضدعفونی قرمز رنگ
to drug somebody به کسی داروی مخدر دادن
tonic medicine داروی نیرو بخش یامقوی
agglutinant چسب داروی جوش دهنده
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
placable ارام
palliative ارام ده
smoothest ارام
taciturn ارام
inquiet بی ارام
slumb ارام
peaceable ارام
smolt ارام
stills :ارام
still :ارام
irenic ارام
stillest ارام
stillest :ارام
lown ارام
stiller ارام
stiller :ارام
still ارام
settled ارام
smoothed ارام
daft ارام
smooth ارام
moderate ارام
moderated ارام
moderates ارام
slack water مد ارام
moderating ارام
uneasily بی ارام
sedating ارام
mollifier ارام ده
palliatives ارام ده
sedate ارام
quiet ارام
peaceful ارام
daftest ارام
quietest ارام
dafter ارام
sedated ارام
sedates ارام
stilly ارام
selfpossessed ارام
silent ارام
unblenched ارام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com