Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
overdose
داروی بیش از حد لزوم
overdoses
داروی بیش از حد لزوم
Other Matches
exsiccant
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
antimalarial
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
requisteness
لزوم
exigencies
لزوم
occasioned
لزوم
needing
لزوم
irrevocability
لزوم
exigency
لزوم
requisiteness
لزوم
occasioning
لزوم
needfulness
لزوم
occasion
لزوم
needed
لزوم
necessity
لزوم
occasions
لزوم
need
لزوم
inherence or rency
لزوم ذاتی
too
بیش از حد لزوم
unnecessarily
بیش از حد لزوم
supplying
موجودی لزوم
on occasion
هنگام لزوم
unnecessary
بیش از حد لزوم
needlessness
عدم لزوم
supply
موجودی لزوم
inherency
لزوم ذاتی
needs
بر حسب لزوم
if necessary
در صورت لزوم
supplied
موجودی لزوم
inhesion
لزوم ذاتی
incumbency
وفیفه لزوم
inherence
لزوم ذاتی
to become a necessity
لزوم پیدا کردن
overcompensation
جبران بیش از حد لزوم
underexpose
کمتر از حد لزوم در معرض
supererogatory
زائد بیش از حد لزوم
long game
بازی با لزوم ضربههای طولانی
overstuff
بیش ازحد لزوم انباشتن
fattest
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fat
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
hypertrophy
بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
fats
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
ceremonialism
اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
fatter
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
factionalism
اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
outstay
بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
tyrannicide
اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
excess stock
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
referee in case of need
داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
dynamic
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamically
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
constitutionalism
اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
antifebrine
داروی تب بر
pulmonic
داروی شش
febrifnge
داروی تب بر
antipyretic
داروی تب بر
pyretic
داروی تب بر
liverwort
داروی جگر
eye wash
داروی چشم
pain killer
داروی درد کش
ataraxic
داروی مسکن
miticide
داروی موش کش
jalap
داروی مسهل
psoric
داروی جرب
psychoactive drug
داروی روانگردان
haematogen
داروی خون زا
galactopoietic
داروی شیرزا
galenical
داروی گیاهی
gossypium
داروی فشار
aperient
داروی ملین
anesthetic
داروی بیحسی
all heal
داروی هردرد
narcitic
داروی مخدر
allheal
داروی هر درد
nepenthe
داروی غمزدا
ataractic
داروی مسکن
nepenthes
داروی غمزدا
obstruent
داروی قابض
carminative
داروی ضد نفخ
antiparalytic
داروی ضدفلج
antimanic ru
داروی ضد شیدایی
cephalalgic
داروی سردرد
antihistamine
داروی ضد هیستامین
antidepressive
داروی ضد افسردگی
antidepressant
داروی ضد افسردگی
anticonvulsive
داروی ضد تشنج
cholagogue
داروی زرداب کش
anesthetic
داروی بیهوشی
corrobrant
داروی نیروبخش
digestant
داروی گوارنده
bute
داروی ضد درد
drugged
داروی مخدر
drugging
داروی مخدر
drugs
داروی مخدر
drug
داروی مخدر
eyewash
داروی چشم
psychedelic
داروی توهم زا
pep pills
داروی انگیزان
pep pill
داروی انگیزان
sedative
داروی مسکن
sedatives
داروی مسکن
depilatory
داروی ازاله مو
rubella
داروی محمره
anodyne
داروی دردزا
downers
داروی مسکن
tickicide
داروی کنه کش
patent medicines
داروی اسپسیالیته
patent medicines
داروی اختصاصی
stimulant drug
داروی محرک
vomitoryt
داروی قی اور
toxicant
داروی سمی
wormroot
داروی ضد کرم
patent medicine
داروی اختصاصی
patent medicine
داروی اسپسیالیته
downer
داروی مسکن
wormseed
داروی ضد کرم
anorexic
داروی اشتها کم کن
relaxant
داروی بیحالی
roborant
داروی نیروبخش
vending machines
ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
control rocket
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
vending machine
ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
permissible dosage
میزان داروی مجاز
parturifacient
داروی درد تند کن
antihistamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
sudatory
داروی عرق اور
splenetic
اسپرزی داروی اسپرز
tranquilizer
داروی تسکین دهنده
odontalgic
داروی دندان درد
downers
داروی خواب آور
anti-histamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
narcotize
داروی مسکن دادن
narcotism
اثر داروی مخدر
narcitic
داروی خواب اور
psychedelic
داروی روان گردان
vomitive
برگرداننده داروی قی اور
truth drug
داروی کشف حقیقت
downer
داروی خواب آور
anaesthetic
بی حسی داروی بیهوشی
salve
داروی تسکین دهنده
injection
داروی تزریق کردنی
dope
اگاهی داروی مخدر
patent medicine
داروی ثبت شده
ataraxic
داروی ارام کننده
detergent
داروی پاک کننده
antiphlogistic
داروی اماس نشان
detergents
داروی پاک کننده
alleviative
داروی تسکین دهنده
acopon
داروی نیرو بخش
anaesthesia
بی حسی داروی بیهوشی
restrictive
داروی پیش گیر
dopes
اگاهی داروی مخدر
aphrodisiac
داروی مقوی غرایزجنسی
anesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
aphrodisiacs
داروی مقوی غرایزجنسی
anaesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
cure-alls
داروی همه درد
elixir of life
داروی زندگی بخش
cure-all
داروی همه درد
ataractic
داروی ارام کننده
ophthalmic
داروی چشم درد
haemostatic
داروی خون بند
astringent
سفت داروی قابض
panaceas
داروی همه درد
soporific
داروی خواب اور
escharotic
داروی سوزاننده یا خشکاننده
patent medicines
داروی ثبت شده
panacea
داروی همه درد
emetics
داروی استفراغ اور
emetic
داروی استفراغ اور
expandsionism
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
intervener
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
to drug somebody
به کسی داروی مخدر دادن
toxin
ترکیب زهردار داروی سمی
tonic medicine
داروی نیرو بخش یامقوی
sternutator
داروی عطسه واشک اور
toxins
ترکیب زهردار داروی سمی
suppressant
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
sympathomimetic drug
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
hydragogue
داروی پیشاب اور یادافع اب
vulnerary
بهبود دهنده داروی زخم
styptic
داروی بند اور خون
disinfectant
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
galenical
دوای نباتی داروی جالینوسی
calefacient
داروی گرم کننده گرمی ده
arcanum
راز کیمیاگری داروی سری
mercurochrome
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
anesthetic
داروی بی هوشی بی هوش کننده
agglutinant
چسب داروی جوش دهنده
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
elaterium
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
psychoactive drug
داروی فعال کننده روان
under the counter
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
patent medicines
داروی دارای جواز وزارت بهداری
herb doctor
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
patent medicine
داروی دارای جواز وزارت بهداری
methadon
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
tetanic
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com