Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
anesthetic
داروی بیهوشی
Search result with all words
anaesthesia
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetic
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
Other Matches
exsiccative
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
antimalarial
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
anaesthetics
بیهوشی
anaesthetic
بیهوشی
syncope
بیهوشی
anaesthesia
بیهوشی
lipothymy
بیهوشی
anesthesia
بیهوشی
unconsciousness
بیهوشی
insipience
بیهوشی
epilepsy
بیهوشی
anesthetics
بیهوشی
insensibility
بیهوشی
anaesthetist
متخصص بیهوشی
stupidities
خریت بیهوشی
stupidness
بیهوشی حماقت
stupefaction
بیهوشی تخدیر
blackouts
بیهوشی موقت
blackout
بیهوشی موقت
stupidity
خریت بیهوشی
astonishment
حیرت بیهوشی
local anasthesia
بیهوشی موضعی
insensibly
از روی بیهوشی یا بی حسی
trances
از خود بیخودی بیهوشی
trance
از خود بیخودی بیهوشی
to come round
[around]
<idiom>
به هوش آمدن
[پس از غش یا بیهوشی]
to come to oneself
<idiom>
به هوش آمدن
[پس از غش یا بیهوشی]
to come to
<idiom>
به هوش آمدن
[پس از غش یا بیهوشی]
to become conscious
به هوش آمدن
[پس از غش یا بیهوشی]
to anaesthetize locally
سر کردن بیهوشی موضعی زدن
anesthetist
پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
ictus
تپش حمله ناگهانی بیهوشی
blackout
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی
[پزشکی]
hibernation
بسربردن زمستان درحال خواب یا بیهوشی
to have a blackout
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی داشتن
[پزشکی]
shallow water blackout
بیهوشی غواص که نفس رازیر اب حبس کرده
concussion
صدمه وتکان مغز که منجر به بیهوشی میشود
pyretic
داروی تب بر
febrifnge
داروی تب بر
antipyretic
داروی تب بر
antifebrine
داروی تب بر
pulmonic
داروی شش
cholagogue
داروی زرداب کش
corrobrant
داروی نیروبخش
digestant
داروی گوارنده
narcitic
داروی مخدر
nepenthe
داروی غمزدا
liverwort
داروی جگر
miticide
داروی موش کش
haematogen
داروی خون زا
eye wash
داروی چشم
jalap
داروی مسهل
galenical
داروی گیاهی
galactopoietic
داروی شیرزا
nepenthes
داروی غمزدا
obstruent
داروی قابض
pep pills
داروی انگیزان
psychedelic
داروی توهم زا
pep pill
داروی انگیزان
downer
داروی مسکن
anorexic
داروی اشتها کم کن
pain killer
داروی درد کش
psoric
داروی جرب
psychoactive drug
داروی روانگردان
downers
داروی مسکن
relaxant
داروی بیحالی
roborant
داروی نیروبخش
stimulant drug
داروی محرک
tickicide
داروی کنه کش
toxicant
داروی سمی
vomitoryt
داروی قی اور
wormroot
داروی ضد کرم
wormseed
داروی ضد کرم
cephalalgic
داروی سردرد
rubella
داروی محمره
antiparalytic
داروی ضدفلج
antimanic ru
داروی ضد شیدایی
antihistamine
داروی ضد هیستامین
antidepressive
داروی ضد افسردگی
antidepressant
داروی ضد افسردگی
anticonvulsive
داروی ضد تشنج
allheal
داروی هر درد
anesthetic
داروی بیحسی
drugging
داروی مخدر
sedative
داروی مسکن
sedatives
داروی مسکن
anodyne
داروی دردزا
all heal
داروی هردرد
patent medicine
داروی اسپسیالیته
patent medicine
داروی اختصاصی
patent medicines
داروی اسپسیالیته
patent medicines
داروی اختصاصی
eyewash
داروی چشم
carminative
داروی ضد نفخ
drug
داروی مخدر
drugged
داروی مخدر
drugs
داروی مخدر
bute
داروی ضد درد
aperient
داروی ملین
depilatory
داروی ازاله مو
gossypium
داروی فشار
ataractic
داروی مسکن
ataraxic
داروی مسکن
antihistamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
patent medicine
داروی ثبت شده
downer
داروی خواب آور
downers
داروی خواب آور
detergent
داروی پاک کننده
panacea
داروی همه درد
ophthalmic
داروی چشم درد
patent medicines
داروی ثبت شده
vomitive
برگرداننده داروی قی اور
anti-histamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
truth drug
داروی کشف حقیقت
tranquilizer
داروی تسکین دهنده
sudatory
داروی عرق اور
panaceas
داروی همه درد
psychedelic
داروی روان گردان
astringent
سفت داروی قابض
emetics
داروی استفراغ اور
cure-all
داروی همه درد
soporific
داروی خواب اور
cure-alls
داروی همه درد
overdose
داروی بیش از حد لزوم
overdoses
داروی بیش از حد لزوم
salve
داروی تسکین دهنده
antiphlogistic
داروی اماس نشان
injection
داروی تزریق کردنی
emetic
داروی استفراغ اور
elixir of life
داروی زندگی بخش
anti-histamine
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
restrictive
داروی پیش گیر
permissible dosage
میزان داروی مجاز
parturifacient
داروی درد تند کن
acopon
داروی نیرو بخش
odontalgic
داروی دندان درد
alleviative
داروی تسکین دهنده
narcotize
داروی مسکن دادن
narcotism
اثر داروی مخدر
narcitic
داروی خواب اور
haemostatic
داروی خون بند
ataractic
داروی ارام کننده
ataraxic
داروی ارام کننده
escharotic
داروی سوزاننده یا خشکاننده
dopes
اگاهی داروی مخدر
dope
اگاهی داروی مخدر
splenetic
اسپرزی داروی اسپرز
detergents
داروی پاک کننده
aphrodisiac
داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiacs
داروی مقوی غرایزجنسی
mercurochrome
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
toxin
ترکیب زهردار داروی سمی
agglutinant
چسب داروی جوش دهنده
sympathomimetic drug
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
hydragogue
داروی پیشاب اور یادافع اب
anesthetic
داروی بی هوشی بی هوش کننده
to drug somebody
به کسی داروی مخدر دادن
toxins
ترکیب زهردار داروی سمی
tonic medicine
داروی نیرو بخش یامقوی
calefacient
داروی گرم کننده گرمی ده
elaterium
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
vulnerary
بهبود دهنده داروی زخم
styptic
داروی بند اور خون
psychoactive drug
داروی فعال کننده روان
sternutator
داروی عطسه واشک اور
disinfectant
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
arcanum
راز کیمیاگری داروی سری
galenical
دوای نباتی داروی جالینوسی
suppressant
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
kaoline
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
under the counter
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
herb doctor
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
patent medicines
داروی دارای جواز وزارت بهداری
to overdose a patient
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
tetanic
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
methadon
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicine
داروی دارای جواز وزارت بهداری
fly agaric
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
totaquine
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquina
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
lupulin
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
dispensaries
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
helleborism
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
quassia
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
placebos
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
kaolin
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
placebo
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
dispensary
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
to spray a tree
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
mercurialize
جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide
علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com