Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
exsiccative
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
Search result with all words
exsiccant
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
Other Matches
escharotic
داروی سوزاننده یا خشکاننده
antimalarial
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
pyretic
داروی تب بر
pulmonic
داروی شش
antipyretic
داروی تب بر
febrifnge
داروی تب بر
antifebrine
داروی تب بر
wormroot
داروی ضد کرم
downer
داروی مسکن
bute
داروی ضد درد
patent medicines
داروی اختصاصی
carminative
داروی ضد نفخ
psychoactive drug
داروی روانگردان
patent medicines
داروی اسپسیالیته
cholagogue
داروی زرداب کش
psoric
داروی جرب
psychedelic
داروی توهم زا
pep pills
داروی انگیزان
pep pill
داروی انگیزان
cephalalgic
داروی سردرد
downers
داروی مسکن
patent medicine
داروی اسپسیالیته
patent medicine
داروی اختصاصی
ataraxic
داروی مسکن
anorexic
داروی اشتها کم کن
anticonvulsive
داروی ضد تشنج
tickicide
داروی کنه کش
relaxant
داروی بیحالی
anesthetic
داروی بیهوشی
stimulant drug
داروی محرک
roborant
داروی نیروبخش
allheal
داروی هر درد
antidepressant
داروی ضد افسردگی
antidepressive
داروی ضد افسردگی
wormseed
داروی ضد کرم
anesthetic
داروی بیحسی
ataractic
داروی مسکن
aperient
داروی ملین
vomitoryt
داروی قی اور
antiparalytic
داروی ضدفلج
antimanic ru
داروی ضد شیدایی
antihistamine
داروی ضد هیستامین
all heal
داروی هردرد
drugging
داروی مخدر
miticide
داروی موش کش
depilatory
داروی ازاله مو
drug
داروی مخدر
drugged
داروی مخدر
toxicant
داروی سمی
drugs
داروی مخدر
galactopoietic
داروی شیرزا
galenical
داروی گیاهی
gossypium
داروی فشار
jalap
داروی مسهل
liverwort
داروی جگر
haematogen
داروی خون زا
narcitic
داروی مخدر
obstruent
داروی قابض
rubella
داروی محمره
digestant
داروی گوارنده
pain killer
داروی درد کش
nepenthes
داروی غمزدا
sedative
داروی مسکن
sedatives
داروی مسکن
nepenthe
داروی غمزدا
anodyne
داروی دردزا
eyewash
داروی چشم
eye wash
داروی چشم
corrobrant
داروی نیروبخش
alleviative
داروی تسکین دهنده
parturifacient
داروی درد تند کن
odontalgic
داروی دندان درد
haemostatic
داروی خون بند
ataractic
داروی ارام کننده
narcotism
اثر داروی مخدر
narcotize
داروی مسکن دادن
antiphlogistic
داروی اماس نشان
ataraxic
داروی ارام کننده
permissible dosage
میزان داروی مجاز
elixir of life
داروی زندگی بخش
narcitic
داروی خواب اور
acopon
داروی نیرو بخش
splenetic
اسپرزی داروی اسپرز
salve
داروی تسکین دهنده
psychedelic
داروی روان گردان
downers
داروی خواب آور
patent medicine
داروی ثبت شده
downer
داروی خواب آور
patent medicines
داروی ثبت شده
antihistamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
overdoses
داروی بیش از حد لزوم
overdose
داروی بیش از حد لزوم
cure-alls
داروی همه درد
ophthalmic
داروی چشم درد
panacea
داروی همه درد
panaceas
داروی همه درد
astringent
سفت داروی قابض
injection
داروی تزریق کردنی
soporific
داروی خواب اور
emetic
داروی استفراغ اور
emetics
داروی استفراغ اور
cure-all
داروی همه درد
anti-histamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anaesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
dopes
اگاهی داروی مخدر
truth drug
داروی کشف حقیقت
tranquilizer
داروی تسکین دهنده
dope
اگاهی داروی مخدر
restrictive
داروی پیش گیر
sudatory
داروی عرق اور
aphrodisiacs
داروی مقوی غرایزجنسی
anaesthetic
بی حسی داروی بیهوشی
vomitive
برگرداننده داروی قی اور
detergent
داروی پاک کننده
aphrodisiac
داروی مقوی غرایزجنسی
anaesthesia
بی حسی داروی بیهوشی
detergents
داروی پاک کننده
sympathomimetic drug
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
hydragogue
داروی پیشاب اور یادافع اب
styptic
داروی بند اور خون
sternutator
داروی عطسه واشک اور
agglutinant
چسب داروی جوش دهنده
galenical
دوای نباتی داروی جالینوسی
mercurochrome
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
anesthetic
داروی بی هوشی بی هوش کننده
to drug somebody
به کسی داروی مخدر دادن
calefacient
داروی گرم کننده گرمی ده
arcanum
راز کیمیاگری داروی سری
toxins
ترکیب زهردار داروی سمی
toxin
ترکیب زهردار داروی سمی
vulnerary
بهبود دهنده داروی زخم
disinfectant
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
elaterium
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
suppressant
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
tonic medicine
داروی نیرو بخش یامقوی
psychoactive drug
داروی فعال کننده روان
under the counter
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
kaoline
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
tetanic
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
herb doctor
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
to overdose a patient
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
patent medicine
داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicines
داروی دارای جواز وزارت بهداری
methadon
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
fly amanita
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
totaquine
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquina
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
quassia
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
kaolin
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
lupulin
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
dispensary
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
placebo
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebos
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
helleborism
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
dispensaries
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
to spray a tree
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
mercurialize
جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide
علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent
مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticide
حشره کشی داروی حشره کش
insecticides
حشره کشی داروی حشره کش
exsiccant
خشکاننده
exsiccative
خشکاننده
parching
خشکاننده
anticoagulant
مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
mainland
خشکی
xeransis
خشکی
stiffness
خشکی
dryness
خشکی
droughts
خشکی
rigidity
خشکی
drought
خشکی
aridity
خشکی
drouth
خشکی
dry gap bridge
پل خشکی
land
خشکی
parchedness
خشکی
leanness
خشکی
land n
خشکی
terra firma
خشکی
constipation
خشکی
crispness
خشکی
barrenness
خشکی
dry land
خشکی
loosened
از خشکی در اوردن
landings
ورود به خشکی
landward
بسوی خشکی
landing
ورود به خشکی
xerophytes
خشکی پسند
zerophytes
خشکی پسند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com