Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
fictionist
داستان نویس
Search result with all words
serialist
داستان نویس سریال
skald
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
Other Matches
this story is improbable
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
addersser or or
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
tale
داستان
fables
داستان
story
داستان
marchen
داستان
novella
داستان
fable
داستان
tales
داستان
apologue
داستان
conte
داستان
anecdotage
داستان
underplot
داستان فرعی
narrative
داستان داستانسرایی
episode
داستان فرعی
novel
کتاب داستان
fictions
داستان اختراع
catastrophes
عاقبت داستان
catastrophe
عاقبت داستان
parables
داستان اخلاقی
hero
پهلوان داستان
heroes
پهلوان داستان
fairy tale
داستان جن و پری
fairy tales
داستان جن و پری
storybook
کتاب داستان
storybook
داستان نامه
fiction
داستان اختراع
parable
داستان اخلاقی
novels
کتاب داستان
narrators
گوینده داستان
whodunnits
داستان پلیسی
short stories
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
novelette
داستان کوتاه
novelettes
داستان کوتاه
episodes
داستان فرعی
epitasis
حداعلای داستان
an iliad of woes
داستان بدبختبی
an interesting story
داستان با مزه
decameron
داستان نامه
whodunits
داستان پلیسی
whodunit
داستان پلیسی
novelet
داستان کوتاه
make-up
داستان ساختگی
flashback
بازگوی داستان
flashbacks
بازگوی داستان
in a narrative style
بسبک داستان
hermitically
هلوان داستان
storyteller
داستان سرا
storytellers
داستان سرا
narrator
گوینده داستان
narration
داستان داستانسرایی
conte
داستان کوتاه
to spin yarns
داستان ساختن
narratives
داستان داستانسرایی
to invent stories
داستان ساختن
story
اشکوب داستان گفتن
donnee
موضوع داستان یا درام
fictionize
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
داستان سرایی کردن
fictionalises
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
داستان سرایی کردن
fictionalize
بصورت داستان دراوردن
fictionalises
داستان سرایی کردن
anecdotal evidence
شواهد داستان گونه
That's not so!
داستان اینطوری نیست!
story
بصورت داستان در اوردن
sob story
داستان گریه اور
sob stories
داستان گریه اور
ruise
شایعات داستان ساختگی
novelize
بشکل داستان در اوردن
story recall test
ازمون یاداوری داستان
novelistic
وابسته به داستان و رمان
fictionalised
بصورت داستان دراوردن
fictionalize
داستان سرایی کردن
fictionalized
بصورت داستان دراوردن
personage
شخصیت بازیگران داستان
science fiction
داستان تخیلی علمی
cliff hanger
مطلب یا داستان جالب
personages
شخصیت بازیگران داستان
cliff-hanger
مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers
مطلب یا داستان جالب
invention of a false story
جعل داستان دروغی
fictionize
داستان سرایی کردن
catastrophical
مربوط به عاقبت داستان
fictionalizes
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
داستان سرایی کردن
fictionalizes
داستان سرایی کردن
fictionalizing
بصورت داستان دراوردن
fictionalizing
داستان سرایی کردن
fairy tale
داستان باور نکردنی
sob story
<idiom>
داستان اشک آور
fairy tales
داستان باور نکردنی
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
romance
کتاب رمان داستان عاشقانه
iliad
داستان حماسی منسوب به هومر
to be back to square one
<idiom>
دوباره به اول داستان رسیدن
character
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
make up
ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
characters
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
pastorale
شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
yarns
الیاف داستان افسانه امیز
What's behind all this?
معنی این داستان چه است؟
heroine
زنی که قهرمان داستان باشد
romances
کتاب رمان داستان عاشقانه
heroically
زنی که قهرمان داستان باشد
tracts
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lays
تخم گذاردن داستان منظوم
lay
تخم گذاردن داستان منظوم
heroines
زنی که قهرمان داستان باشد
cartoons
تصویر مضحک داستان مصور
cartoon
تصویر مضحک داستان مصور
The scene of the nover is laid in scotland.
صحنه داستان دراسکاتلند است
cock-and-bull stories
داستان جعلی برای تعریف ازخود
The moral of the story is that …
نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
The whole story was faked up .
تمام داستان قلابی وساختگه بود
Her sad story moved us to tears.
داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
cycle
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycles
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
folktale
افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
That's another story.
این داستان
[قضیه]
دیگری است.
cock and bull story
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story
داستان جعلی برای تعریف ازخود
That story is as old as the hills.
داستان خیلی طول و دراز است.
this play does not stage well
این داستان خوب در نمایش در نمیاید
The moral point of this story is that…
مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
subplot
داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
rhapsodies
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
chirographer
خط نویس
sikt
قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
roman a clef
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
epistler
رساله نویس
epistoler
نامه نویس
emblematist
مثل نویس
foul copy
چرک نویس
endorseer
فهر نویس
endorser
پشت نویس
endorser
فهر نویس
fabler
افسانه نویس
elegist
مرثیه نویس
cryptographer
رمز نویس
copyreader
سرمقاله نویس
dialogist
مکالمه نویس
dramaturge
درام نویس
fictionist
افسانه نویس
fabulist
افسانه نویس
editorialist
سرمقاله نویس
songwriter
ترانه نویس
elegiast
مرثیه نویس
conveyancer
قباله نویس
elegiast
قصیده نویس
deponent
گواهی نویس
tabulating machine
جدول نویس
sign writer
لوحه نویس
sign writer
تابلو نویس
scrabbler
مسوده نویس
scholiast
حاشیه نویس
rough or foul copy
چرک نویس
rewriter
دوباره نویس
proverbialist
مثل نویس
proser
نثر نویس
ballpoint pens
روان نویس ها
ballpoints
روان نویس ها
songwriter
سرود نویس
write once read many
یکبار نویس
ballpens
روان نویس ها
tractarian
مقاله نویس
ball pens
روان نویس ها
the psalmist
زبور نویس
tabulator
جدول نویس
story teller
افسانه نویس
stenograph
تند نویس
prosateur
نثر نویس
prosaist
نثر نویس
magazinist
مجله نویس
magazin
مجله نویس
letter writer
کاغذ نویس
letter writer
نامه نویس
lapicide
سنگ نویس
inker
مرکب نویس
odist
قصیده نویس
idyllist
قصیده نویس
head liner
سرصفحه نویس
gnomical
کوتاه لب نویس
geneologist
شجره نویس
gazetteer
روزنامه نویس
magazinist
مقاله نویس
magniloquent
قلنبه نویس
proforma
پیش نویس
phonographer
صدا نویس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com