Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
muzzle brake
دافع دهانه
Search result with all words
muzzle bell
دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle compensator
دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
Other Matches
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
bay
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
دهانه خلیج دهانه گشاد
baying
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
دهانه خلیج دهانه گشاد
tompion
دهانه بند لوله توپ دهانه بند
expulsive
دافع
hydragogue
دافع اب
preclusive
دافع
ejaculatory
دافع
propulsive
دافع
eductor
دافع
dejectory
دافع
repeller
دافع
loathsome
دافع
repulsive
دافع
water proof
دافع اب
repellents
دافع
waterproof
دافع اب
repellent
دافع
waterproofs
دافع اب
waterproofed
دافع اب
water repellent
دافع اب
flash defilade
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
exterminator
دافع حشرات
exterminators
دافع حشرات
icteric
دافع یرقان
buffer body
بدنه دافع
bombproof
دافع بمب
forbidding
دافع ناخوانده
bechic
دافع سرفه
recoil system
سیستم دافع
self repelling
دافع همدیگر
recoil cylinder
استوانه دافع
preventively
بطور دافع
buffer
دافع اطاق خرج
expellant
خارج کننده دافع
repulsively
بطور زننده یا دافع
expellent
خارج کننده دافع
antasthmatic
دافع تنگی نفس
ischuretic
دافع حبس پول
recoil system
دستگاه دافع توپ
larvicide
دافع کرم حشره
loathful
دافع بیرغبت سازنده
acopic
دافع خستگی و کوفتگی
rejector
دافع دستگاه دفع پارازیت
sledges
کشوی عاید و دافع توپ
sledge
کشوی عاید و دافع توپ
rejecter
دافع دستگاه دفع پارازیت
fungicides
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
fungicide
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
sleigh
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
emunctory
مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
buffer chamber
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
deodorant
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
it is proof against cold
سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
anthelmintic
دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
deodorants
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
noses
دهانه
orifices
دهانه
orifice
دهانه
mouths
دهانه
nose
دهانه
estuaries
دهانه
estuary
دهانه
mouth
دهانه
inlets
دهانه
inlet
دهانه
muzzling
دهانه
muzzles
دهانه
mouthed
دهانه
mouthing
دهانه
bay
دهانه
bayed
دهانه
drift loading
دهانه
branching bay
دهانه
drowned river mouth
دهانه
embouchure
دهانه
outfall
دهانه
orifice of the stomack
دهانه
mouthless
بی دهانه
throats
دهانه
baying
دهانه
bays
دهانه
throat
دهانه
triforium
سه دهانه
firth
دهانه
jetted
دهانه
nozzles
دهانه
spanning
دهانه
opening
دهانه
spans
دهانه
waterways
دهانه
waterway
دهانه
nozzle
دهانه
spouting
دهانه
spouts
دهانه
spouted
دهانه
jets
دهانه
spout
دهانه
span
دهانه
head
دهانه
port
دهانه
jetting
دهانه
spanned
دهانه
mouthpieces
دهانه
mouthpiece
دهانه
yoke
دهانه
muzzled
دهانه
openings
دهانه
muzzle
دهانه
jet
دهانه
weedicide
علف کش داروی دافع علف هرز
insecticidal
دافع حشره مربوط به حشره کشی
oil buffer
ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
the span of a bridge
چشمه یا دهانه پل
surface water gully
دهانه گندابرو
drop manhole
دهانه ریزش
surface water gully
دهانه پاکین
carburetor jet
دهانه کاربراتور
central angle of arch
دهانه کمان
included angle of arch
دهانه کمان
clear span
دهانه ازاد
spark gap
دهانه جرقه
sluiceway
دهانه تخلیه
effective span
دهانه موثر
outfall
دهانه خروجی
clear span
دهانه موثر
joint opening
دهانه یک درز
outlets
دهانه ابگیر
ostium
مدخل دهانه
outlet
دهانه ابگیر
ostiary
دهانه رودخانه
mouth of the furnace
دهانه کوره
multi span bridge
پل چند دهانه
muzzle velocity
سرعت دهانه
apertures
دهانه یا سوراخ
interrupter gap
دهانه پلاتین
interior span
دهانه داخلی
outward opening
دهانه خارجی
intake
دهانه ابگیر
turnouts
دهانه ابگیر
turnout
دهانه ابگیر
safety gap
دهانه حفافت
river mouth
دهانه رودخانه
intakes
دهانه ابگیر
beak
دهانه لوله
beaks
دهانه لوله
goal mouth
دهانه دروازه
point bland
از دهانه لوله
tuyere
دهانه لوله
aperture
دهانه یا سوراخ
muzzled
دهانه توپ
spanned
دهانه نظری
orifice
دهانه تنگ
scupper
دهانه فاضلاب رو
scuppered
دهانه فاضلاب رو
scuppering
دهانه فاضلاب رو
scuppers
دهانه فاضلاب رو
span
دهانه نظری
inset
دهانه وصله
insets
دهانه وصله
bay
دهانه انتن
orifices
دهانه تنگ
spanning
دهانه نظری
muzzles
دهانه توپ
muzzling
دهانه لوله
muzzling
دهانه توپ
muzzled
دهانه لوله
muzzles
دهانه لوله
muzzle
دهانه توپ
muzzle
دهانه لوله
shutters
دهانه بند
shutter
دهانه بند
spans
دهانه نظری
adjacent span
دهانه متصل
cup
دهانه اتشفشان
two necked flask
بالن دو دهانه
tuyere
دهانه دم اهنگری
arch span
دهانه طاق
cupped
دهانه اتشفشان
cups
دهانه اتشفشان
crater
دهانه اتشفشانی
three necked flask
بالن سه دهانه
theoretical span
دهانه نظری
adjacent span
دهانه متصل
craters
دهانه اتشفشانی
bottleneck
دهانه بطری
baying
دهانه انتن
bottlenecks
دهانه بطری
bayed
دهانه انتن
bays
دهانه انتن
rotary spark gap
دهانه جرقه گردان
that bridge has openings
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
shear span
دهانه نیروی برشی
ostiole
سوراخ یا دهانه کوچک
single span deep beam
تیر تیغه یک دهانه
uterine neck
[Cervix uteri]
دهانه رحم
[کالبدشناسی]
sphere gap
دهانه جرقه کروی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com