English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
muzzle bell دافع دهانه شیپوری لوله توپ
Other Matches
muzzle compensator دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
applicator سر لوله شیپوری
muzzle brake دافع دهانه
muzzle دهانه لوله
muzzled دهانه لوله
muzzling دهانه لوله
tuyere دهانه لوله
beak دهانه لوله
muzzles دهانه لوله
beaks دهانه لوله
point bland از دهانه لوله
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
muzzle دهانه لوله اسلحه
point bland نزدیک به دهانه لوله
muzzling دهانه لوله اسلحه
muzzled دهانه لوله اسلحه
muzzles دهانه لوله اسلحه
gun wave موج دهانه لوله توپ
cutting nozzle دهانه لوله برش [ابزار]
gun wave موج ضربت دهانه لوله
muzzle end دهانه لوله توپ یا تفنگ
origin نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origins نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
muzzle wave موج ضربتی دهانه لوله توپ
barrel offtake regulator دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
buffer chamber جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
chokes از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
point of fall نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
cuckoopint گل شیپوری
buccinal شیپوری
wake robin گل شیپوری
t. flower گل شیپوری
bell-roof بام شیپوری
trumpet junction چهارراه شیپوری
hornier شیپوری شهوتی
buccinator ماهیچه شیپوری
trumpet interchange چهارراه شیپوری
buccinal muscle ماهیچه شیپوری
horny شیپوری شهوتی
horniest شیپوری شهوتی
philodendron گل شیپوری پیچی امریکا
muzzle bell شعله پوش شیپوری
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
loathsome دافع
repellent دافع
repellents دافع
dejectory دافع
preclusive دافع
propulsive دافع
repulsive دافع
repeller دافع
expulsive دافع
water proof دافع اب
water repellent دافع اب
ejaculatory دافع
waterproofs دافع اب
eductor دافع
waterproofed دافع اب
waterproof دافع اب
hydragogue دافع اب
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
bechic دافع سرفه
bombproof دافع بمب
preventively بطور دافع
recoil system سیستم دافع
self repelling دافع همدیگر
buffer body بدنه دافع
recoil cylinder استوانه دافع
forbidding دافع ناخوانده
exterminator دافع حشرات
exterminators دافع حشرات
icteric دافع یرقان
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
expellant خارج کننده دافع
larvicide دافع کرم حشره
repulsively بطور زننده یا دافع
antasthmatic دافع تنگی نفس
expellent خارج کننده دافع
loathful دافع بیرغبت سازنده
acopic دافع خستگی و کوفتگی
buffer دافع اطاق خرج
recoil system دستگاه دافع توپ
ischuretic دافع حبس پول
rejecter دافع دستگاه دفع پارازیت
fungicides ماده دافع یا نابودکننده قارچ
fungicide ماده دافع یا نابودکننده قارچ
sledge کشوی عاید و دافع توپ
sledges کشوی عاید و دافع توپ
rejector دافع دستگاه دفع پارازیت
sockets بست لوله دوراهی لوله
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
sleighs درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleigh درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
emunctory مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
deodorants برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
it is proof against cold سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
anthelmintic دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
deodorant برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
muzzle دهانه
inlet دهانه
muzzles دهانه
muzzled دهانه
muzzling دهانه
inlets دهانه
nose دهانه
orifices دهانه
nozzle دهانه
mouths دهانه
nozzles دهانه
mouthed دهانه
mouthpiece دهانه
triforium سه دهانه
estuaries دهانه
estuary دهانه
mouthing دهانه
orifice دهانه
mouth دهانه
mouthpieces دهانه
mouthless بی دهانه
spouting دهانه
firth دهانه
embouchure دهانه
spouts دهانه
span دهانه
drift loading دهانه
waterway دهانه
waterways دهانه
openings دهانه
spouted دهانه
spout دهانه
jet دهانه
jets دهانه
jetted دهانه
jetting دهانه
orifice of the stomack دهانه
port دهانه
outfall دهانه
yoke دهانه
baying دهانه
throat دهانه
spans دهانه
bays دهانه
spanning دهانه
head دهانه
bayed دهانه
bay دهانه
noses دهانه
opening دهانه
drowned river mouth دهانه
branching bay دهانه
spanned دهانه
throats دهانه
weedicide علف کش داروی دافع علف هرز
insecticidal دافع حشره مربوط به حشره کشی
oil buffer ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
shutters دهانه بند
spans دهانه نظری
muzzled دهانه توپ
shutter دهانه بند
tuyere دهانه دم اهنگری
spanning دهانه نظری
span دهانه نظری
two necked flask بالن دو دهانه
muzzle دهانه توپ
spanned دهانه نظری
interrupter gap دهانه پلاتین
multi span bridge پل چند دهانه
clear span دهانه موثر
clear span دهانه ازاد
included angle of arch دهانه کمان
carburetor jet دهانه کاربراتور
river mouth دهانه رودخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com