English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
English Persian
inspection gallery دالان بازدید
Search result with all words
inspection gallery دالان بازرسی گالری بازدید
Other Matches
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
inspection arms سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
visiting correspondent نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
ailure دالان
alura دالان
passage دالان
galleries دالان
gallery دالان
corridors دالان
passages دالان
lobbied دالان
corridor دالان
lobbies دالان
lobby دالان
arcade دالان
alure دالان
tunneling دالان زیرزمینی
gulleys دالان زمینی
gullies دالان زمینی
gully دالان زمینی
corridor دالان هوایی
porches دالان ایوان
tunnels دالان زیرزمینی
tunnelled دالان زیرزمینی
porch دالان ایوان
tunnel دالان زیرزمینی
tunneled دالان زیرزمینی
access gallery دالان دستیابی
grouting gallery دالان تزریق
terrain corridor دالان زمینی
entrance gallery دالان دستیابی
drainage gallery دالان زهکش
dwarf gallery دالان کوتاه
air corridor دالان هوایی
lobby راهرو دالان
lobbies راهرو دالان
lobbied راهرو دالان
corridors دالان هوایی
stream corridor دالان رود
chutes دالان پایان دوصحرانوردی
terrain corridor دالان تاکتیکی زمین
chute دالان پایان دوصحرانوردی
chancel-aisle دالان پشت محراب
halls اتاق بزرگ دالان
hall اتاق بزرگ دالان
climb corridor دالان صعود هواپیما
aircraft climb corridor دالان صعود هواپیما
vestibule دالان سرپوشیده هشتی
vestibules دالان سرپوشیده هشتی
climb corridor دالان بالا کشیدن
arch-rib [قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
examining بازدید
visits بازدید
inspection بازدید
visited بازدید
visit بازدید
reviewal بازدید
examines بازدید
examined بازدید
review بازدید
reviewing بازدید
revisions بازدید
reviewed بازدید
controls بازدید
controlling بازدید
surveying بازدید
control بازدید
revision بازدید
examine بازدید
reviews بازدید
location survey بازدید در محل
inspection بازدید معاینه
inspection shaft میله بازدید
inspection well چاه بازدید
visits بازدید دیدار
visited بازدید دیدار
man hole چاهک بازدید
home visit بازدید خانواده
reconnoiter بازدید کردن
see over بازدید کردن
certificate of survey گواهی بازدید
boarding visit بازدید پس دادن
boarding call دعوت به بازدید
destination inspection بازدید در مقصد
to return a visit بازدید کردن
barrier inspection بازدید ازموانع
personnel monitoring بازدید پرسنلی
boarding call بازدید رسمی
visit بازدید دیدار
revisiting بازدید کردن
revisits بازدید کردن
examine بازدید کردن
surveyed بازدید کردن
reconnoitring بازدید کردن
reconnoitres بازدید کردن
reconnoitred بازدید کردن
reconnoitre بازدید کردن
reconnoiters بازدید کردن
reconnoitering بازدید کردن
reconnoitered بازدید کردن
examining بازدید کردن
survey بازدید کردن
examines بازدید کردن
examined بازدید کردن
revisited بازدید کردن
revisit بازدید کردن
spot checks بازدید در محل
surveys بازدید کردن
visitor بازدید کننده
visitors بازدید کننده
spot check بازدید در محل
survey بررسی کردن بازدید
surveys بررسی کردن بازدید
man hole دهانه بازدید ادم رو
official visit بازدید رسمی فرمانده
surveyed بررسی کردن بازدید
review بازدید انتقاد کردن
to revisit the situation وضعیتی را بازدید کردن
reviewed بازدید انتقاد کردن
visit of courtesy بازدید رسمی نظامی
visitors from abroad بازدید کنندگان خارجی
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
to rehash something وضعیتی را بازدید کردن
to revisit an issue مسئله ای را بازدید کردن
annual general inspection بازدید عمومی سالیانه
reviews بازدید انتقاد کردن
afterflight inspection بازدید بعد از پرواز
before flight inspection بازدید قبل از پرواز
perambulation دور زنی بازدید
check out equipment وسایل بازدید محل
monitors بازدید کار دستگاه
reviewing بازدید انتقاد کردن
monitored بازدید کار دستگاه
monitor بازدید کار دستگاه
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
barrier inspection بازدید کنار جاده
visit and search بازدید و تجسس کردن ناو
step in بازدید مختصر وکوتاهی کردن
refers مراجعه کردن بازدید مجدد
man hole دریچه بازدید سوراخ ادم رو
refer مراجعه کردن بازدید مجدد
gam گرد امدن بازدید کردن
referred مراجعه کردن بازدید مجدد
to revisit something بازدید کردن چیزی [مجازی]
to revisit a subject of research سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
check off list برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
to revisit a criminal case [judicial proceedings] یک پرونده جنایی [رسیدگی قضائی] را بازدید کردن
muster roll دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
showdowns چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
saint نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
saints نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
rig the ship فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
overhauling سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauls سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
review بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews بازدید رسمی یاسان رسمی
checked بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checks بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
inspection بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com