Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
inspection gallery
دالان بازرسی گالری بازدید
Other Matches
inspection gallery
دالان بازدید
inspection
بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
physical inspection
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
inspection arms
سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
gallery
گالری
galleries
گالری
foundation gallery
گالری پی
drainage gallery
گالری زهکش
glyptotheca
گالری تندیس
visiting correspondent
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
loggia
گالری سقف دار
rogues gallery
گالری تصاویر جنایتکاران ومجرمین
cantoria
[واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
coretti
[گالری شبیه جعبه نمایش در کلیساهای سبک باروک]
inspector general
بازرسی بازرسی کل ارتش
ailure
دالان
alure
دالان
corridor
دالان
corridors
دالان
alura
دالان
galleries
دالان
arcade
دالان
lobby
دالان
lobbies
دالان
lobbied
دالان
gallery
دالان
passages
دالان
passage
دالان
gulleys
دالان زمینی
gully
دالان زمینی
tunnels
دالان زیرزمینی
tunnel
دالان زیرزمینی
gullies
دالان زمینی
tunneling
دالان زیرزمینی
tunnelled
دالان زیرزمینی
access gallery
دالان دستیابی
stream corridor
دالان رود
terrain corridor
دالان زمینی
drainage gallery
دالان زهکش
entrance gallery
دالان دستیابی
grouting gallery
دالان تزریق
porches
دالان ایوان
porch
دالان ایوان
corridors
دالان هوایی
corridor
دالان هوایی
dwarf gallery
دالان کوتاه
air corridor
دالان هوایی
lobbied
راهرو دالان
lobby
راهرو دالان
tunneled
دالان زیرزمینی
lobbies
راهرو دالان
halls
اتاق بزرگ دالان
chancel-aisle
دالان پشت محراب
hall
اتاق بزرگ دالان
climb corridor
دالان بالا کشیدن
vestibule
دالان سرپوشیده هشتی
climb corridor
دالان صعود هواپیما
terrain corridor
دالان تاکتیکی زمین
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
vestibules
دالان سرپوشیده هشتی
chutes
دالان پایان دوصحرانوردی
chute
دالان پایان دوصحرانوردی
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
arch-rib
[قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
examining
بازدید
examine
بازدید
revisions
بازدید
examined
بازدید
control
بازدید
reviewing
بازدید
revision
بازدید
controlling
بازدید
controls
بازدید
reviewal
بازدید
examines
بازدید
reviewed
بازدید
visit
بازدید
visits
بازدید
inspection
بازدید
surveying
بازدید
reviews
بازدید
visited
بازدید
review
بازدید
visits
بازدید دیدار
examined
بازدید کردن
see over
بازدید کردن
inspection
بازدید معاینه
examine
بازدید کردن
survey
بازدید کردن
barrier inspection
بازدید ازموانع
examining
بازدید کردن
reconnoitered
بازدید کردن
surveys
بازدید کردن
to return a visit
بازدید کردن
visitor
بازدید کننده
surveyed
بازدید کردن
reconnoitring
بازدید کردن
reconnoitres
بازدید کردن
visitors
بازدید کننده
visit
بازدید دیدار
reconnoitred
بازدید کردن
reconnoitre
بازدید کردن
visited
بازدید دیدار
reconnoitering
بازدید کردن
reconnoiters
بازدید کردن
reconnoiter
بازدید کردن
boarding call
بازدید رسمی
boarding visit
بازدید پس دادن
examines
بازدید کردن
spot checks
بازدید در محل
destination inspection
بازدید در مقصد
spot check
بازدید در محل
certificate of survey
گواهی بازدید
location survey
بازدید در محل
personnel monitoring
بازدید پرسنلی
inspection well
چاه بازدید
inspection shaft
میله بازدید
boarding call
دعوت به بازدید
revisits
بازدید کردن
home visit
بازدید خانواده
revisiting
بازدید کردن
revisited
بازدید کردن
man hole
چاهک بازدید
revisit
بازدید کردن
to revisit an issue
مسئله ای را بازدید کردن
man hole
دهانه بازدید ادم رو
surveyed
بررسی کردن بازدید
reviewing
بازدید انتقاد کردن
surveys
بررسی کردن بازدید
reviewed
بازدید انتقاد کردن
review
بازدید انتقاد کردن
check out equipment
وسایل بازدید محل
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
survey
بررسی کردن بازدید
visitors from abroad
بازدید کنندگان خارجی
visit of courtesy
بازدید رسمی نظامی
perambulation
دور زنی بازدید
to revisit the situation
وضعیتی را بازدید کردن
monitor
بازدید کار دستگاه
afterflight inspection
بازدید بعد از پرواز
barrier inspection
بازدید کنار جاده
monitored
بازدید کار دستگاه
reconnaissance
بازدید مقدماتی اکتشاف
annual general inspection
بازدید عمومی سالیانه
official visit
بازدید رسمی فرمانده
monitors
بازدید کار دستگاه
before flight inspection
بازدید قبل از پرواز
to rehash something
وضعیتی را بازدید کردن
reviews
بازدید انتقاد کردن
man hole
دریچه بازدید سوراخ ادم رو
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
to revisit something
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
refer
مراجعه کردن بازدید مجدد
referred
مراجعه کردن بازدید مجدد
gam
گرد امدن بازدید کردن
step in
بازدید مختصر وکوتاهی کردن
refers
مراجعه کردن بازدید مجدد
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
to revisit a subject of research
سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
muster roll
دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
showdowns
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
audits
بازرسی
controllership
بازرسی
cross examination
بازرسی
visitations
بازرسی
survey
بازرسی
inspected
بازرسی
inspects
بازرسی
examen
بازرسی
visitation
بازرسی
inspectorship
بازرسی
inspect
بازرسی
inspecting
بازرسی
surveyed
بازرسی
check
بازرسی شد
inquiries
بازرسی
inquiry
بازرسی
examine
بازرسی
examined
بازرسی
examines
بازرسی
checked
بازرسی شد
auditing
بازرسی
checks
بازرسی شد
perambulation
بازرسی
audit
بازرسی
audited
بازرسی
control
بازرسی
controlling
بازرسی
controls
بازرسی
examining
بازرسی
surveys
بازرسی
examination
بازرسی
examinations
بازرسی
visit
بازرسی
visited
بازرسی
inspection
بازرسی
visits
بازرسی
saint
نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com