English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (5 milliseconds)
English Persian
relative density دانسیته نسبی
Other Matches
density دانسیته
densities دانسیته
energy density دانسیته انرژی
gas density دانسیته گاز
densitometer وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
hysteresis تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
supercharger شارژری که توسط میل لنگ وچرخدنده افزاینده و یاتوربینی که در مجرای اگزوزقرارگرفته میچرخد و دانسیته هوا را افزایش میدهد
chapman region منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
relative plot موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
comparatives نسبی
proportional نسبی
consanguineous نسبی
relative code کد نسبی
relative humidity نم نسبی
comparative نسبی
respective نسبی
relative نسبی
proportional limit حد نسبی
self relative نسبی
relative harmonic content مانده نسبی
relative address نشانی نسبی
relative humidity رطوبت نسبی
relationship by bood قرابت نسبی
relative density چگالی نسبی
relative importance اهمیت نسبی
relative income درامد نسبی
relative frequency بسامد نسبی
self relative address نشانی نسبی
relative bearing گرای نسبی
relative address آدرس نسبی
relative dispersion پراکندگی نسبی
relative bearing جهت نسبی
relative compaction تراکم نسبی
relative error خطای نسبی
relative jurisdiction صلاحیت نسبی
relative solubility انحلالپذیری نسبی
relative solvation حلالپوشی نسبی
relative term لفظ نسبی
relative value مقدار نسبی
relative velocity سرعت نسبی
relative viscosity گرانروی نسبی
relative wind باد نسبی
relativeness نسبی بودن
relativism نسبی نگری
sanguinity قرابت نسبی
sib منسوب نسبی
stranger in blood غیر نسبی
whole blood قرابت نسبی
proportional representation انتخابات نسبی
relative precision دقت نسبی
relative location ترتیب نسبی
relative majority اکثریت نسبی
relative maximum ماکزیمم نسبی
relative maximum حداکثر نسبی
relative minimum می نیمم نسبی
relative minimum حداقل نسبی
relative prices قیمتهای نسبی
relative motion حرکت نسبی
relative movement حرکت نسبی
relative nullity بطلان نسبی
relative permeability نفوذپذیری نسبی
relative permitivity گذردهی نسبی
proportional tax مالیات نسبی
comparative cover پوشش نسبی
ipsative scale مقیاس نسبی
specific gravities چگالی نسبی
fractional error خطای نسبی
specific gravity چگالی نسبی
emissivity تابش نسبی
distortion factor مانده نسبی
blood relationship خویشاوندی نسبی
blood relationship قرابت نسبی
relationship by blood قرابت نسبی
consanguinity قرابت نسبی
comparative advantage مزیت نسبی
comparative costs هزینههای نسبی
relationship by blood خویشاوندی نسبی
ipsative score نمره نسبی
comparative advantage برتری نسبی
genealogical نسبی شجرهای
proportional liability partnership شرکت نسبی
persons related to another by parentage اقارب نسبی
persons related to another by descent اقارب نسبی
relative خودی نسبی
relativity فرضیه نسبی
sound level شدت نسبی صوت
relativity of knowledge نسبی بودن دانش
relativize بصورت نسبی در اوردن
a matter of relative importance موضوعی با اهمیت نسبی
strain تغییر شکل نسبی
strains تغییر شکل نسبی
relative value of pieces ارزش نسبی سوارها
strains افزایش طول نسبی
relative supersaturation ابر سیری نسبی
true air speed سرعت نسبی هواپیما
relative refractory period دوره بی پاسخی نسبی
strain افزایش طول نسبی
purchasing power parity نرخ نسبی مبادله
employment rate میزان نسبی اشتغال
relative coding برنامه نویس نسبی
relative deformation تغییر شکل نسبی
relative bearing سمت نسبی ناو
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
relative dielectric constant ثابت دی الکتریک نسبی
cultural relativism نسبی نگری فرهنگی
relative coding برنامه نویسی نسبی
relative addressing نشان دهی نسبی
relative addressing نشانی دهی نسبی
of relative importance دارای اهمیت نسبی
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
relativity فلسفه نسبیه نسبی بودن
lateral strain تغییر شکل نسبی جانبی
comparative ve اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
recession کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
strain at failure افزایش طول نسبی درگسیختگی
simple strain تغییر طول نسبی ساده
recessions کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
increase of strain افزایش تغییر طول نسبی
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
bel واحد شدت نسبی توان
california bearing ratio توان باربری نسبی کالیفرنیا
strain energy انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
cold straining تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain curve منحنی تنش به افزایش طول نسبی
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
difference chart جدول تعیین سمت و برد نسبی
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable proportional module نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
ram افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
sailwing هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
conservation [darn] مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
voluntary manslaughter قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com