English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English Persian
graduate student دانشجوی بعد از لیسانس
Search result with all words
undergraduate دانشجوی دوره لیسانس
undergraduates دانشجوی دوره لیسانس
Other Matches
bachelors لیسانسیه لیسانس
postgraduates بعد از لیسانس
postgraduate بعد از لیسانس
bachelor لیسانسیه لیسانس
Bachelor of Arts لیسانس هنر
Bachelor of Science لیسانس علوم
bachelor's degree مدرک لیسانس
ms. فوق لیسانس علوم
mss فوق لیسانس علوم
graduate education اموزش بعد از لیسانس
quadrivium سال چهارم دوره لیسانس
gre امتحان ورودی بعد از لیسانس
B.A مخفف لیسانس علوم انسانی
postgraduates وابسته به تحصیلات فوق لیسانس
postgraduate وابسته به تحصیلات فوق لیسانس
M.A.s مخفف فوق لیسانس هنر
M.A مخفف فوق لیسانس هنر
B.A.s مخفف لیسانس علوم انسانی
medico دانشجوی طب
kiwi دانشجوی هوانوردی
kiwis دانشجوی هوانوردی
flying cadet دانشجوی هوایی
cadets دانشجوی نظامی
cadet دانشجوی نظامی
academical دانشجوی دانشگاه
agriculturist دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturalist دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
hebraist دانشجوی زبان عبری
junior دانشجوی سال سوم
cadets دانشجوی دانشکده افسری
sophomore دانشجوی سال دوم
juniors دانشجوی سال سوم
sophomores دانشجوی سال دوم
freshman دانشجوی سال اول
freshmen دانشجوی سال اول
cadet دانشجوی دانشکده افسری
freshmen دانشجوی سال اول دانشکده
students دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
freshman دانشجوی سال اول دانشکده
student دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
midshipman دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
middy دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
juniors دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
junior دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
plebe دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeians دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeian دانشجوی سال اول نیروی دریایی
gymnasiast دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
academist عضو فرهنگستان فارغ التحصیل یا دانشجوی اکادمی
student teacher شاگرو دانشسرای عالی دانشجوی تعلیم وتربیت
rushee دانشجوی داوطلب شرکت درشبانه روزی پسرانه ودخترانه
freshers نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
fresher نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
pleb خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
salutatorian دانشجوی ایراد کننده نطق افتتاحیه جشن فارغ التحصیلی
humanist دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
valedictorians دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorian دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com