Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
metaphysician
دانشمند علوم ماوراء طبیعی
Other Matches
metaphysics
مبحث علوم ماوراء طبیعی
metaphysical
وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
theolog
دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
supernatural
ماوراء طبیعی
life science
علوم طبیعی
life sciences
علوم طبیعی
physical sciences
علوم طبیعی
physical science
علوم طبیعی
natural sciences
علوم طبیعی
naturalistic
وابسته به تاریخ علوم طبیعی
submarine boat
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
information science
علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
physiographic
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
naturalism
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
oracle
دانشمند
learnted
دانشمند
litterateur
دانشمند
scientists
دانشمند
scientist
دانشمند
learned
دانشمند
pundit
دانشمند
pundits
دانشمند
oracles
دانشمند
sapient
دانشمند
savant
دانشمند
scholarly
دانشمند
mage
دانشمند
sciential
دانشمند
pandit
دانشمند هندی
pellucid
حائل ماوراء
ultrasonics
ماوراء صوت
ultrafiche
ماوراء فیش
numinous
ماوراء الطبیعه
transmountain
ماوراء کوهستانی
transmontane
ماوراء کوهستانی
walking library
شخص دانشمند
ultraviolet
ماوراء بنفش
overseas
ماوراء بحار
transcutaneous
ماوراء پوستی
transcutaneal
ماوراء پوستی
pandits
دانشمند هندی
supersonic
ماوراء صوت
aerospace
فضای ماوراء جو
ultrasonic
ماوراء صوت
erudite
عالم دانشمند
literator
دانشمند نما
hypersonic
ماوراء الصوت
supersensible
ماوراء محسوسات
morphologist
دانشمند مورفولوژی
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
ultraviolet light
نور ماوراء بنفش
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
martyrologist
دانشمند تذکره شهدا
violet ray
اشعهء ماوراء بنفش
a highly esteemed scientist
یک دانشمند بسیار محترم
prosodist
دانشمند عروض وبدیع
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
polymath
دانشمند همه چیزدان
meta metalanguage
ماوراء فوق زبان
polyhistor
دانشمند بزرگ پایه
volcanologist
دانشمند اتشفشان شناس
beyond
انطرف ماوراء دورتر
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
That is what I call a scientist . There is a scientist for you .
به این می گویند دانشمند
supersensible
ماوراء عالم حواس
transcendentalism
فلسفه ماوراء الطبیعه
supernaturalism
فلسفه ماوراء طبیعه
stratigrapher
دانشمند چینه شناس
transduction
عبور از ماوراء چیزی
transfinite
ماوراء اعداد محدود
polymaths
دانشمند همه چیزدان
selenologist
دانشمند ماه شناس
semiopaque
کمی حاجب ماوراء
latinist
دانشمند در زبان وفرهنگ لاتین
germanist
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
metaphisical
مربوط به علم ماوراء طبیعت
ultrashort drilling
مته کاری ماوراء صوت
He is the greatest scientist on earth.
بزرگترین دانشمند روی زمین است
usli
مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
cosmologist
دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
ultra large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
theologue
متخصص الهیات دانشمند علم دین
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
transmarine
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress .
ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
slsi
Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
mathesis
علوم
science
علوم
sciences
علوم
biological sciences
علوم زیستی
boffins
ویژهگر علوم
liberal arts
علوم انسانی
boffin
ویژهگر علوم
political science
علوم سیاسی
liberal arts
علوم سبعه
litterae humaniores
علوم انسانی
rudiment
علوم مقدماتی
Bachelor of Science
لیسانس علوم
quadrivium
علوم چهارگانه
occult sciences
علوم غیبی
normative sciences
علوم هنجاری
civics
علوم مدنی
social science
علوم اجتماعی
social sciences
علوم اجتماعی
computer science
علوم کامپیوتر
behavioral sciences
علوم رفتاری
basic sciences
علوم پایه
astronautics
علوم فضانوردی
exact sciences
علوم دقیقه
life sciences
علوم زیستی
the province of science
رشته علوم
the learned professions
علوم سه گانه
the four faculties
علوم چهارگانه
idiographic sciences
علوم فردنگر
life science
علوم زیستی
RAM
[random access memory]
رم
[علوم کامپیوتر]
mathematics
علوم ریاضی
Random-access memory
رم
[علوم کامپیوتر]
mathematics
علوم دقیقه
notionalist
متخصص علوم نظری
seminaries
مدرسه علوم دینی
humanism
علوم انسانی انسانگرایی
theoretics
تحقیقات نظری در علوم
political scientists
ویژه گر علوم سیاسی
theologue
طلبه علوم دینی
encyclopaedism
علوم واطلاعات جامع
ms.
فوق لیسانس علوم
mss
فوق لیسانس علوم
theological school
مدرسه علوم دینی
political scientist
ویژه گر علوم سیاسی
seminary
مدرسه علوم دینی
nomothetic sciences
علوم قانون نگر
trivium
علوم ازاد سه گانه
Random-access memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
theorist
متخصص علوم نظری نگرشگر
theorists
متخصص علوم نظری نگرشگر
addressable storage
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
arabist
عالم بزبان و علوم عربی
addressed memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
polytechnical
وابسته به علوم عملی مختلف
primary memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
polymaths
جامع علوم معقول ومنقول
main memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
main store
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
computer memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
AA
فوق دیپلم در علوم انسانی
B.A
مخفف لیسانس علوم انسانی
B.A.s
مخفف لیسانس علوم انسانی
memory management
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
polymath
جامع علوم معقول ومنقول
Random-access memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
polytechnics
وابسته به علوم عملی مختلف
polytechnic
وابسته به علوم عملی مختلف
occultist
جستجو کننده علوم پوشیده
geoscience
علوم مربوط به زمین شناسی
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
eprom
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
rocketeer
هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
major seminary
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
prescientific
مربوط بدوره قبل از علوم جدید
to browse
ویرایش کامل کردن
[علوم کامپیوتر]
PhDs
درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
Random-access memory
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
addressable storage
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
PhD
درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
to browse
بررسی عمومی کردن
[علوم کامپیوتر]
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
parathyroid
غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
cabbalah
علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabala
علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabbala
علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
comma-separated values
[CSV]
اعداد بوسیله ویرگول از هم جدا شده
[علوم کامپیوتر]
ldl
یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
classicists
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
mythologist or ger
دانشمند در تاریخ اساطیر اساطیر دان
spss
Social the for StatisticalPackage Sciences بسته اماری برای علوم اجتماعی
systematic theology
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
aerodynamics
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
physical
طبیعی
natural right
حق طبیعی
silvan
طبیعی
innate
طبیعی
homebred
طبیعی
natural
طبیعی
indigenous
طبیعی
normal
طبیعی
naturals
طبیعی
home born
طبیعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com