Total search result: 145 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
academies |
دانشگاه اموزشگاه |
|
|
Search result with all words |
|
school doctor |
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه |
Other Matches |
|
Master of Arts |
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند |
Masters of Arts |
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند |
almamater |
اموزشگاه |
school |
اموزشگاه |
education center |
اموزشگاه |
schools |
اموزشگاه |
technical school |
اموزشگاه فنی |
preparatory schools |
اموزشگاه امادگی |
preparatory school |
اموزشگاه امادگی |
private schools |
اموزشگاه خصوصی |
interscholastic competition |
مسابقه اموزشگاه ها |
night schools |
اموزشگاه شبانه |
training school |
اموزشگاه حرفهای |
vocational school |
اموزشگاه حرفهای |
foundation school |
اموزشگاه موقوف |
special school |
اموزشگاه استثنایی |
dominie |
رئیس اموزشگاه |
dogo |
اموزشگاه جودو |
hedge school |
اموزشگاه پست |
nongraded school |
اموزشگاه بی دانشپایه |
parochial school |
اموزشگاه کلیسایی |
principal of a school |
مدیر اموزشگاه |
head master |
مدیر اموزشگاه |
school report |
گزارش اموزشگاه |
private school |
اموزشگاه خصوصی |
comprehensive schools |
اموزشگاه جامع |
comprehensive school |
اموزشگاه جامع |
truants |
از اموزشگاه گریززدن |
night school |
اموزشگاه شبانه |
schoolmistress |
مدیره اموزشگاه |
schoolmistresses |
مدیره اموزشگاه |
truant |
از اموزشگاه گریززدن |
school fee |
ماهیانه یا شهریه اموزشگاه |
school pence |
پول هفتگی اموزشگاه |
school slang |
اصطلاح ویژه اموزشگاه |
schoolhouses |
ساختمان یاعمارت اموزشگاه |
lockup |
تعطیل کردن اموزشگاه |
school |
پیروان یک مکتب اموزشگاه |
schools |
پیروان یک مکتب اموزشگاه |
conservatoire |
اموزشگاه هنرهای زیبا |
lockups |
تعطیل کردن اموزشگاه |
schoolhouse |
ساختمان یاعمارت اموزشگاه |
boarding schools |
اموزشگاه شبانه روزی |
manege |
اموزشگاه اسب سواری |
boarding school |
اموزشگاه شبانه روزی |
industrial school |
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی |
interscholastic |
واقع شونده درمیان اموزشگاه ها |
to play the truant |
از رفتن به اموزشگاه طفره زدن |
ragged school |
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا |
full timer |
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما |
prefectoral |
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران |
brown major |
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است |
mixed school |
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند |
universities |
دانشگاه |
Univ |
دانشگاه |
academy |
دانشگاه |
university |
دانشگاه |
college |
دانشگاه |
colleges |
دانشگاه |
college of [music, technology,...] |
دانشگاه فناوری |
academy |
دانشگاه هنر |
polytechnic |
دانشگاه فناوری |
the institution of a universit |
تاسیس دانشگاه |
staff college |
دانشگاه جنگ |
state university |
دانشگاه ایالتی |
state university |
دانشگاه دولتی |
technical university |
دانشگاه فنی |
senior technical college |
دانشگاه فناوری |
University of Applied Sciences [UAS] |
دانشگاه فناوری |
Chancellors |
رئیس دانشگاه |
presidents |
رئیس دانشگاه |
academical |
دانشجوی دانشگاه |
president |
رئیس دانشگاه |
Chancellor |
رئیس دانشگاه |
semesters |
دوره 61 هفتهای دانشگاه |
proctor |
مدیر اجرایی دانشگاه |
war college |
دانشگاه عالی جنگ |
chairs |
کرسی استادی در دانشگاه |
vice-chancellors |
معاون رئیس دانشگاه |
vice-chancellor |
معاون رئیس دانشگاه |
rector |
رئیس دانشگاه رهبر |
rectors |
رئیس دانشگاه رهبر |
semester |
دوره 61 هفتهای دانشگاه |
vice chancellor |
معاون رئیس دانشگاه |
chairing |
کرسی استادی در دانشگاه |
extramural |
مربوط به خارج از دانشگاه |
chaired |
کرسی استادی در دانشگاه |
matriculant |
قبول شده در دانشگاه |
oxonian |
وابسته به دانشگاه اکسفورد |
chair |
کرسی استادی در دانشگاه |
matriculating |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
donnish |
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه |
matriculates |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
in the schools |
مشغول دادن امتحانات دانشگاه |
As a university professor , his performance stank. |
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه ! |
alma mater |
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه |
He is majoring in mathematic at the university. |
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند |
He was not admitted to the university. |
اورا به دانشگاه راه ندادند |
mattriculation |
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه |
matriculated |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
academic costume |
لباس رسمی استادی دانشگاه |
matriculate |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
matriculation |
امتحان ورودی دانشگاه کنکور |
faculty |
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد |
faculties |
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد |
send down |
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن |
matriculation |
دخول یا نام نویسی در دانشگاه |
spring practice |
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه |
academicals |
لباس رسمی استادی دانشگاه |
prep schools |
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه |
sixth form |
دورهی آماده سازی برای دانشگاه |
sixth forms |
دورهی آماده سازی برای دانشگاه |
prep school |
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه |
berkeley unix |
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا |
chancellery |
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه |
school and college ability test |
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه |
chancellory |
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه |
underclassman |
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه |
command and general staff college |
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ |
varsity |
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی |
ox man |
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است |
general staff college |
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ |
upper classes |
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه |
academia |
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه |
matriculated |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
advisee |
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد |
poll degree |
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد |
he went out in the poll |
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت |
matriculate |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
matriculates |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
upper class |
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه |
matriculating |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
jayvee |
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه |
great go |
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه |
matricular |
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه |
O level |
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی |
O levels |
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی |
upperclassman |
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند |
university extension |
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند |
bachelor |
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود |
bachelors |
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود |
brown minor |
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است |
campus environment |
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان |