Dictiornary-Farsi | دانش مقدماتی یا نخستین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
rudimentary knowledge	دانش مقدماتی یا نخستین


Other Matches

primary	مقدماتی نخستین
straight "A " student	دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
at first a	در نخستین دید در وهله نخستین
prolegomenon	مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
preparatory	مقدماتی
tentative	مقدماتی
elemental	مقدماتی
preparative	مقدماتی
introductory	مقدماتی
preliminaries	مقدماتی
preliminary	مقدماتی
introductive	مقدماتی
prolusory	مقدماتی
rudimental	مقدماتی
prolegomenary	مقدماتی
proforma	مقدماتی
prolegomenous	مقدماتی
precursive	مقدماتی
prelusive	مقدماتی
prodromal	مقدماتی
first	مقدماتی
elementary	مقدماتی
elementarily	مقدماتی
preludial	مقدماتی
preselection	انتخاب مقدماتی
preliminary	امتحان مقدماتی
preliminary works	کارهای مقدماتی
elementary	مقدماتی پایهای
introduction to physics	فیزیک مقدماتی
primary	ابتدایی مقدماتی
prime color	رنگ مقدماتی
proforma invoice	سیاهه مقدماتی
pilot injection	تزریق مقدماتی
primary	مقدماتی اصلی
prep	مدرسه مقدماتی
proem	رساله مقدماتی
preparative	کار مقدماتی
interludes	نگهداری مقدماتی
preparatory response	پاسخ مقدماتی
junior high school	دبیرستان مقدماتی
pilot study	بررسی مقدماتی
preliminary treatment	عملیات مقدماتی
preselector	سلکتور مقدماتی
interlude	نگهداری مقدماتی
preludes	قسمت مقدماتی
prelude	قسمت مقدماتی
preliminary design	طرح مقدماتی
preceding pass	کالیبر مقدماتی
pretest	امتحان مقدماتی
preliminary budget	بودجه مقدماتی
preliminaries	مقدمات مقدماتی
preliminaries	امتحان مقدماتی
preliminary expenses	هزینههای مقدماتی
preliminary	دور مقدماتی
preliminary test	ازمایش مقدماتی
precompression	تراکم مقدماتی
first aid	کمکهای مقدماتی
preliminary	مقدمات مقدماتی
preliminary negotiations	مذاکرات مقدماتی
preliminaries	دور مقدماتی
preliminary investigation	بررسی مقدماتی
preheater	گرمکن مقدماتی
heats	مسابقه مقدماتی
elementary gate	دریچه مقدماتی
subassembly	مونتاژ مقدماتی
elementary item	قلم مقدماتی
elimination heat	دوره مقدماتی
perlim	دوره مقدماتی
bottom blown converter	مبدل دم مقدماتی
basic course	دوره مقدماتی
first cut	برش مقدماتی
preparation	اقدام مقدماتی
basic hole	سوراخ مقدماتی
preparations	اقدام مقدماتی
basic training	اموزش مقدماتی
basic research	تحقیقات مقدماتی
heat	مسابقه مقدماتی
Travaux preparatoires	کارهای مقدماتی
economizer	کرمکن مقدماتی
prolusion	مقاله مقدماتی
basic	اساسی مقدماتی
propaedeutic	تحصیلات مقدماتی
basic	مقدماتی اساسی
forehearth	کوره مقدماتی
propaedeutic	تعلیمات مقدماتی
basics	مقدماتی اساسی
fore exercise	تمرین مقدماتی
basics	اساسی مقدماتی
responsions	ازمون مقدماتی
rudiment	علوم مقدماتی
pre heat	حرارت دادن مقدماتی
fundamental	اصولی مقدماتی اساسی
eliminator	برنه در دور مقدماتی
preparatory students	شاگردان تهیه یا مقدماتی
black pickling	اسید شویی مقدماتی
preselect	انتخاب کردن مقدماتی
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
basic bessemer steel	فولاد مقدماتی بسمر
basic bessemer process	فرایند مقدماتی بسمر
supercharge	متراکم کردن مقدماتی
pre design estimate	براورد مقدماتی طرح
reconnaissance	بازدید مقدماتی اکتشاف
basic bessemer converter	مبدل مقدماتی بسمر
incipience	وضع مقدماتی ابتدایی
incipincy	وضع مقدماتی ابتدایی
prolusion	اثر هنری مقدماتی
basic combat training	اموزش رزم مقدماتی
elementary algebra	جبر مقدماتی [ریاضی]
pre load	بار کردن مقدماتی
basic machine unit	واحد دستگاه مقدماتی
white primary	اخذ اراء مقدماتی حزبی
protocol	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
flight	بهترین نتیجه دور مقدماتی
literacy	فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
pretest	امتحان مقدماتی بعمل اوردن
protocols	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
basic bessemer pig iron	اهن خام مقدماتی توماس
junior college	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
strategic reconnaissance	بررسی مقدماتی وضع دشمن
preliminary budget forecast	پیش بینی مقدماتی بودجه
primary	نخستین
incipient	نخستین
our first parents adam and eva	نخستین ما
first detector	نخستین
premiering	نخستین
premiers	نخستین
initialed	نخستین
initialing	نخستین
first	نخستین
premiered	نخستین
proto	نخستین
quadrages ima	نخستین
primal <adj.>	نخستین
premier	نخستین
mixer	نخستین
mixers	نخستین
initial	نخستین
premiere	نخستین
premieres	نخستین
initials	نخستین
initialling	نخستین
initialled	نخستین
gramary	دانش
gramarye	دانش
gramarey	دانش
understanding	دانش
realizing	دانش
cognisance [British]	دانش
wisdom	دانش
realising [British]	دانش
know-how	دانش
cognition	دانش
knowledge	دانش
sciences	دانش
scholarship	دانش
know how	دانش
knowledge	دانش
scholarships	دانش
science	دانش
kenning	دانش
house of delegates	مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
preparatory	تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
basic relay post	پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
the opening chapter	نخستین فصل
trivium	دوره نخستین
as a first step <adv.>	نخستین [اولا]
the first of all	نخستین همه
the first day	نخستین رور
first rate	نخستین درجه
crossover	تمرکز نخستین
primary anxiety	اضطراب نخستین
primary colors	رنگهای نخستین
first aids	کمکهای نخستین
primary drive	سائق نخستین
primary group	گروه نخستین
primary motivation	انگیزش نخستین
springer stone	نخستین رگ پاطاق
rough coat	نخستین اندود
first hand	نخستین بازی کن
menarche	نخستین قاعدگی
incipincy	حالت نخستین
initial movement	نخستین اقدام
proenomen	نام نخستین
prime coat	روکش نخستین
primary zones	نواحی نخستین
primary treatment	پاکسازی نخستین
primary treatment	تصفیه نخستین
incunabula	نخستین دوره
initial expenses	هزینه نخستین
initial stage	طبقه نخستین
incipience	حالت نخستین
first impression	برداشت نخستین
octateuch	نخستین عهدعتیق
protomartyr	نخستین شهید
primary needs	نیازهای نخستین
primary personality	شخصیت نخستین
primary processes	فرایندهای نخستین
hexateuch	نخستین توریه
his opening remarks	نخستین گفتههای وی