Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
English
Persian
scholar
دانش پژوه
scholars
دانش پژوه
Other Matches
in-depth
ژرف پژوه
straight "A " student
دانش آموزی
[دانش جویی]
که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
knowledge
دانش
cognisance
[British]
دانش
gramarey
دانش
kenning
دانش
realising
[British]
دانش
cognition
دانش
knowledge
دانش
science
دانش
scholarship
دانش
sciences
دانش
scholarships
دانش
gramary
دانش
realizing
دانش
understanding
دانش
wisdom
دانش
know how
دانش
know-how
دانش
gramarye
دانش
to reach for knowledge
دانش کوشیدن
witting
معلومات دانش
an encourouges of science
دانش پرور
alumnus
دانش اموخته
normal school
دانش سرا
life science
دانش زیستی
onomastics
دانش نام
schoolboys
دانش اموز
teacher's college
دانش سرا
schoolboy
دانش اموز
knowlege representation
نمایش دانش
organum
وسیله دانش
omniscience
دانش بی پایان
maieutic
دانش مامایی
ominscience
دانش بی پایان
to a knowledge
دانش اندوختن
technical know how
دانش فنی
philomath
دانش پرست
in ken
د رحدود دانش
grader
دانش اموز
patrons of learning
دانش پروران
photology
دانش روشنایی
pansophism
دانش مطلق
polymathy
دانش زیاد
kith
دانش و معرفت
knowledge engineer
مهندسی دانش
knowing faculty
قوه دانش
knowledge base
پایگاه دانش
knowledge domain
قلمرو دانش
polyhistor
دانش بسیار
computer literacy
دانش کامپیوتر
computer awarness
دانش کامپیوتر
schoolfellow
کسب دانش
academy
انجمن دانش
academies
انجمن دانش
educating
دانش اموختن
treatises
دانش نویسه
treatise
دانش نویسه
knowledge representation
نمایش دانش
smattering
دانش سطحی
educates
دانش اموختن
educate
دانش اموختن
postgraduates
دانش اموخته
postgraduate
دانش اموخته
architectonic
دانش معماری
thermodynamics
دانش دماپویایی
schooling
کسب دانش
aeronautics
دانش هوانوردی
strikers
دانش اموز
striker
دانش اموز
letter
معرفت دانش
letters
معرفت دانش
physical science
دانش مادی
life sciences
دانش زیستی
student
دانش اموز
knowledge representation
بازنمود دانش
pupils
دانش اموز
erudition
فضل و دانش
learning
دانش یادگیری
pupil
دانش اموز
students
دانش اموز
nonrated man
دانش اموز دریایی
paleology
دانش چیزهای کهنه
reservoir of knowledge
مخزن یا گنج دانش
old boys
دانش آموز پیشین
old boy
دانش آموز پیشین
summa
اثار دانش بشری
savoir vivre
دانش اداب ومعاشرت
rudimentary knowledge
دانش مقدماتی یا نخستین
relativity of knowledge
نسبی بودن دانش
psychologt
دانش قواوکارهای ذهنی
statics
دانش پایداری نیروها
phonics
دانش صدا وپژواک
To acquire knowledge.
دانش فرا گرفتن
geogeny
دانش زمین پیدایی
he is a prodigy of learning
اعجوبه ایست در دانش
gynecology
دانش امراض زنانه
geogony
دانش زمین پیدایی
cardiology
دانش قلب شناسی
knowledge
نرم افزاری که دانش
equivalent knowledge credit
تصدیق دانش علمی
superficiality
دانش سطحی بیمایگی
domain knowledge
دانش محیط کاربرد
aeronautical
مربوط به دانش هوانوردی
aeronautic
مربوط به دانش هوانوردی
metaphsics
نسبت بهشتی و دانش
metaphsics
دانش ماورای طبیعت
technologies
دانش فنی تکنولوژی
academician
عضو انجمن دانش
geology
دانش زمین شناسی
logic
دانش تفکرات و دلایل
liturgiology
دانش ایین نمازliturgist
technology
دانش فنی تکنولوژی
acadmist
عضو انجمن دانش یافرهنگستان
encyclopedias
دایره العلوم دانش جنگ
encyclopedia
دایره العلوم دانش جنگ
seaman recruit
دانش اموز ملوانی دریایی
sophy
پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
psychics
دانش قوا وکارهای ذهنی
encyclopaedias
دایره العلوم دانش جنگ
podiatry
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
gnosis
دانش رازهای روحانی عرفان
phonology
دانش دگرگونی صدا در زبان
macrobiotics
دانش طولانی کردن عمر
His knowledge has no limits.
دانش اوحد واندازه ای ندارد
academical
ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
old school tie
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
women students
زنان دانش اموز محصلین اناث
Ekistics
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
technology
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
extracurricular
فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
technologies
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
acodemian
عضوانجمن دانش عضوفرهنگستان عضودانشگاه یادانشکده
caddies
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
lore
دانش مجموعه معارف وفرهنگ یک قوم ونژاد
caddying
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
There is no royal road to learning .
<proverb>
مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
learning curve
نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
misology
بیزاری از علم ودانش وخرد دانش گریزی
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
informatics
دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
to make a p of one's learing
دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
cbt
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
academically
چنانچه شایسته انجمن دانش یا فرهنگستانی باشد ادیبانه
No less than half the students failed the test.
کم کمش نیمی از دانش آموزان درآزمون قبول نشدند.
opto electronics
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
knowledge
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
matricular
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
computer literacy
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
information
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
egg bound
صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
intellectualist
کسکیه اهمیت بسیار بقوه تعقل میدهدو انرامطلقاسرچشمه دانش میداند
c
استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
articled
کسیکهاستخدام شده و مشغول فراگیری دانش لازم برای کار خود میباشد
self-
که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
electronics
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
expert
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
athenaeum
انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum
انجمن ادبی انجمن دانش
recruiting
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruits
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruit
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
lockers
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
locker
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com