Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
equinoctial colure
دایره ساعتی مرجع
Other Matches
hour circle
دایره ساعتی
epicycloid
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant
ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
epicycle
دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
time
ساعتی
timed
ساعتی
times
ساعتی
quotidian
42 ساعتی
hourly
ساعتی
timing device
ساعتی
circadian
42 ساعتی
horary
ساعتی
some two hours
یک دو ساعتی
watch pocket
جیب ساعتی
hour angle
زاویه ساعتی
time bombs
بمب ساعتی
automatic time switch
کلید ساعتی
time switch
کلید ساعتی
time switches
کلید ساعتی
time lock
قفل ساعتی
time bomb
بمب ساعتی
wage compution day
دستمزد ساعتی
what is the time?
چه ساعتی است
what time is it?
چه ساعتی است
fresh breeze
بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
local hour angle
زاویه ساعتی محلی
sidereal hour angle
زاویه ساعتی نجومی
time zone
منطقه ساعتی جهانی
schedule of fires
برنامه ساعتی اتشها
time zones
منطقه ساعتی جهانی
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
What time do you get to work every day ?
روزها چه ساعتی سر کار می روی ؟
watch pocket
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
life is not worth an hour's p
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
time clock
ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
fresh gale
بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
real time
ساعتی در کامپیوترکه حاو ی زمان صحیح روز است
anchorages
مرجع
anchoring
مرجع
anchors
مرجع
anchorage
مرجع
authority
مرجع
anchor
مرجع
references
مرجع
reference
مرجع
clocks
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clock
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
reference axes
محورهای مرجع
reference address
نشانی مرجع
reference cell
پیل مرجع
refernce parameter
پارامتر مرجع
reference time
زمان مرجع
reference edge
لبه مرجع
check lists
لیست مرجع
reference pilot
نمونه مرجع
reference language
زبان مرجع
reference signal
سیگنال مرجع
reference group
گروه مرجع
reference electrode
الکترود مرجع
external reference
مرجع خارجی
reference
بازگشت مرجع
antecedent
مرجع ضمیر
anchoring point
نقطه مرجع
antecedents
مرجع ضمیر
authority
مرجع قدرت
references
بازگشت مرجع
superset
مجموعه مرجع
[ریاضی]
bias
سطح مرجع الکتریکی
local authority
مرجع صلاحیتدار محلی
biases
سطح مرجع الکتریکی
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
apostles
عالیترین مرجع روحانی
apostle
عالیترین مرجع روحانی
preferred system of coordinates
دستگاه مختصات مرجع
batch number
شماره مرجع و یک دسته
Atticurgic
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
issuing authority
[body]
مرجع
[اداره]
صادر کننده
Attic storey
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurages
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
quadrant
ربع دایره ربع محیط دایره
biases
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
bias
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
floating
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
relative
اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
OLE container object
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
inclination
زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
mastered
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
masters
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
relative
محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
pitch altitude
زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
master
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
greenwich hour angle
زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل
bias
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
zone time
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
footnotes
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
master
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
cells
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
mastered
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
masters
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
atomic
ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
cell
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
footnote
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
texts
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
references
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
absolute address
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
division
دایره
circling
دایره
disks
دایره
circled
دایره
department
دایره
spheres
دایره
disk
دایره
circle
دایره
sphere
دایره
circles
دایره
departments
دایره
circuit
دایره
circuits
دایره
agencies
دایره
divisions
دایره
agency
دایره
subdivision
دایره
roundel
دایره
tambourine
دایره
tambourines
دایره
fields
دایره
Dingbat
دایره
field
دایره
recurring curve
دایره
fielded
دایره
compass
دایره
rondelle
دایره
rondel
دایره
roundle
دایره
rhomb
دایره
synchronous
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
quoted
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
radio bearing
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
clock method
روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
B line counter
ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
registers
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
eclipic
دایره البروج
encyclopaedia
دایره المعارف
color circle
دایره رنگها
perimeter
[circumference]
of a circle
محیط دایره
cyclometer
دایره سنج
cirque
دایره کوچک
ecliptic
دایره البروج
diallist
دایره ساز
colure
دایره متقاطعه
diffusion circle
دایره پخش
equinoctial colure
دایره اعتدال
cycloidal
وابسته به دایره
discobolus
دایره انداز
great circle
دایره عظیمه
pitch circle
دایره گام
vertical circle
دایره قائم
quadrant
ربع دایره
quadrant
چهار یک دایره
turning circle
دایره گردش
timbrel
دایره زنگی
tactile circle
دایره بساوشی
stress circle
دایره تنش
spheral
بشکل دایره
small circle
دایره صغیره
sextant
یک ششم دایره
rhumb
دایره افقی
pericycle
دایره محیطیه
orbiculate
دایره وار
growth ring
دایره سالیانه
growth ring
دایره رشد
gyre
گردش دایره
half round
نیم دایره
hemicycle
نیم دایره
chord
وتر دایره
semi circle
نیم دایره
mohr's circle
دایره موهر
mohr's circle
دایره مور
north circle
دایره شمالگان
orbicularly
دایره وار
semidiameter
شعاع دایره
tambourines
دایره زنگی
circled
محیط دایره
circles
محیط دایره
circling
محیط دایره
absolute
دایره نامحدود
absolutes
دایره نامحدود
radius
شعاع دایره
roundest
دایره وار
encyclopedic
دایره المعارفی
sections
گروه دایره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com