Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9 milliseconds)
English
Persian
branch
دایره قسمت
branches
دایره قسمت
Search result with all words
petticoat
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
petticoats
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
Other Matches
epicycloid
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant
ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
epicycle
دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
quadrant
ربع دایره ربع محیط دایره
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
circuits
دایره
circled
دایره
subdivision
دایره
circuit
دایره
circle
دایره
disk
دایره
disks
دایره
roundle
دایره
roundel
دایره
rondelle
دایره
rhomb
دایره
agency
دایره
divisions
دایره
agencies
دایره
recurring curve
دایره
Dingbat
دایره
spheres
دایره
sphere
دایره
departments
دایره
department
دایره
circling
دایره
division
دایره
circles
دایره
fields
دایره
field
دایره
tambourines
دایره
rondel
دایره
fielded
دایره
tambourine
دایره
compass
دایره
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
meridian
دایره نیمروز
meridians
دایره طول
rhumb
دایره افقی
circumference
محیط دایره
cyclometer
دایره سنج
growth ring
دایره رشد
growth ring
دایره سالیانه
hemicycle
نیم دایره
meridian
دایره طول
ecliptic
دایره البروج
hour circle
دایره ساعتی
cycloidal
وابسته به دایره
spheral
بشکل دایره
cirque
دایره کوچک
small circle
دایره صغیره
color circle
دایره رنگها
colure
دایره متقاطعه
sextant
یک ششم دایره
half round
نیم دایره
semidiameter
شعاع دایره
semi circle
نیم دایره
fascias
دایره زنگی
fascia
دایره زنگی
gyre
گردش دایره
circumferences
محیط دایره
circlet
دایره کوچک
mohr's circle
دایره موهر
mohr's circle
دایره مور
diameters
قطر دایره
north circle
دایره شمالگان
circlets
دایره کوچک
eclipic
دایره البروج
quadrant
چهار یک دایره
discobolus
دایره انداز
quadrant
ربع دایره
orbicularly
دایره وار
orbiculate
دایره وار
pitch circle
دایره گام
diameter
قطر دایره
tambourines
دایره زنگی
encyclopaedias
دایره المعارف
meridians
دایره نیمروز
great circle
دایره عظیمه
compass
وسعت دایره
equinoctial colure
دایره اعتدال
sections
گروه دایره
limb
دایره مدرج
limbs
دایره مدرج
section
گروه دایره
diallist
دایره ساز
diffusion circle
دایره پخش
encyclopaedia
دایره المعارف
tambourine
دایره زنگی
encyclopedias
دایره المعارف
encyclopedia
دایره المعارف
pericycle
دایره محیطیه
circular arc
کمانی از دایره
circle
محیط دایره
encyclopedic
دایره المعارفی
sector
قطاع دایره
lobes
دایره سازی
lobe
دایره سازی
vertical circle
دایره قائم
turning circle
دایره گردش
sectors
قطاع دایره
adjutant general
دایره پرسنل
chord
وتر دایره
perimeter
[circumference]
of a circle
محیط دایره
circulars
دایره وار
circling
محیط دایره
circles
محیط دایره
circled
محیط دایره
timbrel
دایره زنگی
cash office
دایره صندوق
round
دایره وار
roundest
دایره وار
center circle
دایره میانی
domain
حوزه دایره
domains
حوزه دایره
radius
شعاع دایره
stress circle
دایره تنش
circular
دایره وار
Equator
دایره استوا
timbre
دایره زنگی
absolutes
دایره نامحدود
tactile circle
دایره بساوشی
absolute
دایره نامحدود
azimuth circle
دایره سمتیه
quadrant
ربع دایره
[ریاضی]
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
circlet
دایره وارحرکت کردن
area of a disc
مساحت دایره
[ریاضی]
tambourines
دایره زنگی زدن
trolls
دایره وارحرکت کردن
circular bench
نیمکت گرد
[دایره ای]
great circle route
کمان دایره عظیمه
pie chart
گراف دایره ای
[ریاضی]
troll
دایره وارحرکت کردن
foot
دایره اول هدف
free throw circle
دایره پرتاب ازاد
golds
دایره مرکزی هدف
great circle
دایره عظیمه سماوی
circle chart
گراف دایره ای
[ریاضی]
hrowing circle
دایره پرتاب دیسک
gold
دایره مرکزی هدف
circle chart
نمودار دایره ای
[ریاضی]
tambourine
دایره زنگی زدن
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
encyclopaedist
نویسنده دایره المعارف
circlets
دایره وارحرکت کردن
circumscribed circle
دایره محیطی
[ریاضی]
circumcircle
دایره محیطی
[ریاضی]
equinoctial colure
دایره ساعتی مرجع
pie chart
نمودار دایره ای
[ریاضی]
orbited
دایره وارحرکت کردن
celestial meridian
دایره نیمروز سماوی
secondary great circle
دایره عظیمه ثانویه
cycloid
شبیه دایره منحنی
roudelay
رقص دایره وار
throwing circle
دایره پرتاب نیزه
census office
دایره سجل و احوال
airt
ربع دایره اداره
relocation clock
دایره تنظیم هدف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com