Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
center circle
دایره میانی
Search result with all words
center face off spot
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center ice spot
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
Other Matches
epicycloid
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant
ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
epicycle
دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
quadrant
ربع دایره ربع محیط دایره
medium
میانی
median
میانی
innermost
میانی
medial
میانی
middle deck
پل میانی
center back
بک میانی
centrical
میانی
mesial
میانی
midline
خط میانی
center land
خط میانی
mesal
میانی
inmost
میانی
mesail
میانی
mesne
میانی
mediums
میانی
mediating
میانی
mediates
میانی
mediated
میانی
mediate
میانی
centric
میانی
middle
میانی وسطی
neutral wire
سیم میانی
ridge rope
سیم میانی
intermediate link
حلقه میانی
intermediate zone
ناحیه ی میانی
interphase
فاز میانی
buffer
حافظه میانی
intermediate transmitter
فرستنده میانی
intermediate points
جهات میانی
intermediate plate
صفحه میانی
intermediate office
مرکز میانی
intermediate oscillation
نوسان میانی
intermediate phase
فاز میانی
neutral conductor
سیم میانی
midpoints
نقطه میانی
mid-
میانی وسطی
mid
میانی وسطی
median income
درامد میانی
meddle
میانی وسطی
meddled
میانی وسطی
meddles
میانی وسطی
mid flap
فلپ میانی
middles
میانی وسطی
mesencephalon
مغز میانی
middle ear
گوش میانی
midpoint
نقطه میانی
midsection
قطعه میانی
median
سکوی میانی
hogging
تنش میانی
middle part
قسمت میانی
lower boom
تیرک میانی
middle insomnia
بیخوابی میانی
middle fraction
پاره میانی
middle fraction
جزء میانی
lower boom
بوم میانی
cut splice
پیوند میانی
intermediate band
باند میانی
center line
خط میانی زمین
center section
بال میانی
center wing
بال میانی
tun dish throught
پاتیل میانی
tympanum
گوش میانی
midfield line
خط میانی زمین
central reserve
سکوی میانی
central strip
نوار میانی
intermediate anneal
التهاب میانی
dorsomedial
پشتی- میانی
interconnection
اتصال میانی
intermediate frequency
فرکانس میانی
middle layer
قشر میانی
intermediate field
میدان میانی
intermediate distribution frame
مقسم میانی
intermediate terminal
ترمینال میانی
interband
باند میانی
intermediate
عضو میانی
drop keel
تیغه میانی
intermediate contact
کنتاکت میانی
intermediate frequency tank circuit
فرکانس میانی
halfback
بازیگرخط میانی
halfback
بازیگر میانی
intermediate fuse
فیوز میانی
intermediate image
تصویر میانی
intermediate layer
لایه میانی
i.f.
فرکانس میانی
intermediate
طبقه میانی
center stripe
خط میانی زمین
dermis
غشاء میانی پوست
intermediate amplifier
تقویت کننده میانی
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
grounded neutral
سیم میانی زمین
half length illusion
خطای ادراکی میانی
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
interband telegraphy
تلگراف باند میانی
dorsomedial thalamus
تالاموس پشتی- میانی
medium frequency motor
موتور با فرکانس میانی
rail
الت میانی در و پنجره
medice
قسمت میانی زمین
intermediate repeater
تقویت کننده میانی
intermediate aperiodic circuit
مدار میانی اپریودیک
deeper
نقطه میانی سر پیچ
deepest
نقطه میانی سر پیچ
intermediate roll stand
مقام نورد میانی
intermediate frequency breakdown
شکست فرکانس میانی
intermediate frequency section
مقطع فرکانس میانی
bilge board
تخته میانی قایق
intermediate frequency transformer
مبدل فرکانس میانی
intermediate frequency sensitivity
حساسیت فرکانس میانی
deep
نقطه میانی سر پیچ
center back
بازیگر میانی خط عقب
flankerback
بازیگر میانی جناح
intermediate frequency amplification
تقویت فرکانس میانی
cif
فرمت میانی معروف
intermediate frequency stage
طبقه ی فرکانس میانی
central concrete membrane
پرده میانی بتنی
center ice circle
داره میانی زمین
center
نقط ه میانی چیزی
intermediate transformer
مبدل یا ترانسفورماتور میانی
amidship
قسمت میانی قایق
middles
منطقه میانی زمین
centred
نقط ه میانی چیزی
interjacent
میانی در میان افتاده
interceding
پادر میانی کردن
media
پوشش میانی سرخرگ
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
intercedes
پادر میانی کردن
interceded
پادر میانی کردن
intercede
پادر میانی کردن
third ventricle
بطن میانی مغز
middle lintel in window
وادار میانی پنجره
vermis
قطعه میانی مخچه
midpoint rule
قاعده نقطه میانی
steering wheel hub
قسمت میانی غربالک
centered
نقط ه میانی چیزی
middle
منطقه میانی زمین
looms
قسمت میانی پارو
looming
قسمت میانی پارو
Somewhere in the darkness
جایی در میانی تاریکی
loomed
قسمت میانی پارو
loom
قسمت میانی پارو
centre
نقط ه میانی چیزی
centers
نقط ه میانی چیزی
intermediate frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس میانی
intermediate frequency band filter
صافی باند فرکانس میانی
midpoints
نقطه میانی یا نزدیک مرکز
big man
بازیگر میانی بیس بال
seats
قسمت میانی زین اسب
seat
قسمت میانی زین اسب
thalamic
ماده خاکستری مغز میانی
proxinal
نزدیک به تنه یا خط میانی بدن
seated
قسمت میانی زین اسب
midpoint
نقطه میانی یا نزدیک مرکز
interband recombination
ترکیب مجدد باند میانی
mesocarp
قشر میانی غلاف میوه
otitis media
[OM]
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
image camera tube
لامپ تصویر میانی دوربین
middle ear inflammation
[MEI]
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
infection of the middle ear
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
mesoblast
لایه جرثومه میانی جنین
drawman
مرد میانی برای رویارویی
king-pendant
[تیر عمودی در خرپای میانی]
midgut
قسمت میانی مجرای هاضمه
inflammation of the middle ear
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
center piece
قسمت میانی اسباب روی میز
set back
مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
trombone
شیپور دارای قسمت میانی متحرک
Midwestern
وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
thalamus
تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
atrium
اطاق میانی خانههای روم قدیم
interpage
در روی صفحههای میانی چاپ کردن یا نوشتن
midcourt
منطقه میانی بین دیوار مقابل و عقب
stapedial
وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
Biedermeier
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
standoff half
بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
ES IS
امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
center forward
نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
agencies
دایره
tambourines
دایره
tambourine
دایره
compass
دایره
circling
دایره
Dingbat
دایره
circles
دایره
circuit
دایره
field
دایره
circuits
دایره
agency
دایره
departments
دایره
recurring curve
دایره
circled
دایره
subdivision
دایره
rhomb
دایره
circle
دایره
department
دایره
sphere
دایره
fielded
دایره
fields
دایره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com