English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
root directory دایرکتوری ریشه
Search result with all words
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
Other Matches
currents دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
current دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
directory روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directories روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
parent directory دایرکتوری بالای یک زیر دایرکتوری
rhizogenic تولید کننده ریشه ریشه اور
radicate ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenetic تولید کننده ریشه ریشه اور
to take root ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to strike root ریشه گرفتن ریشه دواندن
directory دایرکتوری در یک دایرکتوری
directories دایرکتوری
directory دایرکتوری
directories دایرکتوری در یک دایرکتوری
shares دایرکتوری
share دایرکتوری
shared دایرکتوری
parent directory دایرکتوری بالاتر
directory markers نشانههای دایرکتوری
root directory دایرکتوری اصلی
full شرح محل یک دایرکتوری
hierarchical communications system شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
hierarchical communications system با نمایش دایرکتوری اصلی
fullest شرح محل یک دایرکتوری
current directory دایرکتوری جاری یا فعلی
default directory دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی
CDs دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
hierarchical communications system لیست دایرکتوری فایلهای دیسک
CD دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
rmdir دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
Rd دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
rm دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
subdirectory زیر فهرست راهنما دایرکتوری فرعی
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
paths محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
directory SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
MD دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
directories SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
subdirectory دایرکتورهای محتوای دیسک یا نوار مربوط به دایرکتوری اصلی
MDs دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
mkdir دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
directory در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directories در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
directories در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directory در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
folder گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
folders گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
CD دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
CDs دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
hidden فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
rhizogenetic ریشه زا
rhizogenic ریشه زا
rhizogenous ریشه زا
cognate هم ریشه
rootlet ریشه چه
tie [knot] ریشه
thrum ریشه
radix ریشه
radicle ریشه چه
paronymous هم ریشه
fibreless بی ریشه
cama ریشه
fringes ریشه
fringe ریشه
depth of face ریشه
expansion scab ریشه
fimbria ریشه
fimbriation ریشه
scabs ریشه
scab ریشه
frange ریشه
harl ریشه
harle ریشه
homoousian از یک ریشه
tassels ریشه
stumping ریشه
stumped ریشه
root ریشه
radicals ریشه
rootless بی ریشه
stubbed ریشه
stump ریشه
tassel ریشه
stumps ریشه
radical ریشه
extraction ریشه
stub ریشه
roots ریشه
stubbing ریشه
stubs ریشه
i. and evdevolution ریشه گیری
imaginary root ریشه ی انگاری
irradicable ریشه کن نشدنی
imaginary root ریشه ی موهومی
irradicate ریشه کن کردن
irradicate از ریشه دراوردن
irrationable ریشه گنگ
paronym واژه هم ریشه
inveterate ریشه کرده
outroot از ریشه کندن
orris root ریشه بنفشه
musk root ریشه مشک
morphophonemics ریشه شناسی
horse radish ریشه خردل
filose ریشه دار
square root ریشه دوم
fimbriated ریشه دار
fimbriate ریشه دار
square roots ریشه دوم
extirpation ریشه کنی
fringed ریشه دار
firtree root ریشه صنوبری
beetroots ریشه چغندر
fringent ریشه مانند
beetroot ریشه چغندر
hangnail ریشه ناخن
hang nail ریشه ناخن
grubbing up ریشه کنی
geometric mean ریشه nام
gelsemium ریشه یاسمن
galangale ریشه جوز
fringing ریشه یابی
rhizomorphous ریشه مانند
etymon ریشه کلمه
thrum ریشه فرش
thrum ریشه دار
the root of a word ریشه واژه
the root of a tree ریشه درخت
tap root ریشه اصلی
tap root ریشه عمودی
supplanter ریشه کن کننده
supplantation از ریشه کنی
strike root ریشه زدن
squar root ریشه دوم
to pull up by the roots ریشه کن کردن
to pull up by the roots از ریشه دراوردن
wing root ریشه بال
ventral root ریشه قدامی
to take root ریشه کردن
to take root ریشه زدن
abort ریشه نکردن
to strike root ریشه زدن
to root up ریشه کن کردن
to root up از ریشه دراوردن
rush root ریشه ایرسا
rush root ریشه اریسا
rooty شبیه ریشه
rhizome شبیه ریشه
rhizoid ریشه نما
rhizoid ریشه مانند
root section مقطع ریشه
germ ریشه منشاء
rhizanthous گل اور از ریشه
germs ریشه منشاء
radicle اصل ریشه
rhizophagous ریشه خوار
rhizopod ریشه پایان
rooty ریشه دار
rootlet ریشه فرعی
rooter ریشه کننده
rootage مجموع ریشه ها
rootage ریشه بندی
root up ریشه کن کردن
root out ریشه کن کردن
root of the weld ریشه جوش
rhizopodous ریشه پای
radicle ریشه کوچک
stemmed ریشه اصل
cube roots ریشه مکعب
fibrous ریشه دار
cube roots ریشه سوم
root ریشه کن کردن
uprooted ریشه کن کردن
root ریشه گرفتن
tufts ریشه پارچه
tuft ریشه پارچه
frills ریشه دارکردن
rooted ریشه دار
rooted ریشه کرده
frill ریشه دارکردن
runners ریشه هوایی
eradicating ریشه کن کردن
supplants از ریشه کندن
ablation ریشه کنی
cube root ریشه سوم
cube root ریشه مکعب
eradication ریشه کنی
stemming ریشه اصل
stem ریشه اصل
stems ریشه اصل
deep-rooted ریشه کرده
pedigrees ریشه نژاد
pedigree ریشه نژاد
etymologies ریشه شناسی
fixing حاشیه ریشه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com