Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
English
Persian
cousinly
دایی زاده وار خاله زاده وار
Other Matches
cousinry
عموزاده هاودایی زاده هاوعمه زاده هاوخاله زاده ها
coz
دایی زاده
cousin
دایی زاده
cousins
دایی زاده
cousin
خاله زاده
cousins
خاله زاده
coz
خاله زاده
nepotism
انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
blue blood
نجیب زاده اشراف زاده
nepew
پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
fry
زاده
frying
زاده
descendent
زاده
fries
زاده
descended
زاده
descendant
زاده
nee
زاده
progeniture
زاده
fitz
زاده
born in the purple
غنی زاده
bashaw
نجیب زاده
aristocrat
نجیب زاده
chevalier
نجیب زاده
aristocrat
اشراف زاده
aristocrats
نجیب زاده
born in the purple
دارا زاده
aristocrats
اشراف زاده
born in lawful wedding
حلال زاده
cousin german
عمو زاده
cousin german
عمه زاده
high born
نجیب زاده
hamite
زاده حام
hagseed
زاده عجوزه
noblewoman
نجیب زاده
noblewomen
نجیب زاده
grandee
اصیل زاده
thane
نجیب زاده
freeborn
ازاد زاده
firstling
نخست زاده
firstborn
نخست زاده
first ling
نخست زاده
evite
زاده حوا
earth born
زاده خاک
levite
زاده لاوی
first begotten
نخست زاده
coz
عمه زاده
sea born
زاده دریا
nobleman
نجیب زاده
legitimating
حلال زاده
legitimates
حلال زاده
legitimated
حلال زاده
legitimate
حلال زاده
magnates
نجیب زاده
magnate
نجیب زاده
knights
نجیب زاده
knighting
نجیب زاده
knighted
نجیب زاده
knight
نجیب زاده
first-born
نخست زاده
first born
نخست زاده
noblemen
نجیب زاده
blue-blooded
نجیب زاده
patrician
نجیب زاده
illegitimate
زنا زاده
cousins
عمو زاده
blue blooded
نجیب زاده
patrician
اعیان زاده
childe
نجیب زاده
cousin
عمه زاده
cousin
عمو زاده
cousins
عمه زاده
patricians
اعیان زاده
patricians
نجیب زاده
don
لرد یا نجیب زاده
dons
لرد یا نجیب زاده
mulatto
زاده اروپایی وزنگی
donning
لرد یا نجیب زاده
feringhee
پرتغالی زاده هند
underbred
نااصل زاده بی تربیت
well born
اصیل نجیب زاده
donned
لرد یا نجیب زاده
gentleman of fortune
نجیب زاده حادثه جو
speak of the devil and he appears
<idiom>
حلال زاده بودن
cousinly
عمه زاده وار
junker
اصیل زاده المانی
junker
جوان نجیب زاده المانی
true born
حلال زاده اصیل اصل
hagborn
شیطان زاده فرزند ساحره
wellborn
نجیب زاده دارای خصوصیات نجابت
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
milord
مرد اشرافی ونجیب زاده انگلیسی
africander
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
mestiza
کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
mestizo
کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
knickerbocker
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
grand tour
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tours
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
pythogenic
پیدا شده از چرک یا گندیدگی زاده چرک
what is bred in the bone will come out in the flesh
<proverb>
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
yonker
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
younker
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
aunts
زن دایی
uncle
دایی
aunt
زن دایی
uncles
دایی
maternal nucles
دایی ها
maternal uncle
دایی
maternal uncles
دایی ها
first cousin
پسر دایی
grand uncle
دایی مادر
grand uncle
دایی پدر
grandurncle
دایی بزرگ
first cousin
دختر دایی
first cousins
پسر دایی
avuncular
مانند دایی
first cousins
دختر دایی
aunt
خاله
maternal aunts
خاله ها
aunts
خاله
maternal aunt
خاله
first cousin
دختر خاله
auntie
عمه یا خاله
first cousins
پسر خاله
first cousin
پسر خاله
grandaunt
خاله پدری
grand aunt
خاله پدری
first cousins
دختر خاله
grandurncle
عمو یا دایی پدر و مادر
kiss of death
دوستی خاله خرسه
old wives' tale
حرفهای خاله زنکی
old wives' tales
حرفهای خاله زنکی
grandaunt
خاله مادری عمه پدری
grand aunt
خاله مادری عمه پدری
rubberneck
ادم فضول و خاله وارس جهانگرد
cousins
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousin
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
uncle
شوهر عمه شوهر خاله
uncles
شوهر عمه شوهر خاله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com