Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
brownie
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownies
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
Other Matches
quinquennial
پنج ساله دوره پنج ساله
girl scouts
پیشاهنگ دختر
girl guide
دختر پیشاهنگ
girl scout
پیشاهنگ دختر
annuals
یک ساله
annual
یک ساله
triennal
سه ساله
year-long
یک ساله
decades
01 ساله
decade
01 ساله
ten years old
ده ساله
decennry
ده ساله
vicennial
02 ساله
triennial
سه ساله
sexennial
شش ساله
centenarian
جشن صد ساله
bicentenary
دویست ساله
bicentenaries
دویست ساله
septennial
هفت ساله
septuagenarian
هفتاد ساله
tercentennial
سیصد ساله
sorrel
گوزن نر سه ساله
sexennium
دوره شش ساله
chiliad
هزار ساله
centenarians
جشن صد ساله
colt
اسب 3 یا 4 ساله
colts
اسب 3 یا 4 ساله
f.year old
پنج ساله
semiyearly
نیم ساله
he is 0 years old
او ده ساله است
annuallyy
هر ساله سالیانه
nonagenarian
نود ساله
octennial
هشت ساله
quadrangena rian
چهل ساله
quinquagenarian
پنجاه ساله
quinquagenary
پنجاه ساله
perennials
همه ساله
perennial
همه ساله
annually
همه ساله
octogenarians
هشتاد ساله
octogenarian
هشتاد ساله
sepennial
هفت ساله
half yearly
نیم ساله
tenant from year to year
مستاجر یک ساله
triennium
دوره سه ساله
bimillenary
دو هزار ساله
year-round
<idiom>
همه ساله
seventy
هفتاد ساله
seventies
هفتاد ساله
yearling
گیاه یک ساله
year by year
همه ساله
millenium
دوره هزار ساله
decades
دوره ده ساله دهدهی
mare
مادیان 4 ساله یا بیشتر
quinquagenarian
شخص پنجاه ساله
quinquagenary
شخص پنجاه ساله
quinquenniad
دوره پنج ساله
quinquennium
دوره پنج ساله
quadrangena rian
ادم چهل ساله
teens
نوجوان ده تا91 ساله
decade
دوره ده ساله دهدهی
annuallyy
همه ساله هر سال
millennial
جشن هزار ساله
nonagenarian
ادم نود ساله
nursey race
مسابقه اسبهای 2 ساله
lustrum
دوره پنج ساله
indiction
دوره پانزده ساله
pricket sister
گوزن ماده دو ساله
octogenarians
وابسته به ادم 08 ساله
maturity
مسابقه اسبهای 4 ساله
tercentenary
سه قرن سیصد ساله
septennium
دوره هفت ساله
strike it rich
<idiom>
یک شبه ره صد ساله رفتن
tercentenaries
سه قرن سیصد ساله
bicentennial
جشن دویست ساله
bicentenary
جشن دویست ساله
bicentennials
جشن دویست ساله
septennate
دوره هفت ساله
fillies
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
bicentenaries
جشن دویست ساله
octogenarian
وابسته به ادم 08 ساله
mares
مادیان 4 ساله یا بیشتر
filly
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
sexagesimal
شصتم دوره شصت ساله
millenial
وابسته به دوره هزار ساله
mother goose stakes
مسابقه کره مادیانهای سه ساله
indiction
مالیات پانزده ساله املاک
junior college
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
men affifty and above
مردان پنجاه ساله به بالا
a man in his forties
مرد چهل و خورده ساله
She must be at least 40.
او
[زن]
کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
derby
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
pythiad
دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
one thousand guineas
مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant
پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
two thousands guineas
مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
juniorate
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
oedipal
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
Grand Prix
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grands Prix
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Ushak medallion
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Khotan rug
فرش ختن
[این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
interwed
در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
cousins
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousin
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
sluts
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
avant courier
پیشاهنگ
fugle
پیشاهنگ شدن
scouter
پیشاهنگ سیار
fugleman
پیشاهنگ پیشوا
scouter
پیشاهنگ بیش از هیجده سال
scout
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouts
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouted
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
phoebe
دختر گا
sissified
دختر
maids
دختر
granddaughter
دختر دختر
wench
دختر
wenches
دختر
lass
دختر
lasses
دختر
granddaughters
دختر دختر
girlie
دختر
girl
دختر
quean
دختر
girls
دختر
she
ان دختر یا زن
maid
دختر
grand daughter
دختر دختر
fille
دختر
daughtren
دختر
daughters
دختر
daughter
دختر
girly
دختر
age of consent
سن قانونی دختر
granddaughters
دختر پسر
trull
دختر جوان
girlfriend
دوست دختر
girlfriends
دوست دختر
schoolgirl
دختر مدرسه
schoolgirls
دختر مدرسه
belles
دختر خوشگل
first cousins
دختر دایی
first cousin
دختر عمو
first cousin
دختر خاله
first cousin
دختر عمه
grandson
پسر دختر
first cousin
دختر دایی
first cousins
دختر عمو
first cousins
دختر خاله
whose d. is she?
او دختر کیست
belle
دختر خوشگل
first cousins
دختر عمه
hussies
دختر گستاخ
hussies
دختر جسور
hussy
دختر گستاخ
hussy
دختر جسور
tomboy
دختر پسروار
nursemaid
دختر پرستار
teeny-bopper
دختر بچه
teeny-boppers
دختر بچه
granddaughter
دختر پسر
nursemaids
دختر پرستار
grandsons
پسر دختر
tomboys
دختر پسروار
stepdaughter
دختر خوانده
inheritress
زن یا دختر ارث بر
inheritrix
زن یا دختر ارث بر
czarevna
دختر تزار
cowgirl
دختر گاوچران
colleen
دختر بور
lass n
دختر بچه
maiden
دختر باکره
proserpina
دختر زاوش
colleen
دختر موخرمایی
bobby soxer
دختر نابالغ
bobby socker
دختر نابالغ
balletgirl
دختر رقصنده
minx
دختر گستاخ
maidens
دختر باکره
nurse maid
دختر پرستار
stepdaughters
دختر خوانده
proserpine
دختر زاوش
ingenue
دختر ساده
demoiselle
دختر خانم
grand son
پسر دختر
goddauhgter
دختر تعمیدی
wenches
دختر دهقان
god daughter
دختر تعمیدی
gamine
دختر ولگرد
wench
دختر دهقان
gamine
دختر کوچه
hoyden
دختر گستاخ
hoyden ar hoi
دختر بی شرم
periwinkles
گل تلفونی دختر
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...