English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (7 milliseconds)
English Persian
block length درازای بلوک طول بلوک
Other Matches
blocked بلوک
blocks بلوک
parish بلوک
parishes بلوک
bloc بلوک
blocs بلوک
block header سر بلوک
block بلوک
monoliths بلوک
monolith بلوک
cantons بلوک
nested block بلوک تو در تو
district بلوک
canton بلوک
districts بلوک
block move جابجایی بلوک
fuse block بلوک فیوز
control block بلوک کنترل
dosseret بلوک سه بعدی
block transfer انتقال بلوک
block operation عملیات بلوک
block protection حفافت بلوک
cylinder block بلوک سیلندر
radium block بلوک شعاعی
radius block بلوک شعاعی
form block بلوک فرمکاری
roughed slab بلوک کوچک
storage block بلوک ذخیره
mastic blocks بلوک قیری
erratic block بلوک نامنظم
eob پایان یک بلوک
engine block بلوک موتور
end of block پایان یک بلوک
deblocking از بلوک دراوردن
block move انتقال بلوک
anchor لنگر بلوک
blocks بلوک ساختن
sprite یک بلوک از پیکسل ها
blocked بلوک ساختن
anchoring لنگر بلوک
blocked بلوک سیمانی
anchors لنگر بلوک
en bloc دریک بلوک
arrow block بلوک پیکانی
block بلوک ساختن
block definition تعریف بلوک
block بلوک سیمانی
block diagram بلوک دیاگرام
blocking بلوک بندی
blocks بلوک سیمانی
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
erratic block بلوک جابجا شونده
block lining پوشش با بلوک سیمانی
blocking factor فاکتور بلوک بندی
block graphics نگاره سازی بلوک
comecon گروه تجاری بلوک شرق
corps de logis [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
boss formerly boce [بلوک منبت کاری شده برجسته]
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
character map شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
dou [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
in payment of درازای
record length درازای مدرک
it is of variable length درازای ان متغیر
it is roughly meters long درازای ان تخمینا
length of buttress درازای پشتبند
field length درازای میدان
pulse length درازای تپش
block length درازای کنده
register length درازای ثبات
word length درازای کلمه
variable length با درازای متغییر
file length درازای پرونده
fixed length با درازای ثابت
edge length درازای لبه [ریاضی]
inextenso دارای درازای مناسب
fixed length record مدرک با درازای ثابت
fixed length record رکورد با درازای ثابت
to bargain a way درازای چیزی واگذار کردن
limiter وسیلهای که خروجی ان درازای همه ورودیهای بالاتر از حد معین ثابت است
legion ofholour نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com