Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
English
Persian
weedy
دراز و باریک
Search result with all words
spindle
دراز و باریک شدن
spindles
دراز و باریک شدن
shell
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
wand
هدف باریک و دراز چوبی
wands
هدف باریک و دراز چوبی
toboggan
سورتمه دراز و باریک
toboggans
سورتمه دراز و باریک
hackle
پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
johnboat
قایق دراز و باریک
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
Other Matches
swathes
ردیف باریک راه باریک
swathe
ردیف باریک راه باریک
swath
ردیف باریک راه باریک
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
to be prolonged
دراز
to eke out
دراز
oblongs
دراز
long-
دراز
long
دراز
dolichomorphic
دراز تن
longer
دراز
longest
دراز
longed
دراز
to piece out
دراز
toom
دراز
longish
دراز
lengthwise
دراز
linear
دراز
longheaded
دراز سر
longs
دراز
prolix
دراز
oblong
دراز
verbose
دراز
long headed
سر دراز
macro
دراز
lengthy
دراز
oblongated
دراز
narrowest
دراز وباریک
long bone
استخوانهای دراز
long eared
گوش دراز
longevity
دراز عمری
long necked
گردن دراز
long range
دراز مدت
long billed
نوک دراز
narrow
دراز وباریک
narrower
دراز وباریک
ileum
روده دراز
codling
یکجورسیب دراز
couchant
دراز کشیده
inductile
دراز نشو
narrowed
دراز وباریک
lanternjaws
چانه دراز
lantern jawed
چانه دراز
long bill
نوک دراز
codlin
یکجورسیب دراز
blue moon
زمان دراز
stretched
دراز کردن
stretches
دراز کردن
gangling
طولانی و دراز
lengthen
دراز شدن
lengthen
دراز کردن
elongating
دراز شدن
elongates
دراز شدن
oblong
دراز پهنا
oblongs
دراز پهنا
elongates
دراز کردن
elongate
دراز شدن
elongate
دراز کردن
sniping
نوک دراز
snipes
نوک دراز
lengthened
دراز کردن
lanky
دراز وباریک
proboscises
پوزه دراز
at full length
دراز کشیده
elongating
دراز کردن
proboscis
پوزه دراز
elongation
دراز شدگی
long shunt
شنت دراز
lengthens
دراز شدن
lengthens
دراز کردن
lengthening
دراز شدن
lengthening
دراز کردن
snipe
نوک دراز
lengthened
دراز شدن
sniped
نوک دراز
long-term
دراز مدت
long winded
دراز نفس
long-winded
دراز نفس
string
چسبناک دراز
long life
عمر دراز
in the long run
در دراز مدت
prolixity
دراز نویسی
prolongate
دراز کردن
protract
دراز کردن
longer-term
دراز مدت
verbalization
دراز گویی
streek
دراز کردن
to stretch out
دراز کردن
extend
دراز کردن
long-drawn-out
دور و دراز
long-time
دراز مدت
drag on
<idiom>
دراز کردن
long-life
عمر دراز
wader
مرغ دراز پا
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
stretch
دراز کردن
long wind
دراز نفسی
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
longeval
دراز عمر
pintail
اردک دم دراز
morella cherry
گیلاس دم دراز
long term
<adj.>
دراز مدت
longhead
کله دراز
long run
دراز مدت
oblonated
دراز :درازنا
far fetched
دور و دراز
long term
دراز مدت
far-fetched
دور و دراز
tractile
لوله شو دراز شدنی
tirade
سخنرانی دراز وشدیداللحن
tirades
سخنرانی دراز وشدیداللحن
kick around
<idiom>
دراطراف دراز کشیدن
longicorn
دارای شاخک دراز
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
reach
دراز کردن دست
daddy-long-legs
بابا لنگ دراز
tusk
دندان دراز وتیز
tusks
دندان دراز وتیز
grallatorial
وابسته به دراز پایان
hatchet face
صورت دراز وباریک
ileac
وابسته به روده دراز
ileal
وابسته به روده دراز
ileitis
اماس روده دراز
orangutan
بوزینه دست دراز
orangoutang
بوزینه دست دراز
longevous
دارای عمر دراز
mygale
موش پوزه دراز
lanternjaws
ارواره دراز و لاغر
longhorn
گاو شاخ دراز
longhorn
گوسفند شاخ دراز
long horned grasshopper
ملخ شاخک دراز
long term memory
حافطه دراز مدت
godwit
نوک دراز ابی
paidle
یکجوربیل دسته دراز
to make old bones
عمر دراز کردن
to live a long life
عمر دراز کردن
secular trend
روند دراز مدت
scoldpaceous
مانند نوک دراز
ringtail
تلیله نوک دراز
rangy
ولگرد پا دراز و لاغر
verbosity
دراز نویسی پرگویی
prolate
دوک وار دراز
scolopax
جنس نوک دراز
proboscis monley
بوزینه دراز بینی
deferred liability
دیون دراز مدت
porrect
دراز کردن جلوگذاردن
extended pole piece
قطبک دراز شده
full bottomed
دارای دنباله دراز
long necked flask
بالن گردن دراز
weed
دراز و لاغر پوشاک
chaise longue
نوعی نیمکت دراز
chaises longues
نوعی نیمکت دراز
chatterboxes
ادم روده دراز
windbag
نطاق روده دراز
long-term
دوره دراز مدت
windbags
نطاق روده دراز
mongoose
میمون پوزه دراز
abusive
ناسزاوار زبان دراز
gibbon
میمون دراز دست
gibbons
میمون دراز دست
longer-term
دوره دراز مدت
repose
دراز کشیدن غنودن
chatterbox
ادم روده دراز
orang-outans
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outangs
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outang
یکجوربوزینه دراز دست
mongooses
میمون پوزه دراز
orang outang
یکجوربوزینه دراز دست
verbose
دراز نویس درازگو
interminably
بطور بسیار دراز
weeded
دراز و لاغر پوشاک
weeding
دراز و لاغر پوشاک
long-lived
دراز عمر معمر
long-lived
دارای عمر دراز
long lived
دراز عمر معمر
long lived
دارای عمر دراز
narrower
باریک
fine drawn
باریک
leptocephalic
سر باریک
attenute
باریک
reediest
باریک
angustate
باریک
tendering
باریک
narrow headed
سر باریک
slat
باریک
tenderest
باریک
fine spun
باریک
lathy
باریک
gracile
باریک
capillary
باریک
capillaries
باریک
reedy
باریک
long nose
دم باریک
narrowest
باریک
narrowed
باریک
hairlike
باریک
narrow
باریک
reedier
باریک
tendered
باریک
slats
باریک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com