Dictiornary-Farsi | دراغوش گیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
embrasure	دراغوش گیری
embrasures	دراغوش گیری
embracery	دراغوش گیری


Search result with all words

to hug oneŠs chains	دراغوش گیری گلاویزی
Other Matches

cuddles	دراغوش گرفتن
cuddled	دراغوش گرفتن
hug	دراغوش گرفتن
cuddling	دراغوش گرفتن
hugging	دراغوش گرفتن
hugs	دراغوش گرفتن
embrace	دراغوش گرفتن
embraced	دراغوش گرفتن
embosom	دراغوش گرفتن
embraces	دراغوش گرفتن
embracing	دراغوش گرفتن
cuddle	دراغوش گرفتن
entwining	دراغوش گرفتن
entwines	دراغوش گرفتن
entwined	دراغوش گرفتن
clasps	دراغوش گرفتن
clasping	دراغوش گرفتن
to fold in ones arms	دراغوش گرفتن
hugged	دراغوش گرفتن
entwine	دراغوش گرفتن
clasped	دراغوش گرفتن
clasp	دراغوش گرفتن
inwind	دراغوش گرفتن
intwine	دراغوش گرفتن
to fondle to the heart	دراغوش فشردن
inclip	چسبیدن دراغوش گرفتن
enfold	دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfolds	دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfolding	دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfolded	دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enclasp	دراغوش گرفتن بچنگ اوردن
bosom	بااغوش باز پذیرفتن دراغوش حمل کردن
bosoms	بااغوش باز پذیرفتن دراغوش حمل کردن
He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
his severity relaxed	از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy	دو زن گیری دو شوهر گیری
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
point voting system	سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
exorcisms	جن گیری
recapturing	پس گیری
skim	کف گیری
monogyny	یک زن گیری
skimmed	کف گیری
skims	کف گیری
resumption	از سر گیری
scorification	کف گیری
exorcism	جن گیری
recaptures	پس گیری
recaptured	پس گیری
recature	پس گیری
catch	بل گیری
retractaion	پس گیری
recapture	پس گیری
biases	سو گیری
bias	سو گیری
luting	گل گیری
lutation	گل گیری
dewatering	اب گیری
measurer	اندازه گیری
measuring bridge	پل اندازه گیری
measurment	اندازه گیری
interpolations	درون گیری
interpolation	درون گیری
module	اندازه گیری
sternly	با سخت گیری
modules	اندازه گیری
measurements	اندازه گیری
sampling	نمونه گیری
measurement	اندازه گیری
modeling	سرمشق گیری
integration	انتگرال گیری
mechanical disadvantage	نیرو گیری
refuelled	سوخت گیری
refueling	سوخت گیری
refueled	سوخت گیری
refuel	سوخت گیری
removal of cinder	تفاله گیری
removal of slag	شلاکه گیری
renouncement	کناره گیری
retired ness	کناره گیری
rigorousness	سخت گیری
river capture	رود گیری
samplery	نمونه گیری
scorification	تفاله گیری
levying	سرباز گیری
levying	باج گیری
levy	سرباز گیری
levy	باج گیری
levies	سرباز گیری
refuelling	سوخت گیری
punctiliousness	نکته گیری
mensuration	اندازه گیری
monogyny	یک جفت گیری
nitrification	ازت گیری
nitrification	نیتروژن گیری
noise suppression	پارازیت گیری
number dialling	شماره گیری
recruitment	توان گیری
recruitment	سرباز گیری
ensues	پی گیری کردن
ensued	پی گیری کردن
ensue	پی گیری کردن
originationu	سرچشمه گیری
paralytic disability	زمین گیری
piscatology	فن ماهی گیری
removal of phosphorus	فسفر گیری
refuels	سوخت گیری
levies	باج گیری
halieutics	ماهی گیری
factorization	فاکتور گیری
exaction	سخت گیری
error correction	خطا گیری
amphimixis	جفت گیری
emulsification	عصاره گیری
dust removal	گرد گیری
backing up	پشتیبان گیری
bailment	امانت گیری
dial up	شماره گیری
against time	تایم گیری
acceleration lane	خط سرعت گیری
cavils	خرده گیری
stricture	سخت گیری
strictures	سخت گیری
garth	سد یا بندماهی گیری
metering	اندازه گیری
gaging	اندازه گیری
creel	تورماهی گیری
creels	تورماهی گیری
follow up	پی گیری کردن
ablactation	از شیر گیری
blank experiment	ازمایش مچ گیری
dephosphorization	فسفر گیری
deoxidation	اکسیژن گیری
commensurateness	اندازه گیری
decarburization	کربن گیری
decalcification	کلسیم گیری
damage control	اسیب گیری
complementation	متمم گیری
criticalness	خرده گیری
crabber	خرچنگ گیری
coring	مغزه گیری
coring	نمونه گیری
coppering	مس گیری لوله
decision making	تصمیم گیری
collier	ذغال گیری
demission	کناره گیری
decoppering	مس گیری کردن
declipping	لکه گیری
calk	درز گیری
cased	قالب گیری
catch trial	کوشش مچ گیری
censoriousness	خرده گیری
chronicity	دامن گیری
corf	سبدماهی گیری
cavilled	خرده گیری
limit of inflammability	حد اتش گیری
forming	شکل گیری
vendetta	انتقام گیری
vendettas	انتقام گیری
permissiveness	اسان گیری
laxity	اسان گیری
paralysis	زمین گیری
voting	رای گیری
derivation	مشتق گیری
derivations	مشتق گیری
loading capacity	بار گیری
decoction	عصاره گیری
lodgement	موضع گیری
luting	درز گیری
lodgment or lodge	منزل گیری
lodgment	موضع گیری
stamping	قالب گیری
moulding	قالب گیری
fueling	سوخت گیری
crackdown	سخت گیری
crackdowns	سخت گیری
conscription	سرباز گیری
knoit	تغ تغ خرده گیری
invalidism	زمین گیری
gauging	اندازه گیری
attrition	کناره گیری
inarm	در بغل گیری
inarm	در اغوش گیری
impressmeat	باز گیری
implantation	لانه گیری
palsy	زمین گیری
i. and evdevolution	ریشه گیری
i am in a bad f.	بد گیری امدم
cavil	خرده گیری
caviled	خرده گیری
renunciation	کناره گیری
wrestling	کشتی گیری
dialing	شماره گیری
abdication	کناره گیری