| Total search result: 201 (11 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| Price are fixed here .     | 
		دراینجا قیمتها ثابت هستند   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| I have been working here for years.       | 
		سالهاست دراینجا کار می کنم    | 
		
	
		
		| standards     | 
		محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند   | 
		
	
		
		| standard     | 
		محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند   | 
		
	
		
		| list price     | 
		فهرست قیمتها   | 
		
	
		
		| deflation     | 
		تقلیل قیمتها   | 
		
	
		
		| price levels     | 
		سطح قیمتها   | 
		
	
		
		| price war     | 
		جنگ قیمتها   | 
		
	
		
		| mark down     | 
		کاهش قیمتها   | 
		
	
		
		| Without regard for prices .     | 
		بدون توجه به قیمتها   | 
		
	
		
		| price system     | 
		نسبت و رابطه قیمتها با هم   | 
		
	
		
		| The prices have gone up.     | 
		قیمتها بالارفته اند   | 
		
	
		
		| To keep prices down.     | 
		جلوی افزایش قیمتها را گرفتن   | 
		
	
		
		| The rise in prices in the European markets.     | 
		ترقی قیمتها دربازارهای اروپا   | 
		
	
		
		| consumer's surplus     | 
		یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده   | 
		
	
		
		| boot     | 
		اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی   | 
		
	
		
		| long run equilibrium     | 
		موازنه بلند مدت قیمتها قیمت عادی   | 
		
	
		
		| static employment     | 
		کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت   | 
		
	
		
		| subsidy     | 
		حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها   | 
		
	
		
		| static test     | 
		ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت   | 
		
	
		
		| fixed capital     | 
		سپرده ثابت اموال ثابت یکان   | 
		
	
		
		| cad     | 
		محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند   | 
		
	
		
		| cads     | 
		محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند   | 
		
	
		
		| standing orders     | 
		دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت   | 
		
	
		
		| standing order     | 
		دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت   | 
		
	
		
		| cartels     | 
		اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت   | 
		
	
		
		| cartel     | 
		اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت   | 
		
	
		
		| sample     | 
		مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود   | 
		
	
		
		| sampled     | 
		مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود   | 
		
	
		
		| standing     | 
		ثابت دستورالعمل ثابت   | 
		
	
		
		| steadiest     | 
		مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید   | 
		
	
		
		| steadying     | 
		مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید   | 
		
	
		
		| steady     | 
		مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید   | 
		
	
		
		| steadied     | 
		مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید   | 
		
	
		
		| steadies     | 
		مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید   | 
		
	
		
		| are     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| ScriptX     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| plants indigenous to that soil     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| they are all of one mind     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| fixes     | 
		ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت   | 
		
	
		
		| fix     | 
		ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت   | 
		
	
		
		| who are they?     | 
		انها کی هستند   | 
		
	
		
		| there are numbers who     | 
		بسیاری هستند که   | 
		
	
		
		| they are well matched     | 
		هم کفو هستند   | 
		
	
		
		| they are at loggerheads     | 
		هر دو سنگ یک من هستند   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		ی از حالت آنالوگ هستند   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		ی از حالت آنالوگ هستند   | 
		
	
		
		| The roads are obstructed.     | 
		جاده ها مسدود هستند.   | 
		
	
		
		| such as are happy     | 
		انهایی که خوشبخت هستند   | 
		
	
		
		| analog     | 
		ی از حالت آنالوگ هستند   | 
		
	
		
		| Such people are wicked .      | 
		اینگونه آدمها شر هستند   | 
		
	
		
		| they are well matched     | 
		حریف یکدیگر هستند   | 
		
	
		
		| 5, 7, 9 are odd numbers .      | 
		5؟7؟9 اعداد فرد هستند    | 
		
	
		
		| These football players are the pick of the bunch .      | 
		این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند   | 
		
	
		
		| The two are rhyming words .       | 
		این دو لغت هم قافیه هستند    | 
		
	
		
		series       | 
		مداری که قط عات آن با هم سری هستند   | 
		
	
		
		| However difficult the circumstances [are] , ...     | 
		هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...   | 
		
	
		
		| the ins     | 
		انان که سر کا یا دارای متامی هستند   | 
		
	
		
		| Take things as you find them. <proverb>     | 
		مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر   .   | 
		
	
		
		| dialectical materialism     | 
		اساسا اقتصادی یا مادی هستند .   | 
		
	
		
		| X/OPEN     | 
		ول ایجاد سیستمهای باز هستند   | 
		
	
		
		| They are at daggers drawn. They are bitter enemies.     | 
		بخون یکدیگه تشنه هستند   | 
		
	
		
		| great dangers impend over us     | 
		خطرهای بزرگی متوجه ما هستند   | 
		
	
		
		| numeric     | 
		که فقط حاوی اعداد هستند   | 
		
	
		
		| ring topology     | 
		در حلقه بهم وصل هستند   | 
		
	
		
		| mode     | 
		که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند   | 
		
	
		
		| I musn't eat food containing ...     | 
		من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.   | 
		
	
		
		| modes     | 
		که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند   | 
		
	
		
		| arrays     | 
		آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند   | 
		
	
		
		| finished     | 
		کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند   | 
		
	
		
		| a further 50 are in prospect     | 
		۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند   | 
		
	
		
		| array     | 
		آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند   | 
		
	
		
		| target audience     | 
		گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند   | 
		
	
		
		| The twins look just like each other.     | 
		دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند.   | 
		
	
		
		| outs and ins     | 
		انانی که سر کار دارای مقامی هستند   | 
		
	
		
		| nut structure     | 
		ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند   | 
		
	
		
		| things in possession     | 
		اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند   | 
		
	
		
		| What percentage of the people are literate?     | 
		چند درصد مردم با سواد هستند ؟   | 
		
	
		
		| Boys will be boys.     | 
		پسرها حالا دیگه اینطور هستند.   | 
		
	
		
		| This canary and its mate are in the same cage     | 
		این قناری وجفتش در یک قفس هستند    | 
		
	
		
		| capability     | 
		لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند   | 
		
	
		
		| downsize     | 
		که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.   | 
		
	
		
		| People are looking for new ideas.     | 
		مردم عقب فکرهای تازه هستند   | 
		
	
		
		| bank holiday     | 
		روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند   | 
		
	
		
		| buffer     | 
		کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند   | 
		
	
		
		| the strangers in tehran     | 
		بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند   | 
		
	
		
		| Prices are rising ( falling ) .       | 
		قیمت ها درحال افزایش (کاهش )  هستند    | 
		
	
		
		| regular guy <idiom>     | 
		شخص مهربانی که همه با دوست هستند   | 
		
	
		
		| the outer world     | 
		مردمی که بیرون از محیط شخص هستند   | 
		
	
		
		anticlastic       | 
		[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.]   | 
		
	
		
		Are animals able to think ?       | 
		آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟   | 
		
	
		
		| library     | 
		مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند   | 
		
	
		
		| sets     | 
		تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند   | 
		
	
		
		| the iron interest     | 
		کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند   | 
		
	
		
		| queen's ware     | 
		فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند   | 
		
	
		
		| libraries     | 
		مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند   | 
		
	
		
		| channeling     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| Where are the luggage trolleys?     | 
		چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟   | 
		
	
		
		channel       | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| channeled     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| clock     | 
		سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند   | 
		
	
		
		| clocks     | 
		سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند   | 
		
	
		
		| setting up     | 
		تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند   | 
		
	
		
		| channels     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| channelled     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| formed     | 
		وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.   | 
		
	
		
		| forms     | 
		وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.   | 
		
	
		
		| form     | 
		وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.   | 
		
	
		
		| hylotheism     | 
		اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند   | 
		
	
		
		| queues     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| Where are the luggage trolleys?     | 
		چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟   | 
		
	
		
		| rotaglider     | 
		گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند   | 
		
	
		
		| to feel a pang of guilt     | 
		ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند   | 
		
	
		
		| repertoire     | 
		لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند   | 
		
	
		
		| coresident     | 
		دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند   | 
		
	
		
		| storage     | 
		مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند   | 
		
	
		
		| queueing     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| set     | 
		تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند   | 
		
	
		
		| sig     | 
		علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند   | 
		
	
		
		| queue     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| queued     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| They are openly seeking his being sacked.     | 
		آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.   | 
		
	
		
		| perspectives     | 
		ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند   | 
		
	
		
		purpuric acid       | 
		اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند   | 
		
	
		
		| check     | 
		بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند   | 
		
	
		
		| Theyre twins and it is impossible to know one from the other .      | 
		آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه   | 
		
	
		
		| association for women in computing     | 
		متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند   | 
		
	
		
		| checks     | 
		بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند   | 
		
	
		
		| queueing     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| queues     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| queued     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| queue     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| perspective     | 
		ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند   | 
		
	
		
		| 1 and 2 are poles apart. <idiom>     | 
		۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .   | 
		
	
		
		| ultramontane     | 
		وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند   | 
		
	
		
		| resource     | 
		گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| identity     | 
		مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند   | 
		
	
		
		| cyclic item     | 
		اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند   | 
		
	
		
		| identities     | 
		مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند   | 
		
	
		
		| monogenism     | 
		عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند   | 
		
	
		
		| bank holiday     | 
		هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند   | 
		
	
		
		| checked     | 
		بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند   | 
		
	
		
		| I cant get into these shoes.     | 
		این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند )    | 
		
	
		
		| haplont     | 
		موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند   | 
		
	
		
		| sequential     | 
		فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| fasts     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| paralleling     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| rapid     | 
		محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند   | 
		
	
		
		| evolutionism     | 
		روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند   | 
		
	
		
		| parallel     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| Well, now everyone's here, we can begin.     | 
		خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.   | 
		
	
		
		| parallels     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| microcomputer     | 
		ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند   | 
		
	
		
		| buffer pool     | 
		تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند   | 
		
	
		
		| ring     | 
		نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند   | 
		
	
		
		| parallelling     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| parallelled     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| consistency check     | 
		داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند   | 
		
	
		
		| paralleled     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| synchronous     | 
		سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند   | 
		
	
		
		| table     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| tabled     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| fast     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| fastest     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| serial     | 
		فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| fasted     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| serials     | 
		فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| tables     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| tabling     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| synchronising     | 
		اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند   | 
		
	
		
		| synchronised     | 
		اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند   | 
		
	
		
		| backbones     | 
		گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند   | 
		
	
		
		| deque     | 
		صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند   | 
		
	
		
		| microwave hop     | 
		یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند   | 
		
	
		
		| backbone     | 
		گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند   | 
		
	
		
		| topology     | 
		توپولوژی شبکه که تمام وسایل به یک کابل و به hub مرکزی وصل هستند   | 
		
	
		
		| bar printer     | 
		چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند   | 
		
	
		
		| synchronizes     | 
		اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند   | 
		
	
		
		| synchronize     | 
		اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند   | 
		
	
		
		| The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb>     | 
		مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]   | 
		
	
		
		| special contracts     | 
		منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند   | 
		
	
		
		| short timer     | 
		پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند   | 
		
	
		
		| synchronises     | 
		اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند   | 
		
	
		
		| checks     | 
		او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر   | 
		
	
		
		| nonmonetarists     | 
		ان دسته از اقتصاددانانی هستندکه برای سیاستهای مالی کارائی بیشتری قائل هستند   | 
		
	
		
		| topology     | 
		توپولوژی بکه که تمام قط عات به یک کابل وصل هستند که در هر انتها Terminator دارد   | 
		
	
		
		| uncommitted logic array     | 
		جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند   | 
		
	
		
		| disjunctive search     | 
		جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند   | 
		
	
		
		| infix notation     | 
		روش قواعد برنامه نویسی کامپیوتر که عملگرها درون عملوندها هستند مثل D-C یا x+y   | 
		
	
		
		| homogeneous computer network     | 
		شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند   | 
		
	
		
		| grade separation     | 
		تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند   | 
		
	
		
		| flechette     | 
		پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند   | 
		
	
		
		| flame tree     | 
		درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند   | 
		
	
		
		| machine     | 
		یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند   | 
		
	
		
		| chaining     | 
		به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند   | 
		
	
		
		| check     | 
		او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر   | 
		
	
		
		| re issuable notes     | 
		اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند   | 
		
	
		
		| These talks are crucial [critical] to the future of the peace process.     | 
		این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.   | 
		
	
		
		| machined     | 
		یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند   | 
		
	
		
		| checked     | 
		او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر   | 
		
	
		
		| machines     | 
		یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند   |