English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
Racial prejudice prevails in some countries. دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
Other Matches
grand inquisitor رئیس دادگاه رسیدگی دربرخی کشورها
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
monrovia powers اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
virus وجود دارد
viruses وجود دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
groove [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there air conditioning? آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
There's an exception to every rule. برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
resident ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
residents ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
Where theres will theres a way . <proverb> تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
transients آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
There is one physician for every 260 inhabitants. برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
transient آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
She loves him in spite lf sll his faults . با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
There is more to it than meets the eye. ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
standards خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
main ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
Berlin کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
There are many difference between Persian and English . بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
Are there any antiquities here? آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
Pronoia واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
resident داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
routing مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
Religious (political) fanaticism تعصبات مذهبی ( سیاسی )
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
de jure recognition شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
kelly drive bushing اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
phenolic epoxy خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
sectarianize با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
dot روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
ScanDisk که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
aileron spar تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
HyperTerminal برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chains متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
demagogisme استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
country teams تیمهای اعزامی به کشورها
political sclence علم سیاست کشورها
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
particularism اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
ultramontane وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
preferentialism اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
comparative cost اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
comdex نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
ethnic نژادی
racial نژادی
phyletic نژادی
ethnical نژادی
ethnicity نژادی
racially نژادی
eugenics به نژادی
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
multiracial چند نژادی
gerontomorphosis پیر نژادی
racial prejudice تعصب نژادی
racial discrimination تبعیض نژادی
ethnocentric طرفداربرتری نژادی
racialism تبعیضات نژادی
interrace بین نژادی
racial segregation تفکیک نژادی
color line مانع نژادی
racial memory حافظه نژادی
eugenic وابسته به به نژادی
abyssinian نژادی از گربه
racism تبعیض نژادی
segregation تبعیض نژادی
racialism خصوصیات نژادی
interracial بین نژادی
racial unconscious ناهشیار نژادی
racial prejudice پیشداوری نژادی
phylogeny تکامل نژادی
marshall plan طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
phylogenic وابسته به تکامل نژادی
immunogenetics مبحث مصونیت نژادی
linebreed اصلاح نژادی کردن
miscegenation زناشویی میان نژادی
phylogenetic وابسته به تکامل نژادی
desegregate تفکیک نژادی را فسخ کردن
segregating تبعیض نژادی قائل شدن
segregates تبعیض نژادی قائل شدن
strains صفت موروثی خصوصیت نژادی
segregate تبعیض نژادی قائل شدن
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
racy دارای صفات اصلی و نژادی
desegregating تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregated تفکیک نژادی را فسخ کردن
teutonism عقیده برتری نژادی المان
desegregates تفکیک نژادی را فسخ کردن
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
white supremacist طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
strain صفت موروثی خصوصیت نژادی
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
eugenic از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
manifest destiny لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
sclav ect عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
dysgenics مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
inviable عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
pelasgic نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
rag rug قالیچه چهل تکه [در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
racism اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
polymeric دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
incrossbreed تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
gametophyte گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
intergeneric بین انواع نژادی بین طبقهای
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
neer do well or well پی وجود
personality وجود
personalities وجود
presence وجود
entity وجود
entities وجود
despite با وجود
existence وجود
being وجود
individuation وجود
In spite of . Despite . Notwithstanding . با وجود
in spite با وجود
existences وجود
essence وجود ماهیت
universe عالم وجود
pantheist معتقدبوحدت وجود
exists وجود داشتن
begetter وجود اور
in spite of that با وجود این
from the bottom of one's heart <idiom> از اعماق وجود
existed وجود داشتن
exist وجود داشتن
d. constitution وجود نازک
Despite the fact that… با وجود اینکه
body and soul <idiom> با تمام وجود
d. of constitution نازکی وجود
to be there وجود داشتن
regardless با وجود علیرغم
individuality وجود فردی
quality وجود خصوصیت
facts وجود مسلم
realities اصالت وجود
reality اصالت وجود
pre existence تقدم وجود
persons وجود ذات
person وجود ذات
preexistence تقدم وجود
be وجود داشتن
fact وجود مسلم
nonetheless بااین وجود
non ego غیر وجود
systems اصول وجود
system اصول وجود
none the less با وجود این
drink hail گوارای وجود
qualities وجود خصوصیت
self assertiveness ابراز وجود
beget سبب وجود شدن
in the face of such odds با وجود این تفاوت
begets سبب وجود شدن
for all that با وجود همه اینها
hemoglobinuria وجود هموگلوبین درادرار
nevertheless با این وجود علیرغم
cosmos نظام عالم وجود
hydrometeor وجود بخاراب در هوا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com