Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
sally port
درب ورودی بزرگ
Other Matches
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
My grandparents are six feet under.
<idiom>
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
fossil
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
grandam
مادر بزرگ ننه بزرگ
so large
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted
توان ورودی ورودی
input
توان ورودی ورودی
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
inflow
ورودی
entrancing
ورودی
entrances
ورودی
propylaeum
سر در ورودی
gateway
ورودی
entrance
ورودی
entranced
ورودی
access
ورودی
primary
ورودی
intakes
ورودی
inlet
ورودی
front door
[of house]
ورودی
inlets
ورودی
entry door
ورودی
entrance door
ورودی
inputted
ورودی
intake
ورودی
front door
[of house]
در ورودی
entry door
در ورودی
entrance
در ورودی
input
ورودی
entrance door
در ورودی
input queue
صف ورودی
surface inflow
اب سطحی ورودی
primary circuit
مدار ورودی
input circuit
مدار ورودی
impost
گمرک ورودی
input card
کارت ورودی
primary wire
سیم ورودی
primary current
جریان ورودی
supply voltage
ولتاژ ورودی
influent
سیال ورودی
input block
بلاک ورودی
input attenuation
میرائی ورودی
inlet valve
سوپاپ ورودی
inlet splitter
شکافنده ورودی
input bound
کران ورودی
input capacitance
فرفیت ورودی
signal voltage
ولتاژ ورودی
inlet port
دریچه ورودی
inlet manifold
مانیفولد ورودی
intake duct
مجرای ورودی
inlet duct
مجرای ورودی
input capacitor
خازن ورودی
inlet port
سوپاپ ورودی
input block
واحد ورودی
intake air
هوای ورودی
input signal
سیگنال ورودی
input resistance
مقاومت ورودی
input register
ثبات ورودی
input reactor
پیچک ورودی
entry
عمل ورودی
input pulse
پالس ورودی
input pulse
ایمپولز ورودی
input programme
برنامه ورودی
input power
قدرت ورودی
input power
توان ورودی
input socket
ساکت ورودی
input spectrum
طیف ورودی
input stage
طبقه ورودی
intake chamber
محفظه ورودی
intake manifold
مانیفولد ورودی
intake port
دریچه ورودی
intake port
سوپاپ ورودی
intake pressure
فشار ورودی
intake valve
سوپاپ ورودی
input unit
واحد ورودی
input translator
مترجم ورودی
input terminal
ترمینال ورودی
input stream
مسیل ورودی
input parameter
پارامتر ورودی
input output
ورودی خروجی
input noise
پارازیت ورودی
input drift
رانش ورودی
input diode
دیود ورودی
peripheral
وسیله ورودی
input device
دستگاه ورودی
input data
داده ورودی
input level
سطح ورودی
input data
معطیات ورودی
input current
جریان ورودی
input coupling
پیوست ورودی
input control unit
واحدکنترل ورودی
input electrode
الکترود ورودی
noninverting input
ورودی غیروارونگر
input field
میدان ورودی
manual input
ورودی دستی
input mode
وضعیت ورودی
input mode
حالت ورودی
input media
رسانه ورودی
input work queue
صف کار ورودی
input job queue
صف برنامه ورودی
input information
اطلاعات ورودی
input impedance
امپدانس ورودی
input frequency
فرکانس ورودی
input control
کنترل ورودی
approach transition
تبدیل ورودی
control of access
ایین ورودی ها
input area
ناحیه ورودی
input
توان ورودی
input
وسیله ورودی
input
دادن ورودی
Gate
ورودی به باند
data input
اطلاعات ورودی
inputted
توان ورودی
approach ramp
شیب ورودی
driveways
راه ورودی
inputted
دادن ورودی
port
بندر ورودی
pinning
ورودی با سه سوزن
approach ramp
سربالائی ورودی
pinned
ورودی با سه سوزن
admission port
سوپاپ ورودی
pin
ورودی با سه سوزن
gable-entry
راهروی ورودی
actual water income
اب ورودی موثر
approach wall
دیواره ورودی
doorway
درگاه ورودی
columniation
رواق ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی
lanes
راه ورودی
lane
راه ورودی
relative
وسیله ورودی
inputted
وسیله ورودی
voice input
ورودی صوتی
foam inlet tube
لوله ورودی کف
doorways
درگاه ورودی
two input subtractor
کاهشگر با دو ورودی
two input adder
افزایشگر با دو ورودی
doorway
درگاه ورودی
hallways
تالار ورودی
hallway
تالار ورودی
three input adder
افزایشگر با سه ورودی
entrance doors
در های ورودی
entry doors
در های ورودی
i/o
ورودی-خروجی
filament input
ورودی فیلامان
fan in
گنجایش ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com