English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
point درجه امتیاز بازی
Search result with all words
One point for you. یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
Other Matches
set point اخرین امتیاز بازی
home court advantage امتیاز بازی در خانه
centuries 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
maiden over بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
What is the score? چند به چندیم ؟ ( امتیاز شما ری در بازی )
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
honor امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
par حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
best ball بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
par in پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
stroke hole بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
third class درجه سوم بلیط درجه 3
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
exclusiveness امتیاز
plus امتیاز
chartered امتیاز
charter امتیاز
priviege امتیاز
credit امتیاز
credited امتیاز
prominency امتیاز
chartering امتیاز
credits امتیاز
charters امتیاز
scoreless بی امتیاز
crediting امتیاز
concession امتیاز
ad امتیاز
scorelines خط امتیاز
scoreline خط امتیاز
pre-eminence امتیاز
advantage امتیاز
leases امتیاز
act of grace امتیاز
ads امتیاز
pre eminence امتیاز
concessions امتیاز
distinctions امتیاز
distinction امتیاز
lease امتیاز
licences امتیاز
game bird یک امتیاز
upper hand امتیاز
royalty حق امتیاز
scores امتیاز
rectum امتیاز
franchises امتیاز
rectums امتیاز
licenses امتیاز
licence امتیاز
royalties حق امتیاز
prominence امتیاز
pas امتیاز
scored امتیاز
point امتیاز
francs امتیاز
prerogative امتیاز
runs یک امتیاز
run یک امتیاز
franc امتیاز
privilege امتیاز
franchise امتیاز
prerogatives امتیاز
score امتیاز
headstart امتیاز در شروع
law of advantage قانون امتیاز
love امتیاز صفر
double figures امتیاز دو رقمی
awarding of points امتیاز دادن
converting امتیاز گرفتن
converts امتیاز گرفتن
converted امتیاز گرفتن
loved امتیاز صفر
loves امتیاز صفر
convert امتیاز گرفتن
differentia وجه امتیاز
scoreless بدون امتیاز
prerogatives حق یا امتیاز ویژه
worst امتیاز اوردن
worst- امتیاز اوردن
prerogative حق یا امتیاز ویژه
chalk up کسب امتیاز
score sheet برگ امتیاز
game point امتیاز پایانی
magna cum laude با امتیاز زیاد
win on points پیروزی با امتیاز
perfect score امتیاز کامل
maritime lien امتیاز دریایی
insurance امتیاز مطمئن
licence owner صاحب امتیاز
privileged امتیاز دار
privileged دارای امتیاز
outpoint برنده با امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
precedency امتیاز سابقه
concessionaire صاحب امتیاز
concessionary agreement امتیاز نامه
patent امتیاز نامه
grantee صاحب امتیاز
aces امتیاز سرویس
field privilege امتیاز فیلد
ace امتیاز سرویس
decisions برنده با امتیاز
decision برنده با امتیاز
loss on points باخت با امتیاز
patented امتیاز نامه
match points اخرین امتیاز
match point اخرین امتیاز
preferential امتیاز دهنده
precedence امتیاز سابقه
patents امتیاز نامه
oddest امتیاز دادن
set point اخرین امتیاز
odder امتیاز دادن
odd امتیاز دادن
go-ahead امتیاز برتر
concession deed امتیاز نامه
patenting امتیاز نامه
concessionary صاحب امتیاز
concessioner صاحب امتیاز
deciding امتیاز سرنوشت ساز
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
read write privilege امتیاز خواندن- نوشتن
point spread امتیاز قابل انتظار
in the hole <idiom> امتیاز پایین صفر
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
scoring key [کلید امتیاز دهی]
privilege امتیاز مخصوصی اعطاکردن
To keep the score. حساب امتیاز رانگاهداشتن
fifteen نخستین امتیاز گیم
royal prerogative حق امتیاز ویژه پادشاه
thirty دومین امتیاز گیم
equaliser امتیاز مساوی کننده
thirties دومین امتیاز گیم
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
monopolizing امتیاز انحصاری گرفتن
patents دارای حق امتیاز امتیازی
perfect game باحداکثر 003 امتیاز
monopolising امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised امتیاز انحصاری گرفتن
ducked اخراج توپزن بی امتیاز
wining by deukjoom برد تکواندو با امتیاز
duck اخراج توپزن بی امتیاز
ahead دارای امتیاز بیشتر
double bogey دوبار کسب امتیاز
monopolize امتیاز انحصاری گرفتن
ice امتیاز سرنوشت ساز
duckings اخراج توپزن بی امتیاز
ducks اخراج توپزن بی امتیاز
oddsmaker تعیین کننده امتیاز
licensees صاحب جواز یا امتیاز
licensee صاحب جواز یا امتیاز
decision برنده کشتی با امتیاز
privileged دارای امتیاز یا حق ویژه
burns امتیاز گرفتن از حریف
decisions برنده کشتی با امتیاز
monopolizes امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized امتیاز انحصاری گرفتن
handicap امتیاز دادن اشکال
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
handicaps امتیاز دادن اشکال
burn امتیاز گرفتن از حریف
counting تعداد امتیاز توپزن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com