Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
white heat
درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
Other Matches
platina
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
eurytherm
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
temperatures
درجه حرارت
temperature
درجه حرارت
largely
تا درجه زیادی
low temperature
درجه حرارت پایین
operating temperature
درجه حرارت کار
thermostats
نافم درجه حرارت
internal temperature
درجه حرارت داخلی
tempering temperature
درجه حرارت بازپخت
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
intermediate temperature
درجه حرارت متوسط
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
final temperature
درجه حرارت نهایی
filament temperature
درجه حرارت فیلامان
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
temperature
درجه حرارت دما
Fahrenheit
درجه حرارت فارنهایت
thermostat
نافم درجه حرارت
temperatures
درجه حرارت دما
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
hyperpyrexia
درجه حرارت بالاتر از صد
psychrophilic
رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
hypothermal
وابسته به تقلیل درجه حرارت
internal temperature rise
افزایش درجه حرارت داخلی
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
magnetic transition temperature
درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
maximum surface temperature
درجه حرارت سطحی حداکثر
maximum safe temperature
درجه حرارت مجاز حداکثر
heat setting
ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
temperature gradient
تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
humiture
اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
pyrometer
وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
maximum permissible temperature rise
حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
silhouettes
نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouette
نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
cryogenic liquid
گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
gradients
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
kelvin
درجه حرارت کلوین که برابردرجه سانتیگراد بعلاوه عدد372 است
stenotherm
موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
thermocouple
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
humid tropics
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
cable rigging tension chart
جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
litmus
ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
watermark
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermarks
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
sailings
هروسیلهای که با باد بحرکت دراید
sailed
هروسیلهای که با باد بحرکت دراید
sail
هروسیلهای که با باد بحرکت دراید
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
creep test
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
landfall n
دیدار خشکی زمینی که ناگهان بمیراث کسی دراید
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
hydrofoils
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoil
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
he inherited a large fortune
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
cream-colored wool
پشم شکری
[این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
leukon
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
bloodier
برنگ خون
sepal oid
برنگ کاسبرگ
bloodred
برنگ خون
bloodiest
برنگ خون
bloody
برنگ خون
rosily
برنگ قرمز
brassy
برنگ برنج
lightsome
برنگ روشن
indigo
برنگ نیلی
pinto
رنگ برنگ
sanguinity
برنگ خون
brassier
برنگ برنج
violaceous
برنگ بنفشه
bronze
برنگ برنز
strawy
برنگ کاه
brassiest
برنگ برنج
bronzes
برنگ برنز
crimson
برنگ خون
wheaten
برنگ گندم
chromatographic
وابسته برنگ نگاری
opalline
برنگ عین الشمس
encrimson
برنگ لاکی دراوردن
rubiginous
برنگ قرمز اجری
sanguine
قرمز برنگ خون
versicolour
رنگ برنگ شده
to change colour
رنگ برنگ شدن
cerulean
برنگ ابی نیلگون
iridescence
رنگ برنگ شونده
amaranthine
برنگ تاج خروسی
white with blue stripes
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
color blind
فاقد حساسیت نسبت برنگ
rubrication
نشان گذاری برنگ قرمز
incarnate
برنگ گوشتی مجسم کردن
tan
برنگ قهوهای وسبزه دراوردن
It tends to be blue . It is bluish.
بیشتر برنگ آبی می زند
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
gummite
ئیدرات اورانیم برنگ زردمایل بقرمز
marble cake
کیک کره دار برنگ روشن
pyrope
هر نوع گوهر برنگ قرمز روشن
gahnite
ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
euclase
بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
grisaille
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
manila paper
یک نوع کاغذ محکم برنگ زرد مایل به قهوهای
leukocyte
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
odontolite
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
scarlet letter
حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
due out
از وقت مصرف گذشته از وقت گذشته
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
warmest
با حرارت
fervidity
حرارت
ardor
حرارت
hotness
حرارت
heats
حرارت
fired
حرارت
verve
حرارت
fires
حرارت
ardour
حرارت
enthrusiasm
حرارت
temperatures
حرارت
temperature
حرارت
adust
با حرارت
fervidness
حرارت
clammy
بی حرارت
warmth
حرارت
fire
حرارت
mettlesome
با حرارت
heat
حرارت
pyogenic
حرارت زا
warm
با حرارت
warmed
با حرارت
vehemence
حرارت
warms
با حرارت
extra-
زیادی
to a large extent
تا حد زیادی
enormousness
زیادی
nimiety
زیادی
superfluous
زیادی
unduly
زیادی
frequentness
زیادی
muchness
زیادی
greatness
زیادی
extras
زیادی
superfluity
زیادی
extremeness
زیادی
excrescential
زیادی
excrescent
زیادی
excessiveness
زیادی
excess
زیادی
extra
زیادی
profoundly
زیادی
intenseness
زیادی
profoundness
زیادی
overly
زیادی
excesses
زیادی
immoderacy
زیادی
hugeness
زیادی
intensity
زیادی
heaviness
زیادی
immenseness
زیادی
redundance
زیادی
profuseness
زیادی
supervacaneous
زیادی
immensity
زیادی
surpluses
زیادی
undue
زیادی
surplus
زیادی
greatly
به زیادی
inordinacy
زیادی
numerousness
زیادی
infiniteness
زیادی
abundance
زیادی
wealth
زیادی
ginger
تندی حرارت
expansion heat
حرارت انبساط
thermometer
حرارت سنج
steamiest
پر حرارت پر بخار
thermometers
حرارت سنج
zeal
ذوق حرارت
central heating
حرارت مرکزی
calorimeter
حرارت سنج
actinometer
حرارت سنج
steamier
پر حرارت پر بخار
calefactory
حرارت بخش
thermophysics
فیزیک حرارت
thermoregulation
تنظیم حرارت
enthalpy
حرارت فعال
thermotherapy
حرارت درمانی
actinometre
حرارت سنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com