Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
kelvin
درجه حرارت کلوین که برابردرجه سانتیگراد بعلاوه عدد372 است
Other Matches
kelvin degree
درجه کلوین
y alloys
الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
temperature
درجه حرارت
temperatures
درجه حرارت
thermostats
نافم درجه حرارت
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
low temperature
درجه حرارت پایین
filament temperature
درجه حرارت فیلامان
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
operating temperature
درجه حرارت کار
final temperature
درجه حرارت نهایی
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
thermostat
نافم درجه حرارت
tempering temperature
درجه حرارت بازپخت
temperatures
درجه حرارت دما
Fahrenheit
درجه حرارت فارنهایت
intermediate temperature
درجه حرارت متوسط
hyperpyrexia
درجه حرارت بالاتر از صد
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
internal temperature
درجه حرارت داخلی
temperature
درجه حرارت دما
internal temperature rise
افزایش درجه حرارت داخلی
hypothermal
وابسته به تقلیل درجه حرارت
magnetic transition temperature
درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
maximum safe temperature
درجه حرارت مجاز حداکثر
maximum surface temperature
درجه حرارت سطحی حداکثر
psychrophilic
رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
heat setting
ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
pyrometer
وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
temperature gradient
تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
humiture
اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
maximum permissible temperature rise
حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
cryogenic liquid
گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
thermocouple
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
gradient
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
white heat
درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
gradients
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
stenotherm
موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
humid tropics
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
cable rigging tension chart
جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
Centigrade
سانتیگراد
centigrade temperature scale
اشل دمایی سانتیگراد
kelvin
کلوین
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
kelvin
تقسیم شده بصددرجه سانتیگراد
kelvin effect
اثر کلوین
kelvin effect
پدیده کلوین
kelvin temperature
دمای کلوین
kelvin zero
صفر کلوین
kelvin scale
مقیاس کلوین
creep test
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
kelvin temperature scale
اشل دمایی کلوین
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
kelvin tube
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
therewithal
بعلاوه
furthered
بعلاوه
further
بعلاوه
on top of that
<adv.>
بعلاوه
as well
بعلاوه
adside from
بعلاوه
therewith
بعلاوه
likewise
هم بعلاوه
thereto
بعلاوه
furthermore
<adv.>
بعلاوه
supra
بعلاوه
again
بعلاوه
as well as
بعلاوه
withal
بعلاوه
moreover
<adv.>
بعلاوه
forby
<adv.>
بعلاوه
furthers
بعلاوه
forbye
بعلاوه
far
بعلاوه
furthering
بعلاوه
on top of
<idiom>
بعلاوه
plus
بعلاوه
into the bargain
بعلاوه
on to
<adv.>
بعلاوه
over and above
<adv.>
بعلاوه
beyond that
<adv.>
بعلاوه
what is more
<adv.>
بعلاوه
additionally
<adv.>
بعلاوه
in a. to
بعلاوه
on top of this
<adv.>
بعلاوه
in addition
<adv.>
بعلاوه
besides
<adv.>
بعلاوه
also
[moreover]
<adv.>
بعلاوه
aside from that
<adv.>
بعلاوه
further
[moreover]
<adv.>
بعلاوه
plus sign
علامت بعلاوه
farther
بعلاوه قدری
too
بعلاوه نیز
besides
بعلاوه نزدیک
plus signs
علامت بعلاوه
also
همینطور بعلاوه
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
with costs
بعلاوه هزینه دادرسی
One plus one is
[equal]
two.
یک بعلاوه یک برابر
[است با]
دو.
beside
دریک طرف بعلاوه
cost plus
بعلاوه سود معینی
cost plus a fixed fee
هزینه بعلاوه حق الزحمه ثابت
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
ejectment
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
equitable estate
در CL مرتهن بالقوه مالک عین مرهونه میشود و بعلاوه تاسیسی وجوددارد که به موجب ان می توان حق از گرو دراوردن ملک را از راهن سلب کرد
fired
حرارت
fervidness
حرارت
temperatures
حرارت
ardor
حرارت
temperature
حرارت
verve
حرارت
fervidity
حرارت
enthrusiasm
حرارت
vehemence
حرارت
hotness
حرارت
mettlesome
با حرارت
fire
حرارت
ardour
حرارت
warmed
با حرارت
warm
با حرارت
warmth
حرارت
adust
با حرارت
heat
حرارت
pyogenic
حرارت زا
heats
حرارت
clammy
بی حرارت
warmest
با حرارت
fires
حرارت
warms
با حرارت
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
heat conductor
هادی حرارت
actinometer
حرارت سنج
initiative
شوق و حرارت
heats
حرارت دادن
strenuousness
حرارت و اصرار
low heat cement
سیمان کم حرارت
thermometer
حرارت سنج
central heating
حرارت مرکزی
thermometers
حرارت سنج
heat absorption
جذب حرارت
thermotherapy
حرارت درمانی
heat
حرارت دادن
heat drop
افت حرارت
zeal
ذوق حرارت
actinometre
حرارت سنج
calorification
تولید حرارت
calorimeter
حرارت سنج
initiatives
شوق و حرارت
ardency
شور و حرارت
calefactory
حرارت بخش
heats
گرما حرارت
heat unit
واحد حرارت
heat expansion
انبساط حرارت
heat of hydration
حرارت ئیدراسیون
steamy
پر حرارت پر بخار
steamiest
پر حرارت پر بخار
thermoregulation
تنظیم حرارت
ginger
تندی حرارت
thermophysics
فیزیک حرارت
enthalpy
حرارت فعال
heat transfer
انتقال حرارت
expansion heat
حرارت انبساط
gradients
افت حرارت
gradient
افت حرارت
heat exchange
تبادل حرارت
interchange of heat
تبادل حرارت
fervently
از روی حرارت
steamier
پر حرارت پر بخار
heat
گرما حرارت
transformation of heat
تبادل حرارت
energetically
از روی حرارت
impetuosity
تندی حرارت
impressment
جدیت حرارت
heat economy
اقتصاد حرارت
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
enthusiasm
هواخواهی با حرارت شوروذوق
live wire
آدم پر حرارت و با پشتکار
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
to steam ahead or away
با حرارت کار کردن
thermal exposure
میزان جذب حرارت
live wires
آدم پر حرارت و با پشتکار
preheat
قبلا حرارت دادن
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
thermostat
تنظیم کننده حرارت
preheated
قبلا حرارت دادن
thermolysis
تحلیل حرارت بدن
enthusiasms
هواخواهی با حرارت شوروذوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com