Dictiornary-Farsi | درجه غلظت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
consistency	درجه غلظت
consistence	درجه غلظت


Other Matches

beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
compactness	غلظت
thickness	غلظت
consistent	غلظت
consistency	غلظت
concentrations	غلظت
consistence	غلظت
concentration	غلظت
inspissation	غلظت
density	غلظت
densities	غلظت
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
concentration gradient	شیب غلظت
electronic concentration	غلظت الکترون
electron concentration	غلظت الکترون
concentration gradient	گرادیان غلظت
ion concentration	غلظت یون
concentration	غلظت [شیمی]
condensation	غلظت انقباض
densitometer	غلظت سنج اب
volumeter	غلظت سنج
heaviness	افسردگی غلظت
chlorinity	غلظت اب دریا
piezometer	غلظت سنج
air density	غلظت هوا
molecular concentration	غلظت مولکولی
murkiness	غلظت افسردگی
humidity	غلظت رطوبت
aerometer	غلظت سنج
formal concentration	غلظت فرمال
densimeter	غلظت سنج
current density	غلظت جریان
aerometry	سنجش غلظت هوا
halocline	منطقه خلاء غلظت
maximum allowable concentration	حداکثر غلظت مجاز
cloud cover	غلظت ابر اتمی
automatic mixture control	کنترل غلظت اتوماتیک
cloud amount	غلظت ابر اتمی
activation detector	دستگاه تعیین غلظت نوترون
gravimetry	اندازه گیری وزن یا غلظت
equimolal	دارای غلظت ملکولی مساوی
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
stenohaline	زیست کننده در اب شور به غلظت بخصوصی
density attitude	ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
pH	علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
concentrations	تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
concentration	تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
densitometer	چگالی سنج غلظت سنج
isohaline	خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
kyu	درجه
number one	درجه یک
elevation	درجه
high-class	درجه یک
elevations	درجه
classy	درجه یک
proportion	درجه
proportions	درجه
scalage	درجه
second class	درجه دو
ranked	درجه
length	درجه
lengths	درجه
rank	درجه
run of the mine	بی درجه
ranks	درجه
second class	درجه 2
low grade	کم درجه
aquastat	درجه
top-notch	درجه یک
slap-up	درجه یک
grades	درجه
degrees	درجه
tophole	درجه یک
degree	درجه
grade	درجه
topnotch	درجه یک
gauged	درجه
gauge	درجه
echelons	درجه
echelon	درجه
third rate	درجه سه
nobby	درجه یک
gauges	درجه
top hole	درجه یک
marks	درجه
mark	درجه
third-rate	درجه سه
chinical t.	درجه
first string	درجه یک
top	درجه یک
copacetic	درجه یک
gage	درجه
gage=gauge	درجه
gauge glass	درجه اب
gauge=gage	درجه
copesetic	درجه یک
just as well <adv.>	به یک درجه
first class	درجه یک
equally <adv.>	به یک درجه
pitch	درجه
title	درجه
titles	درجه
clinical thermometer	درجه
rates	درجه
rate	درجه
scale	درجه
second rate	درجه دو
second-rate	درجه دو
pitches	درجه
first class brick	اجر درجه یک
dan	درجه درکاراته
ninth	درنهمین درجه
berates	خلع درجه
berating	خلع درجه
ninths	درنهمین درجه
first rate	درجه اول
first class	درجه اول
quarternary canal	کانال درجه 4
first rate	نخستین درجه
whither	بکدام درجه
confidence level	درجه اطمینان
quadratic equation	معادلات درجه دو
berate	خلع درجه
berated	خلع درجه
cope flask	درجه روئی
elevation stop	حد نهایی درجه
degree of polymerization	درجه بسپارش
stages	درجه مرحله
stage	درجه مرحله
degree of precision	درجه دقت
elevation scale	مقیاس درجه
degree of relationship	درجه خویشاوندی
degree of saturation	درجه اشباع
royal honor	درجه سلطنتی
degree opulence	درجه توانگری
elevation circle	قطاع درجه
elevating arc	قطاع درجه
dot pitch	درجه نقطه
salinity	درجه شوری
efficacity	درجه تاثیر
electrical degree	درجه الکتریکی
inferior	درجه دوم
reversible elbow	زانوی 09 درجه
rear sight	شکاف درجه
degree of advancement	درجه پیشرفت
third-rate	درجه سوم
degree of centralization	درجه تمرکز
degree of compaction	درجه تراکم
third rate	درجه سوم
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
degree of curve	درجه انحناء
elevation scale	طبلک درجه
velocity	درجه تندی
degree of dissociation	درجه تفکیک
degree of freedom	درجه ازادی
inferiors	درجه دوم
quadratic	درجه دوم
kelvin degree	درجه کلوین
baccslavreate	درجه شوالیه
bar sight	شکاف درجه
measuring glass	درجه دار
bar sight	ستون درجه
battle sight	درجه جنگی
battle sight	شکاف درجه
baume degree	درجه بومه
supremely	با علی درجه
minimum elevation	حداقل درجه
brick layer	بنای درجه دو
graduator	درجه گذار
fluidity	درجه سفتی
calibration	درجه بندی
clumps	درجه سردوشی
clumping	درجه سردوشی
baccalaureate	درجه باشلیه
high grade	درجه اعلی
adjustability	درجه انطباق
quantum	درجه میزان
pinnacles	منتهی درجه
pinnacle	منتهی درجه
to the utmost	به منتها درجه
puny	درجه پست
adjusted elevation	درجه تنظیمی
in the highest d.	به منتها درجه
advancement in rating	ارتقاء درجه
lieutenancy	درجه ستوانی
honor	درجه نشان
angle of elevation	زاویه درجه
anti knock property	درجه اکتان
high grade product	محصول درجه یک
magna cum laude	با درجه عالی
doctorates	درجه دکتری