Dictiornary-Farsi | درجه غلیظی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
viscosity	درجه غلیظی


Other Matches

murkiness	غلیظی
smog	مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود
condensation cloud	ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
gummed	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
gauges	درجه
kyu	درجه
degree	درجه
low grade	کم درجه
third-rate	درجه سه
second-rate	درجه دو
proportions	درجه
gage	درجه
gage=gauge	درجه
gauge glass	درجه اب
gauge=gage	درجه
third rate	درجه سه
top	درجه یک
elevations	درجه
marks	درجه
mark	درجه
proportion	درجه
second rate	درجه دو
number one	درجه یک
tophole	درجه یک
degrees	درجه
topnotch	درجه یک
classy	درجه یک
elevation	درجه
slap-up	درجه یک
top-notch	درجه یک
aquastat	درجه
gauged	درجه
gauge	درجه
echelons	درجه
high-class	درجه یک
nobby	درجه یک
second class	درجه دو
echelon	درجه
top hole	درجه یک
just as well <adv.>	به یک درجه
run of the mine	بی درجه
grade	درجه
scale	درجه
pitch	درجه
equally <adv.>	به یک درجه
pitches	درجه
second class	درجه 2
copacetic	درجه یک
chinical t.	درجه
length	درجه
first class	درجه یک
lengths	درجه
scalage	درجه
clinical thermometer	درجه
copesetic	درجه یک
ranks	درجه
first string	درجه یک
grades	درجه
rates	درجه
ranked	درجه
titles	درجه
rate	درجه
rank	درجه
title	درجه
grades	درجه بندی
berated	خلع درجه
grades	درجه شدت
secondary carbon	کربن 2 درجه
secondary alcohol	الکل 2 درجه
secondary amine	امین 2 درجه
gradational	به ترتیب درجه
stage	درجه مرحله
grades	درجه رتبه
second degree of readiness	امادگی درجه دو
berates	خلع درجه
rear sight	شکاف درجه
primery amine	امین 1 درجه
whither	بکدام درجه
quadratic	درجه دوم
third-rate	درجه سوم
third rate	درجه سوم
stages	درجه مرحله
inferior	درجه دوم
quadratic equation	معادلات درجه دو
inferiors	درجه دوم
reversible elbow	زانوی 09 درجه
berate	خلع درجه
second class	دومین درجه
second class	درجه دوم
salinity	درجه شوری
permanent rank	درجه دایمی
ninths	درنهمین درجه
ninth	درنهمین درجه
royal honor	درجه سلطنتی
berating	خلع درجه
primary alcohol	الکل 1 درجه
primary carbon	کربن 1 درجه
quarternary canal	کانال درجه 4
first water	درجه اول
first class	درجه اول
calibration	درجه بندی
centigrade degree	درجه صدبخشی
elevation stop	حد نهایی درجه
elevation scale	طبلک درجه
elevation scale	مقیاس درجه
elevation circle	قطاع درجه
brick layer	بنای درجه دو
first class brick	اجر درجه یک
first rate	نخستین درجه
baccalaureate	درجه باشلیه
baccslavreate	درجه شوالیه
first rate	درجه اول
bar sight	شکاف درجه
bar sight	ستون درجه
battle sight	درجه جنگی
battle sight	شکاف درجه
baume degree	درجه بومه
elevating arc	قطاع درجه
electrical degree	درجه الکتریکی
degree of polymerization	درجه بسپارش
degree of advancement	درجه پیشرفت
degree of centralization	درجه تمرکز
degree of compaction	درجه تراکم
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
degree of curve	درجه انحناء
degree of dissociation	درجه تفکیک
degree of freedom	درجه ازادی
dan	درجه درکاراته
degree of precision	درجه دقت
eldership	ارشدیت درجه
efficacity	درجه تاثیر
confidence level	درجه اطمینان
consistence	درجه غلظت
cope flask	درجه روئی
dot pitch	درجه نقطه
degree opulence	درجه توانگری
degree of saturation	درجه اشباع
degree of relationship	درجه خویشاوندی
d.p	درجه بسپارش
largely	تا درجه زیادی
minimum elevation	حداقل درجه
shade	درجه رنگ
shades	درجه رنگ
shadings	درجه رنگ
comparative	درجه تفضیلی
comparatives	درجه تفضیلی
measuring glass	درجه دار
consistency	درجه غلظت
magna cum laude	با درجه عالی
clump	درجه سردوشی
stair	مرتبه درجه
octan rating	درجه اکتان
penetration point	درجه نفوذ
grading	درجه بندی
oxidation degree	درجه اکسایش
graduation	درجه گرفتن
graduation	درجه بندی
oil guage	درجه روغن
honorary	درجه افتخاری
doctorate	درجه دکتری
doctorates	درجه دکتری
clumped	درجه سردوشی
clumping	درجه سردوشی
high grade product	محصول درجه یک
high grade	درجه اعلی
graduator	درجه گذار
grade of channel	درجه کانال
adjustability	درجه انطباق
adjusted elevation	درجه تنظیمی
advancement in rating	ارتقاء درجه
gaduate	درجه دار
angle of elevation	زاویه درجه
anti knock property	درجه اکتان
quantum	درجه میزان
pinnacles	منتهی درجه
clumps	درجه سردوشی
fluidity	درجه سفتی
lieutenancy	درجه ستوانی
supremely	با علی درجه
kelvin degree	درجه کلوین
to the utmost	به منتها درجه
in the highest d.	به منتها درجه
puny	درجه پست
honor	درجه نشان
pinnacle	منتهی درجه
fuel grade	درجه سوخت

viscosity

درجه غلیظی