Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
temperature
درجه گرما
temperatures
درجه گرما
Search result with all words
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
Other Matches
thermostats
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
cauma
گرما
heats
گرما
radiation of heat
گرما
heat
گرما
isotherm
خط هم گرما
thermosphere
گرما کره
thermomagnetic
گرما مغناطیس
heats
گرما حرارت
cold is merely privative
گرما نیست
thermosphere
گرما سپهر
I am absolutely baked.
از گرما پختم
non conducting
عایق گرما
heat
گرما حرارت
thermal unit
واحدسنجش گرما
thermal reservoir
منبع گرما
thermal effect
اثر گرما
heat transfer
انتقال گرما
heat transmission
انتقال گرما
hot cabinet
قفسه گرما
incalescence
گرما جویی
incalescent
گرما گرای
intensity of heat
شدت گرما
melted
از گرما سوختن
pyromagnetic
گرما- مغناطیس
heat radiation
تابش گرما
heat loss
تلف گرما
thermal flux
شار گرما
thermal agitation voltage
اثر گرما
thermoelasticity
گرما کشسانی
thermochemistry
گرما شیمی
thermo electricity
گرما برق
heat flow
جریان گرما
thermal
مربوط به گرما
heat absorbing
جذب گرما
heat exchange
تبادل گرما
heat flux
شار گرما
pyro electricity
گرما برق
thermometers
گرما سنج
calorification
پیدایش گرما
radiator
گرما تاب
radiator
گرما افکن
adiabatic
عایق گرما
btu
واحدبریتانیایی گرما
convection
انتقال گرما
thermoelectric
گرما برقی
thermometer
گرما سنج
radiators
گرما افکن
radiators
گرما تاب
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
calory
واحد سنجس گرما
she cannot bear heat
طاقت گرما را ندارد
radiator
بیرون دهنده گرما
radiators
بیرون دهنده گرما
she cannot bear heat
تاب گرما رانمیاورد
swelter
از گرما بیحال شدن
swelters
از گرما بیحال شدن
temperature independent paranagnetism
پارامغناطیس گرما مستقل
thermotropic
علاقمند به گرما دماگرای
fehrenheit thermometer
گرما سنج فارنهایت
to evolve heat
گرما بیرون دادن
to resist heat
تاب گرما اوردن
thermotaxis
تحرک در اثر گرما
thermotropism
حساسیت نسبت به گرما
thermonuclear reaction
واکنش گرما- هستهای
thermolytic
وابسته به تحلیل گرما
thermoforming
شکل دادن با گرما
thermoelectric effect
اثر گرما- برق
heat fast paint
رنگ مقاوم گرما
baking enamel
لعاب دادن با گرما
therms
واحد گرما حمام
hot shorteness
شکنندگی حاصل از گرما
cooling water thermometer
گرما سنج اب سرد
therm
واحد گرما حمام
resistant to heat
مقاوم در برابر گرما
heat stroke
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
mechanical equivalent of heat
هم ارز مکانیکی گرما
chinical t.
گرما سنج طبی
heat transfer coefficient
ضریب انتقال گرما
therms
حمام عمومی گرما
calorie
واحد سنجس گرما
diathermacy
خاصیت هدایت گرما
heat-stroke
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat flux density
چگالی شار گرما
calories
واحد سنجس گرما
sweltered
از گرما بیحال شدن
warmth
تعادل گرما ملایمت
therm
حمام عمومی گرما
b.t.u.
واحد بریتانیایی گرما
heat radiates from the stove
گرما ازبخاری متشعشع میشود
thermolytic
وابسته به تجزیه در اثر گرما
thermographic
وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
calorie
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calories
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
convectors
جسم انتقال دهنده گرما
electricity
مین نور یا گرما یا نیرو
warm spot
اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
stew
خیس عرق شدن
[در گرما]
conductibility of heat
قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
convector
جسم انتقال دهنده گرما
heater
بخاری دستگاه تولید گرما
heaters
بخاری دستگاه تولید گرما
registering
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
variations of temperature
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
register
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
In the heat of the moment
<idiom>
[در گرما گرم کار]
[بحث ومجادله لفظی]
chromometer
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
epicritic
تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
thermostatics
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
material theory of heat
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
advection
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
stirling cycle
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
cracking
وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
master at arms
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
thermodynamics
علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
electrosensitive
کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
conductance
رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
marks
درجه
rank
درجه
third-rate
درجه سه
nobby
درجه یک
mark
درجه
proportions
درجه
copesetic
درجه یک
third rate
درجه سه
copacetic
درجه یک
ranks
درجه
kyu
درجه
low grade
کم درجه
ranked
درجه
proportion
درجه
gauge=gage
درجه
degrees
درجه
first class
درجه یک
first string
درجه یک
gauge glass
درجه اب
chinical t.
درجه
lengths
درجه
length
درجه
degree
درجه
gage=gauge
درجه
gage
درجه
grades
درجه
scale
درجه
second-rate
درجه دو
aquastat
درجه
top-notch
درجه یک
slap-up
درجه یک
number one
درجه یک
high-class
درجه یک
top
درجه یک
topnotch
درجه یک
tophole
درجه یک
top hole
درجه یک
rates
درجه
clinical thermometer
درجه
elevation
درجه
elevations
درجه
classy
درجه یک
second class
درجه 2
second rate
درجه دو
second class
درجه دو
just as well
<adv.>
به یک درجه
pitch
درجه
pitches
درجه
title
درجه
titles
درجه
rate
درجه
scalage
درجه
grade
درجه
equally
<adv.>
به یک درجه
echelons
درجه
run of the mine
بی درجه
gauge
درجه
gauges
درجه
echelon
درجه
gauged
درجه
white wool
پشم درجه یک
water hardness
درجه سختی آب
scaling
درجه بندی
oxidation degree
درجه اکسایش
permanent rank
درجه دایمی
penetration point
درجه نفوذ
coarse wool
پشم درجه دو
oil guage
درجه روغن
octan rating
درجه اکتان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com