Dictiornary-Farsi | درحین ارتکاب جنایت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 83 (1 milliseconds)

English	Persian
red handed	درحین ارتکاب جنایت


Other Matches

red handed	هنگام ارتکاب جنایت
red-handed	دست درخون هنگام ارتکاب جنایت
attainder	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
enpassant	ضمنا درحین
on duty	درحین خدمت
delay en route	تاخیر درحین حرکت در مسیر
recursion	زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine	زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
routing	عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
combat liaison	حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
recursive routine	زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursion	زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
relocation	جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
perpetration	ارتکاب
villainy	جنایت
commission	ارتکاب
felonious	جنایت
commissions	ارتکاب
commissioning	ارتکاب
felonies	جنایت
felony	جنایت
commitment	ارتکاب
commitments	ارتکاب
crime	جنایت
commission of acts	ارتکاب عمل
committable	قابل ارتکاب
crimination	اتهام جنایت
desperado	جنایت کار
malefactor	جنایت کار
perpetration of a crime	ارتکاب جرم
cut-throat	جنایت کارانه
felonious	جنایت امیز
commissions	ارتکاب ماموریت
suspicion	فن به ارتکاب جرم
suspicions	فن به ارتکاب جرم
committal	سرسپردگی ارتکاب
malefactors	جنایت کار
commissioning	ارتکاب ماموریت
commission	ارتکاب ماموریت
malefactors	جنایت امیز
criminally	جنایت کارانه
malefactor	جنایت امیز
felony	جنایت بدکاری
blue bell	گزارش جنایت
murderous	جنایت امیز
felonies	جنایت بدکاری
red handed	حین وقوع جنایت
in the very act	در حین ارتکاب جرم
gory	جنایت امیز خونخوار
solicitation	تحریک به ارتکاب جرم
of malice prepense	با قصد ارتکاب گناه
capital crime	جنایت بزرگ یامهم
punishment of a crime not yet committed	قصاص قبل از جنایت
act based on pejudgement	قصاص قبل از جنایت
delinquents	مرتکب جنایت یاجنحه
felons	جانی جنایت کار
felon	جانی جنایت کار
delinquent	مرتکب جنایت یاجنحه
in flagrant delict	درعین ارتکاب گناه
in flagrant d.	درعین ارتکاب عمل
flagrante delicto	درحال ارتکاب جرم
He was caught with his pants down.	مچ او [مرد] را حین ارتکاب گرفتند.
To catch someone in the very act .	مچ کسی را گرفتن ( حین ارتکاب )
to catch with one's pants down	مچ [کسی ] را گرفتن [حین ارتکاب]
Hunger begets crime.	گرسنگی سبب جرم و جنایت میشود.
The crime lies heavily on his conscience.	جنایت اش بار سنگینی بر وجدان اواست
He was arrested in the very act .	حین عمل ( ارتکاب جرم ) دستگیر شد
To be caught red - handed.	گیر افتادن ( هنگام ارتکاب عمل )
flight ration	جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
burglaries	ورود به عنف یا به ملک دیگری به قصد ارتکاب جرم در شب
burglary	ورود به عنف یا به ملک دیگری به قصد ارتکاب جرم در شب
bloodguilty	مرتکب خونریزی مقصریامسئول ادم کشی جنایت کار
burglarious	مرتکب یا وابسته به عمل واردشدن به خانهای درشب بقصد ارتکاب جرم
striking off the roll	اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
There was too muh greed in the past, and now the chickens are coming hoe to roost with crime and corruption soaring.	در گذشته طمع ورزی زیاد بود و حالا با افزایش جنایت و فساد باید تاوان پس دهیم.
compounding a felony	سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
unlawful assembly	در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
trojan horse	برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
treasonable	خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonoius	خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
quarter session	محاکمی که چهار بار در سال تشکیل می شوند این محاکم صلاحیت رسیدگی به جرایمی را که شخص ممکن است به علت ارتکاب انها به اعدام یاحبس ابد محکوم شود ندارند
dwelling house	در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود