Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (4 milliseconds)
English
Persian
arboreal
درختی
arboraceous
درختی
arboreous
درختی
dendriform
درختی
dendroidal
درختی
Other Matches
abattis
سد درختی
abatis
سد درختی
saddletree
لاله درختی
Yggdrasil
درختی اسطوره ای
syringa
یاس درختی
semiarboreal
نیمه درختی
wood sorrel
ترشک درختی
sourwood
ترشک درختی
tree network
شبکه درختی
tree structure
ساخت درختی
treehopper
زنجره درختی
tree traversal
تقاطع درختی
to chop dowm a tree
درختی را انداختن
to shin up a tree
از درختی بالارفتن
mock orange
یاس درختی
basswood
لاله درختی
hollyhock
ختمی درختی
monthly rose
خطمی درختی
hyla
قورباغه درختی
arborization
ارایش درختی
sorrel tree
ترشک درختی
to lop a tree
درختی را آراستن
syrian mallow
خطمی درختی
to prune a tree
درختی را آراستن
to lop off a branch
[from a tree]
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
understory vegetation
گیاهان زیر درختی
to lop a tree
سرشاخه درختی را زدن
to prune a tree
سرشاخه درختی را زدن
tree sort
مرتب کردن درختی
to truncate a tree
شاخههای درختی را زدن
orangoutang
میمون درختی برنئوسوماترا
orangutan
میمون درختی برنئوسوماترا
mayapple
درختی از نوع زرشک
abat
راه بند درختی
huffman tree
درختی با کمترین مقادیر
strawberry tree
توت فرنگی درختی
leaf
گره آخر در ساختار درختی
madrone
توت فرنگی درختی انگور خرس
madrono
توت فرنگی درختی انگور خرس
ring bark
پوست درختی را حلقه ایی بریدن
timberline
خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
katydid
حشره راست بال درختی ازخانواده locustidae
fjeld
فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
minimal tree
درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
seral
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
kratom
[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
optimal merge tree
نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
pine design
طرح درخت کاج
[که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
iguana
سوسمار درختی
[هرنوع سوسمار بزرگ]
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
rose motif
نگاره گل رز
[در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
paradise rug
طرح درختی باغ و گل
[در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com