English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
A tree is known by its fruit . <proverb> درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
Other Matches
A tree is known by its fruit. <proverb> درخت از میوه اش شناخته مى شود.
barren tree درخت بی میوه
fruiter درخت میوه
breadfruits میوه درخت نان
breadfruit میوه درخت نان
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
droppage میوه نرسیدهای که از درخت بفتد
indusium پرده یا پوشش روی میوه غلاف میوه
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
They ripped off his medals . مدال هایش را از سینه اش کندند
blood sprang to his cheeks خون درگونه هایش دوید
his kidnegs have gone w گرده هایش درست کارنمیکنند
palmipede پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
He was wearing his decorations . نشان هایش را به سینه زده بود
he ia as leanas a rake ازلاغری دنده هایش رامیتوان شمرد
sell out تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-out تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
She was crying over her misfortunes. ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
sell-outs تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
incognizable شناخته نشدنی
rootery توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
atlases قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
to i.a person for his actions کسیرا ازمسئولیت قانونی دربرابر کرده هایش رهاکردن
atlas قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
papaw درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
cross-window [پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
to pass for پذیرفته یا شناخته شدن بجای
conviction محکوم یا مجرم شناخته شدن
convictions محکوم یا مجرم شناخته شدن
known target هدف شناخته شده یا مشخص
underbrush درخت کوچک روینده درزیر درخت
myrica درخت شیشعان درخت موم
AT Attachment گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
Advanced Technology Attachment حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
powers تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powered تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
forward chaining روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
blind copy receipt در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind carbon copy در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
DIF file استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
viruses امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
backward chaining روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
virus امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
gambier درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
CUG ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز
Cypress design طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
Rudbar شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
zara design نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
jijim [cicim] جاجیم [دست بافته های نسبتا زبر که به شاه سون نیز شناخته شده و بصورت راه راه و پود نما بافته می شود.]
Fustat rug فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
blossomed میوه
juice اب میوه
blossoming میوه
oligocarpous کم میوه
fruitage میوه
juices اب میوه
fruit of the womb میوه دل
fruit میوه
fruits میوه
fruitless بی میوه
fructuous پر میوه
fruit میوه
fruit juice آب میوه
fruits میوه ها
blossom میوه
blossoms میوه
flan کیک میوه
pseudocarp میوه کاذب
beechmast میوه الش
flans کیک میوه
flesh مغز میوه
pinecone کاج میوه
fruitful میوه دار
pinecones کاج میوه
impatiens میوه گل حنا
fruit salad سالاد میوه
pseudocarp شبه میوه
shadberry میوه ازگیل
pseudocarp میوه فرعی
gymnocarpous برهنه میوه
king of fruits شاه میوه ها
king of fruits شاه میوه
pine mast میوه کاج
stone fruit میوه الویی
pomiculture میوه کاری
pomologist میوه کار
haws میوه ولیک
syncarp میوه مرکب
strobile میوه کاج
syconium میوه انجیری
hawing میوه ولیک
hawed میوه ولیک
haw میوه ولیک
pine cone میوه کاج
salts نمک میوه
prelibation نوبر میوه
widowed of fruits برهنه از میوه
salt نمک میوه
nubbin میوه ناقص
nubbin میوه نارس
pomology میوه پروری
otchard باغ میوه
squeezer اب میوه گیر
pepo میوه کدویی
berries میوه توتی
salted نمک میوه
pomologist متخصص میوه
fruit flies کرم میوه
fruitcakes کیک میوه
fruitcake کیک میوه
fructiferous میوه دار
fructification میوه دهی
fructify میوه دادن
fructose شهد میوه
frugivorous میوه خور
frugivorous میوه خوار
fruitier میوه مانند
fruitiest میوه مانند
berry میوه توتی
carpologist میوه شناس
carpophagous میوه خوار
ciderpress میوه فشار
dried fruits میوه خشک
drupe میوه الویی
elder berry میوه اقطی
endocardium غشادرونی میوه
costermonger میوه فروش
acarpous بدون میوه
fruit fly کرم میوه
fruity میوه مانند
fruit of the womb میوه رحم
To pick flowers(fruit). گل ؟(میوه ) چیدن
fruitarian میوه خور
cones میوه کاج
cone میوه کاج
fruitarianism میوه خوری
fruiterer دلال میوه
fruiterer میوه کار
fruiterer میوه فروش
fruitery میوه جات
fruitery انبار میوه
fruiting میوه دار
fools کرم میوه ها
fruitlet میوه کوچک
greengrocer میوه فروش
greengrocers میوه فروش
fruitage میوه جات
grapefruits میوه تو سرخ
strainers اب میوه گیر
grapefruit میوه تو سرخ
fruit pulp گوشت میوه
sherbet بستنی میوه
strainer اب میوه گیر
sherbets بستنی میوه
arbor باغ میوه تاکستان
pomona الهه درختان میوه
dried fruit میوه خشک کرده
endocarp حلقه درونی میوه
fruit clipper کشتی سریع میوه بر
papaya پاپایا [میوه ای استوائی]
baccate دارای میوه گوشتی
bacciferous دارای میوه گوشتی
rareripe میوه یا گیاه زود رس
levulose قند میوه جات
drupelet میوه الو مانند
early fruit میوه پیش رس یا زودرس
windfall میوه باد انداخته
monocarpic or pous یک بار میوه دهنده
polycarpic چندبار میوه اور
marc تفاله میوه جات
pineal شبیه میوه کاج
papaya یک نوع میوه استوائی
orchardist متصدی باغ میوه
flying fox خفاش میوه خوار
pomology میوه کاری علمی
fructify میوه دار کردن
pomology علم میوه کاری
feast of tabernacles عید میوه بندان
epicarp پوست میوه برون بر
cankers یکجورافت درختان میوه
orchardman متصدی باغ میوه
windfalls میوه باد انداخته
rowanberry میوه سماق کوهی
pasty شیرینی میوه دار
fruit-cake کیک میوه ایی
fruition تمتع میوه اوری
pasties شیرینی میوه دار
verjuice اب ترش میوه نرسیده
fruits فرزند میوه دادن
fruit فرزند میوه دادن
wolfberry اقطی میوه خوشهای
xylocarp میوه چوب مانند
canker یکجورافت درختان میوه
fresh water ; fruit juice. آب شیرین (تازه )؛آب میوه
polycarpous چندبار میوه اور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com