English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
pecan درخت گردوی امریکای مرکزی
pecans درخت گردوی امریکای مرکزی
Other Matches
hickory درخت گردوی امریکایی
jipijapa درخت کلاه پاناما گردوی هندی
papaw درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
king's yellow مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
organization of central american states سازمان دول امریکای مرکزی
pawpaw درخت نخل امریکای جنوبی
pawpaws درخت نخل امریکای جنوبی
neotropical متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
south american revolution انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
northen america nebula ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
hickory چوب گردوی امریکایی
cpu time مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
headquarters شعبه مرکزی اداره مرکزی
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
rootery توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
underbrush درخت کوچک روینده درزیر درخت
latin america امریکای لاتین
first world امریکای شمالی
caribous گوزن امریکای شمالی
junco سهره امریکای شمالی
peso مسکوک امریکای جنوبی
farkleberry تمشک امریکای جنوبی
coypu سگ ابی امریکای جنوبی
caribou گوزن امریکای شمالی
poncho کلیجه امریکای جنوبی
ponchos کلیجه امریکای جنوبی
malamute سگ سورتمه کش امریکای شمالی
malemute سگ سورتمه کش امریکای شمالی
myrica درخت شیشعان درخت موم
guanaco شتر بی کوهان امریکای جنوبی
glass snake نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
redskin سرخ پوست امریکای شمالی
horseweed خزه معمولی امریکای شمالی
massasauge مار زنگی امریکای شمالی
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
jonah crab خرچنگ بزرگ امریکای غربی
llama شتر بی کوهان امریکای جنوبی
margay گربه پلنگی امریکای جنوبی
copperlndian سرخ پوست امریکای شمالی
llamas شتر بی کوهان امریکای جنوبی
redskins سرخ پوست امریکای شمالی
lama شتر بی کوهان امریکای جنوبی
mockingbird مرغ مقلد امریکای شمالی
coyote گرگ صحرایی امریکای شمالی
lamas شتر بی کوهان امریکای جنوبی
coyotes گرگ صحرایی امریکای شمالی
anaconda نوعی مار یاافعی امریکای جنوبی
indigo bunting یکجورسهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
flathead سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
indigo bird یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
prairie chicken یکجور با قرقر امریکای شمالی در دره رود میسی سیپی
wampun خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
west lndies جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
rhatany ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
gambier درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
Cypress design طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
pampas دشت علفزار امریکای جنوبی دشت
centerline خط مرکزی
core مرکزی
focal line خط مرکزی
central pumping station مرکزی
centrical مرکزی
axial مرکزی
cores مرکزی
cl خط مرکزی
central مرکزی
focal مرکزی
centre pocket مرکزی
central government حکومت مرکزی
central convolution شکنج مرکزی
central head فشار مرکزی
central limit theorem قضیه حد مرکزی
central control desk میزفرمان مرکزی
nucleus لب هسته مرکزی
nuclei لب هسته مرکزی
central sulcus شیار مرکزی
state government دولت مرکزی
holding company شرکت مرکزی
central load بار مرکزی
central gyrus شکنج مرکزی
central focusing wheel چرخهزوم مرکزی
central position قرارگاه مرکزی
central fissure شیار مرکزی
central office دفتر مرکزی
subcentral زیر مرکزی
centralized plan پلان مرکزی
three center bonding پیوند سه مرکزی
central heating حرارت مرکزی
central site سایت مرکزی
central station نیروگاه مرکزی
mainframe پردازنده مرکزی
mainframes پردازنده مرکزی
three centred curve منحنی سه مرکزی
centralists مرکزی نگر
centre game بازی مرکزی
central position وضعیت مرکزی
centripetal جانب مرکزی
central processing unit واحدپردازنده مرکزی
central processor پردازنده مرکزی
central processor پردازشگر مرکزی
central heating گرمایش مرکزی
centralist مرکزی نگر
central terminal پایانه مرکزی
fovea centralis فرورفتگی مرکزی
centralism مرکزی نگری
spherical angle زاویه مرکزی
directrix خط تیر مرکزی
eccentricity برون مرکزی
centrum جسم مرکزی
fore and aft center line خط مرکزی سراسری
boost coil کوئل مرکزی
axial pressure فشار مرکزی
central کامپیوتر مرکزی
centrically بطور مرکزی
eccentricities برون مرکزی
centrifugal گریز از مرکزی
central bank بانک مرکزی
concourse تالار مرکزی
central تلفن چی مرکزی
central city شهر مرکزی
center گروه مرکزی
center base میدان مرکزی
center distance فاصله مرکزی
centrosymmetric متقارن مرکزی
head office دفتر مرکزی
head office اداره مرکزی
central canal مجرای مرکزی
center of gravity axis محور ثقل مرکزی
axis of the bore محور مرکزی لوله
vertical center line illusion خطای خط قائم مرکزی
cento سازمان پیمان مرکزی
rimland حومه ناحیه مرکزی
German Central Bank بانک مرکزی آلمان
central planning برنامه ریزی مرکزی
scandinavian defence دفاع متقابل مرکزی
centered وسط ونقطه مرکزی
centred وسط ونقطه مرکزی
multicenter binding پیوند چند مرکزی
centre وسط ونقطه مرکزی
centre counter defence دفاع متقابل مرکزی
conurbation شهر مهم مرکزی
center وسط ونقطه مرکزی
centers وسط ونقطه مرکزی
downtown قسمت مرکزی شهر
central tendency measures اندازههای گرایش مرکزی
conurbations شهر مهم مرکزی
one shot pump پمپ روغن مرکزی
measures of central tendency اندازههای گرایش مرکزی
the middlands استانهای مرکزی انگلستان
central processing unit واحد پردازش مرکزی
gold دایره مرکزی هدف
golds دایره مرکزی هدف
post office اداره مرکزی پست
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
GHQ مخفف ستاد مرکزی
inner cities بخش مرکزی شهر
inner city بخش مرکزی شهر
precentral gyrus شکنج پیش مرکزی
central control panel تابلوی مرکزی کنترل
nave تالار مرکزی صحن
centre pawns پیادههای مرکزی شطرنج
heartland منطقه مرکزی وحیاتی
heartlands منطقه مرکزی وحیاتی
cns دستگاه عصبی مرکزی
cores هسته مرکزی مفتول
central mass storage انباره انبوه مرکزی
naves تالار مرکزی صحن
geocentric دوران زمین مرکزی
core هسته مرکزی مفتول
unit central processing واحد پردازش مرکزی
post offices اداره مرکزی پست
geocentric system دستگاه زمین مرکزی
central heating system دستگاه حرارت مرکزی
statolatry حمایت ازقدرت مرکزی
sweet spot قسمت مرکزی راکت یا چوب
osset اریایی نژادان قفقاز مرکزی
radian زاویه مرکزی قوس دایره
central railway station ایستگاه مرکزی راه اهن
directrix خط مرکزی منطقه اتش توپ
general posr office اداره مرکزی پست در لندن
geocentric دارای مرکزی در زمین زمینی
geothermal وابسته به حرارت مرکزی زمین
geothermic وابسته به حرارت مرکزی زمین
center spot نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
high asia قسمت بلند و مرکزی امریکا
umbilical واقع در نزدیکی ناف مرکزی
Ivory Coast کرانهی مرکزی و غربی افریقا
central planning team تیم طرح ریزی مرکزی
central food preparation facility کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
keels ستون عرضی مرکزی ناو
keel ستون عرضی مرکزی ناو
central air data مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
danish gambit گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
abneural واقع در مقابل دستگاه مرکزی عصب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com