English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
excess demand درخواست مازاد
Other Matches
request modify درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
call up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitions درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioning درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioned درخواست کردن درخواست وسایل
requisition درخواست کردن درخواست وسایل
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
spoils مازاد
spoiling مازاد
spoiled مازاد
excess مازاد
spoil مازاد
surcharge water اب مازاد
excesses مازاد
rejcet مازاد
salvaging مازاد
salvage مازاد
surplus مازاد
surpluses مازاد
salvages مازاد
residual مازاد
salvaged مازاد
surplus water ابهای مازاد
export surplus مازاد صادرات
surplus stock موجودی مازاد
surplus gas گاز مازاد
residual matrix ماتریس مازاد
surplus production مازاد تولید
residual variance پراکنش مازاد
residue of the state مازاد ترکه
system overhead مازاد سیستم
overproduction تولید مازاد
budget surplus مازاد بودجه
spares اقلام مازاد
economic surplus مازاد اقتصادی
excess reserves اندوختههای مازاد
superimposed مازاد بر احتیاج
farm surplus مازاد کشاورزی
excess stock موجودی مازاد
excesses اضافه مازاد
excess اضافه مازاد
redundant مازاد بر احتیاج
remainder مابقی مازاد
basic surplus مازاد اساسی
sellers surplus مازاد فروشنده
spoin bank انبار مازاد
social surplus مازاد اجتماعی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
surplus energy theory نظریه انرژی مازاد
surplus اقلام اضافی و مازاد
producer surplus مازاد تولید کننده
excess listing لیست اقلام مازاد
import surcharge حقوق واردات مازاد
tail drain نهرچه ابهای مازاد
surpluses اقلام اضافی و مازاد
back titration تیتر کردن مازاد
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
excess capacity theory نظریه مازاد فرفیت
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess listing لیست وسایل انفرادی مازاد
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
property disposition از بین بردن اقلام مازاد
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
spoin bank محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
vent for surplus theory of trade نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
deficits کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
requesting درخواست اماد کردن درخواست کردن
fire call درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
requests درخواست اماد کردن درخواست کردن
requested درخواست اماد کردن درخواست کردن
request درخواست اماد کردن درخواست کردن
mercantilists مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
applications درخواست
requisitioning درخواست
requisitions درخواست
requisitioned درخواست
on request of which [at his request] به درخواست او
d. of a request در درخواست
suit درخواست
demands درخواست
suits درخواست
demanded درخواست
demand درخواست
suited درخواست
application درخواست
enquiry درخواست
claiming درخواست
tender درخواست
requested درخواست
postulates درخواست
tendering درخواست
requesting درخواست
postulate درخواست
request درخواست
requests درخواست
indents درخواست
tendered درخواست
indenting درخواست
indent درخواست
postulated درخواست
requistion for money درخواست
tenderest درخواست
imploration درخواست
appeals درخواست
postulating درخواست
claim درخواست
claimed درخواست
requisition درخواست
claims درخواست
solicitation درخواست
appealed درخواست
appeal درخواست
supplication درخواست
declaration of intention درخواست تابعیت
d. note درخواست پرداخت
supervisor request درخواست نافر
requisition number شماره درخواست
call for fire درخواست اتش
round robin درخواست کتبی
requisition line خط درخواست اماد
stock requisition درخواست کالا
request signal علامت درخواست
rrayer درخواست التماس
materials requisition درخواست مواد
writ of subpoena برگ درخواست
put in for something <idiom> درخواست چیزی
speak for <idiom> درخواست کردن
asking and ordering درخواست و سفارش
on call بنا به درخواست
supplicate درخواست کردن
plead with درخواست کردن
demand code رمز درخواست
demandant درخواست کننده
document number شماره درخواست
purchase requisition درخواست خرید
toa for a job or position درخواست کارکردن
to g. any one's request درخواست کسیراپذیرفتن
pleader درخواست دادن
fire message درخواست اتش
basic requisition number درخواست اولیه
demand درخواست کردن
solicited درخواست کردن
soliciting درخواست کردن
solicits درخواست کردن
implore درخواست کردن از
implored درخواست کردن از
implores درخواست کردن از
imploring درخواست کردن از
request درخواست می کنم
requested درخواست می کنم
requesting درخواست می کنم
requests درخواست می کنم
applies درخواست کردن
inquiries اسستسفار درخواست
solicit درخواست کردن
demanded درخواست مطالبه
demanded درخواست کردن
demands درخواست مطالبه
demands درخواست کردن
demanded <adj.> <past-p.> درخواست شده
claimed <adj.> <past-p.> درخواست شده
asked <adj.> <past-p.> درخواست شده
applies درخواست دادن
apply درخواست کردن
apply درخواست دادن
applying درخواست کردن
applying درخواست دادن
inquiry اسستسفار درخواست
applicator درخواست کننده
demand درخواست مطالبه
praying درخواست کردن
prays درخواست کردن
at the request of به خواهش [به درخواست]
applicant درخواست دهنده
applicant درخواست کننده
applicants درخواست دهنده
applicants درخواست کننده
prayed درخواست کردن
to make an application [to apply] درخواست کردن
appeal for tenders درخواست مزایده
application form برگ درخواست
pray درخواست کردن
entreats درخواست کردن
entreated درخواست کردن
basic requisition number درخواست ابتدایی
entreat درخواست کردن
entreating درخواست کردن
to deny somebody a wish درخواست کسی را رد کردن
to ask too much بیش از حد درخواست کردن
to a oneself for help درخواست کمک کردن
by popular [demand] request درخواست توده پسند
to solicit an office درخواست ازیک شرکت
on request وقتی که درخواست بشود
on application در زمان [حالت] درخواست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com